شاعران منظومههای کوتاهی دربارهی گیلگمش سروده بودند. قدمت این منظومهها به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح میرسد. شاعری به نام سینلیکونینی (حدود ۱۲۰۰ پیش از میلاد) بر اساس این منظومههای کوتاه به زبان آکادی که از زبانهای سامی شرق بینالنهرین بود ، منظومهی گیلگمش را سرود.
نسخهای از منظومهی گیلگمش به شکل کتیبههای گلی در کتابخانهی پادشاه آسوری، آسوربانیپال که حدود شش قرن پیش از میلاد در بینالنهرین حکومت میکرد وجود داشت. بیش از دو هزار سال بود که کتیبههای منطومهی گیلگمش مفقود شده بود.
نسخهای از منظومهی گیلگمش به شکل کتیبههای گلی در کتابخانهی پادشاه آسوری، آسوربانیپال که حدود شش قرن پیش از میلاد در بینالنهرین حکومت میکرد وجود داشت. بیش از دو هزار سال بود که کتیبههای منطومهی گیلگمش مفقود شده بود.
سرانجام باستان شناس انگلیسی به نام جرج اسمیت در سال 1872 این کتیبهها را یافت.
منظومهی گیلگمش مشتمل بر سه هزار و ششصد مصرع است که بر دوازده کتیبهی گلی نگاشته شده است.
منظومهی گیلگمش مشتمل بر سه هزار و ششصد مصرع است که بر دوازده کتیبهی گلی نگاشته شده است.
این منظومه به لحاظ ساخت دقیق، زبان شاعرانه، و از نظر سبک از شاهکارهای ادبیات حماسی جهان به شمار میآید.
در ماجراهایی که برای گیلگمش اتفاق میافند، خدایان نقشی مهم ایفا میکنند. به این لحاظ در منظومهی گیلگمش مرز میان اسطوره و حماسه مخدوش است.
منظومهی گیلگمش در سراسر مشرق زمین و در عهد عتیق در اروپا نیز شهرت داشت.
در ماجراهایی که برای گیلگمش اتفاق میافند، خدایان نقشی مهم ایفا میکنند. به این لحاظ در منظومهی گیلگمش مرز میان اسطوره و حماسه مخدوش است.
منظومهی گیلگمش در سراسر مشرق زمین و در عهد عتیق در اروپا نیز شهرت داشت.
به جستجوی رویینتنی
گیلگمش که پادشاهی بود ظالم اهالی اورکوس را واداشته بود که روز و شب با کاری طاقتفرسا حصار شهر را فرازآورند. خدایان برای پایان دادن به ظلم گیلگمش، صحراگردی قَدَر را میآفرینند به نام انکیدو و به نبرد با گیلگمش فرامیخوانندش.
پس از جنگی که در آن نه گیلگمش میتواند بر انکیدو غلبه کند و نه انکیدو بر او، این دو با هم همداستان میشوند و دوشادوش یکدیگر در نبردهایی حماسی شرکت میکنند. خدایان که از دوستی این دو پهلوان خشنود نیستند، تصمیم میگیرند انکیدو را از میان بردارند.
انکیدو به خواستِ خدایان بیمار میشود و میمیرد. گیلگمش از مرگ انکیدو برآشفته میشود، و تاج و تخت وامیگذارد، به سوی یکی از اجدادش، اوتناپیشتیم که رویینتن است به راه میافتد با این قصد که از راز رویینتنی آگاه شود. در راه در نبردهایی حماسی شرکت میکند و پیروز میشود.
سرانجام، وقتی به اوتناپیشتیم میرسد، او رازش رابرملا میکند. میگوید:
پس از آن که از طوفان نوح جان سالم به در برد، رویین تن شد. اوتناپیشتیم نشانی گیاهی را به گیلگمش میدهد که اگر از آن گیاه بخورد، جوان میشود. گیلگمش گیاه را مییابد، اما ماری گیاه را از او میرباید. گیلگمش بیمار میشود و در بستر مرگ به بیهودگی تلاشش برای رویینتنی پی میبرد.
گیلگمش و قصص قرآنی
در قرآن، در سورهی بقره داستان عوج بن عنق آمده است.
این عوج بن عنق از بزرگی و بلندی چنان است که دریاها تا ساق پای او میرسند و روایت است که وقتِ طوفان نوح آب از بلندترین کوه جهان چهل گز گذشته بود و با این حال آب به ناف عوج بن عنق میرسید. وقتی آدم از دنیا بیرون شد، عوج بن عنق از مادر زاییده شد، سه هزار و سیصد سال عمر کرد تا زمان موسی بن عمران. وقتی که طوفان نوح درگرفت، هیچ خلقی که بیرون کشتی بودند، زنده نمادند، مگر عوج.
به اغلب احتمال عوج بن عنق با اوتناپیشتیمِ رویینتن خویشاوند است. در هر حال میتوانیم تصور کنیم که به دلیل زندگانی دراز شخصیتهای افسانهای مانند عوج بن عنق و اوتناپیشتیم آنان را رویینتن تصور کردهاند. اگر چنین باشد گیلگمش هم هر چند که مانند بسیاری از اغنیای روزگار ما به جستجوی جوانی و عمر جاودان بوده است، اما در پایان کار به بیهودگی زندگی طولانی پی میبرد. این داستان دستکم از این نظر همچنان معاصر زمانهی ماست.
به اغلب احتمال عوج بن عنق با اوتناپیشتیمِ رویینتن خویشاوند است. در هر حال میتوانیم تصور کنیم که به دلیل زندگانی دراز شخصیتهای افسانهای مانند عوج بن عنق و اوتناپیشتیم آنان را رویینتن تصور کردهاند. اگر چنین باشد گیلگمش هم هر چند که مانند بسیاری از اغنیای روزگار ما به جستجوی جوانی و عمر جاودان بوده است، اما در پایان کار به بیهودگی زندگی طولانی پی میبرد. این داستان دستکم از این نظر همچنان معاصر زمانهی ماست.
ترجمه گیلگمش به فارسی
زندهیاد احمد شاملو منظومهی گیلگمش را به فارسی برگردانده است. فرازهایی از ترجمهی شاملو نخستین بار در ماهنامه کارنامه منتشر شد.
دکتر داود منشی زاده لوحه های میخی جرج اسمیت را به فارسی ترجمه کرده است. متن پدف کتاب/ انتشارات اختران/ دانلود
دکتر داود منشی زاده لوحه های میخی جرج اسمیت را به فارسی ترجمه کرده است. متن پدف کتاب/ انتشارات اختران/ دانلود
عکس: گیلگمش و انکیدو در حال نبرد با شیر. نقش برجسته روی سنگ. موزه هنر و تاریخ در ژنو/سوئیس
حماسه گیلگمش
حماسه گیلگامش یکی از قدیمیترین و نامدارترین آثار حماسی ادبیات دوران تمدن باستان است که در منطقه میانرودان شکل گرفتهاست. قدیمیترین متون موجود مرتبط به این حماسه به میانه هزاره سوم پیش از میلاد مسیح میرسد که به زبان سومری می باشد.
از این حماسه نسخههایی به زبانهای اکدی و بابلی و آشوری موجود میباشد.[۱]کامل ترین متن آن که به ما رسیدهاست متنی است که بر الواحی از خشت نگاشته آنگاه در کوره پختهاند. این مجموعه شامل دوازده لوح است، هر لوح مشتمل بر شش ستون پله وار به صورت شعر که ضمن کاوش در بقایای کتابخانه آشوربانیپال پادشاه آشور بدست آمد. هریک از این دوازده لوح یا دوازده سرود شامل شش ستون است در سیصد سطر، مگر آخرین لوح آن که آشکارا الحاقی و به وضوح از یازده لوح قبلی کوتاه تر است.
گیلگامش پادشاهی خودکامه و پهلوان بود. او که نیمهآسمانی است دوسوم وجودش ایزدی و یکسومش انسانی است. حماسه گیلگامش با ذکر کارها و پیروزیهای قهرمان آغاز میشود به گونهای که او را مردی بزرگ در پهنه دانش و خرد معرفی میکند. از جمله او میتواند توفان را پیشبینی کند. مرگ دوست صمیمیاش اِنکیدو او را بسیار منقلب کرده و گیلگامش پای در سفری طولانی در جستجوی جاودانگی میگذارد، سپس خسته و درمانده به خانه بازمیگردد و شرح رنجهایی را که کشیده بر گلنوشتهای ثبت میکند.
حماسه گیلگامش در ایران نیز شهرت دارد. نخستین ترجمه فارسی آن توسط دکتر منشیزاده در سال ۱۳۳۳خ انجام شد و بعد از آن نیز ترجمههای دیگری منتشر شد.
حماسه گیلگامش در ۱۲ لوح ذکر میشود. حوادث این ۱۲ لوح به طور تیتر وار چنین است:
- گیلگامش، آن که از هر سختی شادتر میشود...
- ترک گفتن انکیدو شهر را و بازگشت وی.
- نخستین رؤیای انکیدو
- رسیدن ایشان به جنگلهای سدر مقدس
- نخستین رویای گیلگامش
- دومین رویای گیلگامش
- گفت و گوی گیلگامش با ایشتر _ الهه عشق_ و بر شمردن زشتکاریهای او.
- جنگ گیلگامش و انکیدو با نر گاو آسمان و کشتن آن و جشن و شادی بر پا کردن.
- دومین رویای انکیدو
- بیماری انکیدو
- مرگ اانکیدو و زاری گیلگامش
- شتاب کردن گیلگامش به جانب دشت و گفت و گو با نخجیر باز.
- سومین رویای گیلگامش
- رو در راه نهادن گیلگامش در جست و جوی راز حیات جاویدان و رسیدن وی به دروازهٔ ظلمات، گفت و گو با دروازه بانان و به راه افتادن در درههای تاریکی.
- راه نمودن شمش _ خدای آفتاب_ گیلگامش را به جانب سی د.ری سابی تو فرزانه کوهساران نگهبان درخت زندگی
- رسیدن گیلگامش به باغ خدایان
- گفت و گوی گیلگامش و سی دوری سابی تو ؛ و راهنمایی سی دوری سابی تو، خاتونی فرزانه، گیلگامش را به جانب زورق اوتنپیشتیم. دیدار گیلگامش و اورشه نبی کشتیبان ؛ به کشتی نشستن و گذشتن از آبهای مرگ.
- دیدار گیلگامش و ئوت نه پیش تیم دور، گیلگامش را ؛ و شکست گیلگامش. آگاهی دادن اوتنپیشتیم دور، گیلگامش را ار راز گیاه اعجاز امیز دریا.
- به دست آوردن گیلگامش گیاه اعجاز آمیز را و خوردن مار، گیاه را و بازگشت گیلگامش به شهر اوروک
- عزیمت گیلگامش به جهان زیرین خاک و گفت و گوی او با سایه انکیدو. پایان کار گیلگامش.
منابع مورد استفاده:
1-ساندارز، ن. ک.1383.حماسه گیلگامش، ترجمه دکتر محمداسماعیل فلزی، چاپ دوم.