● نويسنده: محمد علی - رضائی
● منبع: سایت - باشگاه اندیشه - تاريخ شمسی نشر 04/02/1387 - به نقل از کتاب پژوهشی در اعجاز علمی قرآن (جلد دوم)، نوشته محمد علی رضائی
اول: آیاتی که در رابطه با اثبات نظریه تکامل مورد استناد قرار گرفته است:
ما این آیات را جداگانه ذکر میکنیم و مورد بررسی قرار میدهیم. این آیات را میتوان به چند دسته تقسیم کرد.
الف: آیاتی که خلقت همه چیز را از آب میداند:
1ـ «و جعلنا من الماء کل شیء حی»[1]
«و هر چیز زنده را از آب بوجود آوردیم.»
استاد مشکینی با طرح آیه فوق مینویسند:
«آیه فوق دلالت بر آفرینش همه موجودات زنده اعم از نباتات و حیوانات از جمله انسان از «آب» دارد. پس اینجا قسمتی از عقاید قائلین به تکامل اثبات میشود.»[2]
سید قطبنیز با ذکر آیه فوق آن را دلیل بر پیدایش حیات از آب میداند و اشاره میکند این همان چیزی است که علم جدید بیان کرده که اصل حیوانات زنده از آب است و زندگی از آب دریا پیدا شده و سپس انواع و اجناس از آن پیدا شد. پس این مطلبی که داروین را بر آن تمجید میکنند قرنها قبل از او قرآن بیان کرده بود. [3]
برخی از نویسندگان در مورد پیدایش حیات در زمین آوردهاند که: «پس از گذشت 1500 میلیون سال از عمر زمین تدریجاً این کره سرد شد و سپس در دورن آن فعل و انفعالات شدیدی از حرارت درونی و سرمای برونی درگرفت و تکانها و زلزلههای شدید اتفاق افتاد. و سپس بخارهایی از زمین برخاست و ابرها تشکیل شد و بارانها آمد و سطح زمین را پوشاند و دریاها تشکیل شد.
حدود پانصد میلیون سال زندگی در قعر دریاها به صورت ابتدائی بود. و موجودات تکسلولی پیدا شد. و سپس گروههای مختلف گیاهان و حیوانات دریایی حدود 175 میلیون سال قبل پیدا شدند.»[4]
قبلاً سخنان صاحبنظران دیگر در مورد خلقت همه چیز از آب و استناد آنان به این آیه را آوردهایم (در بحث «منشأ پیدایش حیات در زمین».)
بررسی:
در مورد این آیه بحث مفصلی انجام شد و بیان شد که چهار تفسیر مختلف (پیدایش انسان از نطفه ـ پیدایش نخستین موجود از آب ـ ماده اصلی بدن موجودات آب است ـ ماده اولیه جهان مایع آبگونه بوده) در مورد این آیه شده است [5]که فقط تفسیراول با آیه فوق ناسازگار بود. بنابراین میتوان به صورت احتمالی گفت که این آیه دلالت بر مرحله اول خلقت موجودات در آب دریاها دارد. ولی این تنها تفسیر آیه نیست.
2ـ «و الله خلق کل دابة من ماء فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی اربع یخلق الله ما یشاء» [6].
«و خداوند تمام جنبندگان را از آب آفرید، پس برخی از آنها بر روی شکم خود (خزندگان) و برخی بر دو پا و برخی از آنها بر چهار پای خود راه میروند، خداوند هر آنچه بخواهد میآفریند.»
استاد مشکینی در تفسیراین آیه مینویسد:
«تفسیر «آب» به نطفه جنس نر، برخلاف ظاهر آیه میباشد بنابراین، آیه، با این قول که منشأ پیدایش موجود زنده، «آب مخلوط با خاک» است که مواد مساعد حیات در آن دو وجود دارد، بیانطباق نیست و بلکه رابطه نزدیکی بین آن دو میباشد و مقدم داشتن حیوانات «الماشی علی بطنه» (خزندگان) شاید به این علت باشد که معروفترین این نوع جاندران «ماهیها» هستند که نخستین موجودات زنده از لحاظ زمان آفرینش میباشند. و حیوانات خزنده خشکی، بعد از آنها پدید آمدند، و منظور از «من یمشی علی رجلین» «برخی بر دو پای خود راه میروند» انسان و پرندگان و برخی انواع میمونها هستند.» و همین آیه، با آوردن عبارت کلی «علی رجلین» (بر دو پا) عقیده آنهائی را که انسان و سایر جاندران را دو نوع مستقل از هم میدانند باطل میسازد.»[7]
دکتر بیآزار شیرازی با توجه به علم فسیلشناسی و دیرین شناسی، آیه 45 سوره نور را بر مراحل پیدایش حیوانات تطبیق میکند و مینویسد:
«دوران اول: فسیلهای تریلوبیتها، انواع مرجانها، ماهیان زرهدار، سوسماران، ماران، لاکپشتان و تمساحها و خزندگان زمینی پدید آمدند. این حیوانات جزء آن دستهاند که بر شکم راه میروند: «فمنهم من یمشی علی بطنه».
دوران سوم: آثار نخستین پستاندران که در اواخر دوره دوم بوجود آمدند، پیدا شده است. در این دوره پستانداران مثل اسب، گاو، شتر، فیل و میمون، تنوع و کثرت پیدا کردند. و این حیوانات از آن دستهاند که بر چهارپا راه میروند: «و منهم من یمشی علی أربعة». [8]
دکتر پاکنژاد ابتداء به پیدایش موجودات تکسلولی از دریاها میپردازد و پس از شرح مفصلی به پیدایش ماهیها اشاره میکند و سپس به فاصله سه مرحله بعدی اشاره میکند: اول: فاصله بین آنها که در آب بودند و به خشکی کوچ کردند بوجود آمد. این قسمت مخصوص ماهیها و خزندگان بود که دستگاه تنفس و گردش خون نسبتا کاملی داشتند و راه رفتن این دسته بیشتر بر شکم بود.
دوم: پرندگان بودند که با هوا سروکار پیدا کردند و تغییر محیط دادند و تکامل یافتند. راه رفتن این دسته بیشتر بر دو پا بود.
سوم: پستانداران، یعنی تخمگذار تبدیل به پستاندار و بچهآور شد. راه رفتن این دسته بیشتر بر چهار پا بود.
سپس ایشان تحت عنوان: «اعجاز قرآن در مورد اشاره به حیواناتی که به تدریج تکامل یافتند» به تطبیق مراحل ذکر شده با آیه 45 سوره نور «و الله خلق کل دابةمن ماءفمنهممن یمشی علی بطنه...» میپردازد و آن را یکی از بزرگترین معجزات قرآن مطرح میکند. سپس توضیح میدهد که میتوان آیه را به دو صورت معنا کرد:
یکی اینکه هر ضمیر آیه را به ضمیر بعدی برگردانیم که اینگونه معنا میشود: جنبندگان از آب بودندو از آنها خزندگان بوجود آمدبعد دوران پرندگان بود ودر آخرپستاندران.
سپس ایشان متذکرمیشود که پذیرش نظریه تکامل با دینداری تنافی ندارد. [9]
بررسی:
1ـ در مورد این قسمت آیه 45 سوره نور «والله خلق کل دابة من ماء» بیان شد که سه تفسیر (آفرینش انسان از نطفه ـ پیدایش نخستین موجود از آب ـ ماده اصلی بدن موجودات آب است)[10] شده است.
2ـ تطبیق تقسیمبندی دورانهای پیدایش گیاهان و حیوانات به سه قسمت آیه «فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی اربع» صحیح به نظر نمیرسد. چرا که اینگونه انطباق با یافتههای علمی ناسازگار است. چرا که در علوم زیستشناسی (همانطور که در کلام دکتر بیآزار شیرازی آمده بود) میمون در دوره سوم پیدا شده است. و طبق نظریه تکامل، انسان از ادامه نسل میمونها بوجود آمد در حالی که بر طبق آیه حیواناتی که بر دو پا راه میروند ( از جمله انسان) در دوره دوم قرار میگیرند (همانطور که استاد مشکینی نیز تصریح کرده بود) و این دو باهم تعارض دارد.
پس بهتر است که بگوییم آیه 45 سوره نور در صدد بیان تقسیمات موجودات زنده فعلی دنیاست که اینان برخی بر دو پا و برخی بر چهارپا و برخی بر شکم میروند. و جالب اینکه فقره دوم و سوم با «واو» بر فقره اول عطف شده است«فمنهم من یمشی علی بطنه و منهم من یمشی علی رجلین و منهم من یمشی علی اربع» که ترتیب و تفریح را نمیرساند. یعنی میتواند هر سه خزندگان، دو پایان و چهار پایان باهم از آب (نطفه) بوجود آمده باشند.
نکته دیگر این که شمارش حیوانات هم از باب حصر نیست بلکه بیان برخی مصادیق مهم است و گر نه برخی حیوانات پیش از چهارپا دارند و برخی شنا میکنند ولی در آیه ذکری از آنها نشده است.
پس سیاق آیه 45 سوره نور سیاق آیاتی است که خلقت انسان را از آب معرفی میکند.
3ـ هر چند که نکات علمی آیه 45 سوره نور و انطباق آن با یافتههای علمی شگفتانگیز بوده و عظمت این کتاب الهی را نشان میدهد ولی ادعای آقای دکتر پاکنژاد در مورد معجزه علمی بودن مطالب آیه 45 سوره نور از دو جهت قابل اشکال است.
اول آنکه آیه فوق تفاسیر متعدد دارد و ادعای ایشان بنابر یک تفسیر صحیح است. پس نمیتوان به صورت قطعی گفت آیه همان مراحل تدریجی و تکاملی خلقت حیوانات را بیان میکند تا معجزه علمی باشد.
دوم آنکه بیان نمودیم که اصل تطبیق آیه با مراحل زیستشناختی تکامل حیونات، مورد اشکال است.
ب: آیاتی که به سه مرحله خلقت اشاره دارند:
آیههای دیگری که مورد استناد طرفداران نظریه تکامل قرار گرفته است عبارتند از:
«و لقد خلقناکم ثم صورناکم ثم قلنا للملائکة اسجدوا لآدم»[11]
«و همانا ما شما را آفریدیم و سپس شکل دادیمتان و سپس به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید».
و نیز حجر /28 ـ 29 و ص /71 و سجده /8 ـ 9 همین مضمون را دارد.
استاد مشکینی با طرح آیه 11 سوره اعراف مینویسد:
«آیه فوق از جمله بهترین آیات قابل استفاده، برای اثبات این نظریه [تکامل] است، زیرا خداوند در این آیه بیان میکند که ابتدا او قبل از شکل دادن به انسان، او را آفرید و بعد از مدت نامعلوم ( به قرینه کلمه ثم) او را به شکل انسان فعلی درآورده است. سپس بعد از مدتها، فرشتگان را امر به سجود در برابر یکی از افراد نوع انسان کرده است.»
و سپس سه مرحله خلقت انسان را از آیه فوق اینگونه استفاده میکند:
اول: مرحله بعد از خلقت و پیش از شکلگرفتن به صورت انسان (تکوین او از آب و خاک).
دوم: مرحله بعد از پیدا کردن شکل «انسان» و پیش از انتخاب آدم از بین افراد نوع.
سوم: مرحله انتخاب آدم از بین آنها و بعد از آن امر کردن فرشتگان به سجود بر آدم. [12]
ایشان در توضیح آیات 28 ـ 29 سوره حجر «انی خالق بشرا من صلصال من حما مسنون فاذا سویته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین» و آیه 71 سوره ص میگویند که مقصود از «بشر» در این آیه کل نوع اوست. یعنی نوع و طبیعت کلی اوست نه فرد بخصوص و برگزیده مانند «آدم».
در مورد واژه «تسویه» (جمله سویته) میگویند: تقریبا به معنای جاری ساختن انسان در مسیر تکامل است تا اینکه به صورت انسان درآمده و آماده نفخ روح... گردد. [13]جالب این است که استاد مکارم شیرازی مفسر معاصر، آیات 26 ـ 28 ـ 29 سوره سوره حجر را به عنوان مهمترین دلیل طرفداران ثبات انواع آوردهاند و با توجه به قرینه ذکر سجده فرشتگان که بلافاصله بعد از آیات فوق در سوره حجر آمده است. «فسجد الملائکة کلهم اجمعون الا ابلیس»[14] «فرشتگان همگی و بدون استثناء سجده کردند جز ابلیس» میگویند:
«مقصود از انسان و بشر در آیات فوق شخص آدم است. و طرز بیان این آیات نشان میدهد که میان خلقت آدم از خاک و پیدایش صورت کنونی انواع دیگری وجود نداشته است و سپس در پاسخ به استدلال طرفداران نظریه تکامل به واژه «ثم» (در امثال آیه 11 سوره اعراف) مینویسند: تعبیر به «ثم» که در بعضی آیات آمده و در لغت عرب برای «ترتیب با فاصله» آورده میشود هرگز دلیل بر گذشتن میلیونها سال و وجود هزاران نوع نمیباشد بلکه هیچ مانعی ندارد که اشاره به فاصلههائی باشد که در میان مراحل آفرینش آدم از خاک و سپس گل خشک و سپس دمیدن روح الهی وجود داشته است. و لذا همین کلمه «ثم» درباره خلقت انسان در جنین و مراحلی را که پشت سر هم طی میکند آمده است (حج /5) پس «ثم» همانگونه که در فواصل طولانی به کار میرود در فاصههای کوتاه هم استعمال می شود.»[15]
بررسی:
1ـ استفاده استاد مشکینی از آیه فوق در مورد سه مرحله خلقت انسان عجیب است.
چون هیچ گونه اشارهای در ایه 11 سوره اعراف به مرحله سوم (انتخاب آدم از بین انسانها) نشده بود و صرف امر به ملائکه برای سجده بود. نمیدانیم ایشان این مرحله سوم را چگونه از آیه فوق استفاده کرده است.
2ـ با توجه به سخنان دو طرف در مورد آیات مورد بحث میتوان گفت که این آیات ظهوری در نظریه تکامل انواع ندارد.
ج: آیاتی که به مرحله اول آفرینش انسان اشاره میکند (ماده اولیه):
1ـ ج: آفرینش انسان از خاک:
«هو الذی خلقکم من طین ثم قضی اجاً و اجل مسمی عنده»[16]
«اوست که شما را از گل (آب و خاک) آفرید و سپس مهلتی مقرر کرد و مهلت مقرر پیش اوست.»
و نیز ص /71 و سجده /8 و نیز مؤمنون /12 همین مضمون را دارند.
«انا خلقناکم من طین لازب»[17]
«ما شما را از گل چسبنده آفریدیم.»
«انی خالق بشرا من صلصال من حما مسنون»[18]
«من بشری از گل خشک که از لجن تیره رنگ ریخته شده است میآفرینم»
استاد مشکینی درباره این آیات مینویسد: «تمامی این آیات وضع این نوع (انسان) را قبل از پیدا کردن شکل انسان بیان میکند و مقصود فرد فرد انسانها نیست زیرا فردفرد انسانها از خاک آفریده نشدهاند.
اینکه میگوید «قضی اجلا» (مهلتی مقرر کرد) منظور این است که خداوند، آفرینش و تکوین انسان را، حتمیت و استواری بخشید که مدت آن پیش خودش معلوم است و شاید هم، این مدت همان مدت زمان فاصله بین آغاز آفرینش انسان از خاک تا تحقق تصویر و شکل دادن به انسان و تشکیل این نوع خاص از جانداران، میباشد.»[19]
ایشان در مورد آیات 8ـ9 سوره سجده دو احتمال را مطرح میکنند:
«اول اینکه بگوییم مقصود از (بدءخلق الانسان) آغاز آفرینش آدم باشد. که در این صورت نظریه ثبات انواع تأیید میشود.
اما اشکال این برداشت آن است که لازم میآید بقای نسل با تولید مثل بوسیله منی، قبل از تشکیل دادن و آراستن و نفخ روح در او انجام گیرد.
دوم اینکه بگوییم مقصود آغاز آفرینش هر موجود زنده و سپس حرکت دادن آن در مسیر تکامل و آراستن و شکل دادن او به صورت «انسان» و سپس نفخ روح خدا(عقل) در او میباشد.»[20]
برخی دیگر از نویسندان درباره آیه «و لقد خلقنا الانسان من سلالة من طین»[21] نوشتهاند که آیه فوق اشاره صریح است به اینکه انسان در ابتدا از خاک آفریده نشده است بلکه از سلالهای آفریده شده که مقدمه ظهور نوع انسان شده است. [22]
و جالب این است که برخی دیگر همین آیه 12 سوره مؤمنون را دلیل رد نظریه داروین دانستهاند[23] و برخی به معنای عناصر تشکیل دهنده بدن انسان از خاک و آب دانستهاند. [24]
و برخی دیگر از نویسندگان آیات فوق را اعجاز علمی قرآن دانستهاند از این جهت که جسم انسان از عناصر خاکی تشکیل شده و آیات مذکور نیز میگوید انسان را از خاک آفریدیم. و یاانسان از نطفهای آفریده شده که از عناصر خاکی بوجود میآید. و در هر صورت آیه فوق را معجزه علمی دانستهاند. [25]
بررسی:
1ـ در مبحث «مراحل خلقت انسان» بحثی تحت عنوان «آفرینش انسان از خاک» داشتیم که در آنجا آیات مذکور مورد بررسی قرار گرفت و بیان شد که دو تفسیر عمده از این آیات شده است: اول اینکه همه انسانها از نطفهای آفریدهشدهاند که مواد اولیه آن از غذاها و غذا از خاک بوجود آمده است. [26]
دوم اینکه فقط حضرت آدم از خاک آفریده شده و بقیه انسانها از نطفه آفریده شدهاند. پس میتوان گفت انسانها با واسطه (ع) از خاک آفریده شدهاند. [27]
پس نمیتوان به صورت قاطع به قرآن نسبت دهیم که در این آیات مرحلهای از تکامل نوع انسان از خاک را میگوید؛ چرا که اگر تفسیر اول را بگیریم (نطفه از مواد خاکی) ربطی به مسأله تکامل ندارد. و اگر تفسیر دوم ( خلقت آدم از خاک)را بگیریم بیشتر مؤید نظریه ثبات انواع میشود چون خلقت مستقیم انسان از خاک را گوشزد میکند.
مگر آنکه گفته شود تعبیر «اجل» در آیه 2 سوره انعام دلالت بر فاصله زمانی بین خلقت انسان از خاک میکند، که در این صورت مبحث بعدی پیش میآید.
2ـ «اجل» در اصل به معنی مدت معین و «قضی اجل» به معنی تعیین مدت و یا به آخر آخرین موقع پرداخت بدهی) و اینکه به فرا رسیدن مرگ اجل میگویند به خاطر این است که آخرین لحظه عمر انسان در آن موقع است. اما با توجه به آیات دیگر قرآن و روایات اهل بیت (ع) «اجل مسمی» در قرآن به معنی مرگ طبیعی و «اجل» به معنی مرگ زودرس است. [28]
پس معلوم میشود مقصود آیه، مدت بین خلق انسان تا مرگ است. یعنی: «اوست خدائی که شما را از گل آفرید پس از آن مدتی را مقرر ساخت که در این مدت، انسان در روزی زمین پرورش یابد و تکامل پیدا کند و اجل حتمی (مرگ) در نزد اوست.» و این مدت ربطی به مرحله تکامل از خاک تا انسان ندارد بلکه مرحله زندگی دنیاست.
3ـ سلاله به معنای برگزیده و خلاصه چیزی است و در آیه 12 سوره مؤمنون برخی به معنای نطفه گرفتهاند که ما حصل و برگرفته انسان است[29] و در هر صورت این آیه دلالت بر فاصله زمانی بین خاک و سلاله ندارد. و اگر بر نطفه هم دلالت داشته باشد این مطلب باز از مورد بحث خارج است.
4ـ با توجه به احتمالات مختلف در آیات فوق که موجب میشود تفسیر قطعی از آیات ارائه نشود، پس مسأله اعجاز علمی در اینجا منتفی است. (در مبحث مراحل خلقت انسان توضیح بیشتری در مورد آیات فوق دادیم.)
2ـ ج: آفرینش انسان از آب:
«و هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا»[30]
«و او خداوندی است که از آب بشری آفرید و او را اصل نژاد و مایه تولید نسل انسان گردانید.»
«بدء خلق الانسان من طین ثم جعل نسله من سلاله من ماءمهین»[31]
«و آفرینش انسان را از گل (آب و خاک) آغاز کرد، سپس خلقت نسل او را بر اساس آنچه از آب بیقدر جدا میشود قرار داد.»
استاد مشکینی به آیه 56 سوره فرقان مثل همان تقریر آیات خلقت انسان از خاک استدلال کرده و مینویسد:
«این آیات وضع این نوع (انسان) را قبل از پیدا کردن شکل انسان، بیان میکنند.»[32]
بررسی:
در مبحث «مراحل خلقت انسان» بحثی تحت عنوان «آفرینش انسان از آب» داشتیم و در آنجا بیان شد که در مورد آیات فوق دو تفسیر عمده وجود دارد.
اول اینکه مقصود از خلقت انسان از آب این است که مقدر زیادی آب در بدن انسان (حدود 70%) وجود دارد. [33]
دوم اینکه مقصود آن است که انسان از آب نطفه و منی آفریده شده است. [34]
بنابراین آیات فوق ربطی به مراحل تکامل خلقت انسان و نظریه داروین ندارند.
3ـ ج: آفرینش انسان از نطفه:
«انا خلقنا الانسان من نطفة امشاج نبتلیه»[35]
«ما او را از آب نطفه در هم آمیخته خلق کردیم تا او را بیازمائیم.»
و عبس/19 (من نطفة خلقه) نیز همین مضمون را دارد.
استاد مشکینی در مورد آیه 2 سوره دهر مینویسد:
«معنای «نطفه» در آیه مزبور «آب» است که مواد و اجزاءبهم آمیخته داخل آن (امشاج)، آن را به صورت گل و لجن ریخته شده(حمأ مسنون) درآورده بودند و از همین ماده اولیه حیاتی، ابتدا سلولها و بعد، انواع جانوران نخستین و بعد حیوانات بالاتر و.... پدید آمدهاند.»[36]
و در مورد آیه 19 سوره عبس مینویسد:
«بنابراین معنی آیه، در صورتیکه «نطفه» را به معنی «آب» بگیریم چنین میشود که: خداوند نوع «انسان» را از آبی مخصوص (شاید همان آب آمیخته با گل و لای و عناصر زمینی یا خاکی باشد که موجودات زنده از آن بوجود آمدهاند) آفرید. پس بر او مقدر ساخت که از حالتی به حالتی دیگر تغییر یابد. (تحول و تکامل) تا اینکه به صورت شکل «انسان» در آمد.»
سپس به معنای دوم آیه توجه میکند که منظور از نطفه «منی» باشد که آیه خاص افراد انسان میشود نه نوع انسان. [37]
بررسی:
در مبحث «مراحل خلقت انسان» بیان کردیم که «نطفه» در لغت به معنای سیلان ضعیف هر چیزی است به آب خالص نیز نطفه اطلاق شده است و به نطفه مرد و زن، نطفه گویند چون سیلان دارد. و سپس معنای لغوی و اصطلاحی قرآنی نطفه را بررسی کردیم. در مورد تفسیر آیه 2 سوره دهر یازده دیدگاه وجود داشت که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ اختلاط نطفه زن و مرد.
2ـ به معنی استعدادهای درونی و عوامل وراثت
3ـ اختلاط مواد ترکیبی نطفه (اجزاء آن)
4ـ همه اینها با همدیگر
5ـ به معنی تطورات نطفه در دوران جنینی. [38]
ولی کسی از مفسران را نیافتیم که «نطفه» را به معنای «آب» تنها (نه نطفه مرد نه مخلوط آنها)تفسیر کنند. و خود واژه امشاج هم قرینه است که آب مراد نیست.
اما اینکه «نطفه» به معنای آب همراه با گل و لجن باشد در معانی لغوی و اصطلاحی «نطفه» وجود ندارد.
پس نطفه یا باید به معنای منی مرد یا مایع جنسی زن و مرد باشد و تفسیری که استاد مشکینی ارائه کرد موافق هیچکدام از معانی لغوی و اصطلاحی آیه نیست.
د: آیاتی که به مرحله دوم آفرینش انسان اشاره میکند (بعد از شکلگیری انسان و قبل از انتخاب آدم(ع)):
«کان الناس امةواحدةفبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بینالناس فیما اختلفوا فیه و ما اختلف فیه...»[39]
«مردم همه گروه واحدی بودند، پس خداوند، پیامبران را به عنوان بشارت و بیمدهنده فرستاد و همراه آنها کتاب را براستی و حق فرود آورد تا درباره آنچه انسانها باهم اختلاف کردهاند، حکم کند و اختلاف نکردند در آن....»
و نیز آیه 19 از سوره یونس همین مضمون را دارد.
استاد مشکینی معتقدند که بعد از شکل گرفتن ساختمان وجودی انسان و قبل از انتخاب «آدم» از بین افراد انسانی، مرحلهای بر انسان گذشته است که همه امت واحدی بودند و بدون مذهب زندگی خود را در پرتو عقل خویش میگذراندند. ایشان دو آیه فوق را اشاره به این مرحله از حیات بشری میداند و مینویسد:
«چنانکه از ظاهر آیه معلوم میشود، پیش از بعثت انبیاء زمانی بر انسانها گذشته است که آنها امت واحدی بودند و مفهوم واحد بودن مردم در آیه فوق چنانکه عدهای از مفسرین گفتهاند و اخبار و روایات هم آن را تفسیر کردهاند، این است که بدون «مذاهب» و احکام آسمانی بودند و با عقلها، اندیشهها و فهمهای خودشان زندگی میکردند. پس آیه کاملاً با منظور ما (مرحله دوم از خلقت آدم در نظریه تکامل منطبق است.)
و سپس واژه اول «اختلاف» را در آیه به معنای اختلافات مادی و دنیوی و تضادهای طبقاتی پیش از بعثت پیامبران معنا میکند. و واژه دوم اختلاف (در ادامه آیه را به معنای اختلافات دینی و اعتقادی بعد از بعثت انبیاء معنا میکند. [40])
استاد مکارم شیرازی نیز از آیه 213 سوره بقره چهار مرحله زندگی بشر را برداشت کردهاند.
مرحله اول: زندگی ساده نخستین که هنوز بشر به زندگی اجتماعی عادت نکرده بود. تضادهائی نبود و طبق فطرت خدا را میپرستید.
مرحله دوم: زندگی انسان شکل اجتماعی به خود میگیرد.
مرحله سوم: تضادها واختلافات اجتناب ناپذیر اجتماعی به وقوع میپیوندد.
مرحله چهارم: انبیاء از طرف خدا مأمور نجات انسان میشوند.
و در پایان متذکر میشوند که: آغاز پیدایش دین و مذهب به معنای واقعی هم زمان آغاز پیدایش انسان نبوده، بلکه هم زمان با آغاز پیدایش اجتماع و جامعه به معنای واقعی بوده است. بنابراین جای تعجب نیست که نخستین پیغمبر اولوالعزم و صاحب آئین و شریعت نوح پیامبر بود نه حضرت آدم(ع). [41]
بررسی:
از آیات فوق دو برداشت میتوان کرد:
الف ـ زندگی انسان پس از پیدایش در کره زمین دو مرحله داشته است یک مرحله بدون هیچ پیامبری بوده و بعد «آدم» از بین مردم برانگیخته شد. و زندگی انسان با دین و پیامبران آغاز شد. پس آدم اولین انسان روی زمین نبوده است (و این با نظریه تکامل داروین سازگار است)
ب: بعثت انبیاء دو گونه بوده است در مرحله اولیه بعد از خلقت آدم و گسترش نسل پیامبران بدون کتاب و شریعت بودند که بشر را در حد زندگی اولیه فردی او راهنمایی میکردند.
در مرحله دوم که زندگی اجتماعی شروع شد و بشر محتاج قانون شد، پیامبرانی مثل حضرت نوح (ع) با شریعت و کتاب آمدند. بنابر برداشت دوم از آیه، آدم اولین انسان روی زمین بوده است ( و این با نظریه ثبات انواع سازگار است).
استاد مشکینی برداشت اول (الف) را داشتهاند و آنچه که از ذیل کلام استاد مکارم برمیآید برداشت دوم (ب) است. با توجه به دو احتمال فوق در آیه نمیتوان به صورت قطعی یکی از دو نظریه تکامل یا ثبات انواع را به آیه فوق نسبت داد.
هـ: آیاتی که به مرحله سوم (انتخاب آدم از بین انسانها) اشاره دارد:
«ان الله اصطفی آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران علی العالمین»[42]
«به درستی که خداوند آدم و نوح و ال ابراهیم و آل عمران را بر عالمیان برگزید»
دکتر یدالله سحابی در مورد آیه فوق میگوید:
«به تصریح این آیات (آل عمران/33 ـ اعراف /11 ـ سجده /7ـ9) آدم از میان جمعی که مثل او بوند و از پیش با او میزیستند برگزیده شد.... و لهذا بیان آنکه نوع انسان از آدم پدید آمده است از نظر قرآن مبنا و اساس ندارد و به هیچ وجه درست نیست.»[43]
و در مقابل آقای مسیج مهاجری که معتقد است قرآن کریم به هیچ وجه فرضیه تکامل را تأیید نمیکند، در توجیه آیه 33 سوره آل عمران مینویسد:
«چون العالمین عام است، آدم، نوح، آل ابراهیم و آل عمران از میان تمام مردم قبل و بعد خود برگزیده شدهاند. و ممکن است بگوییم آدم(ع) بعد از مدتی که صاحب فرزندان.... شد برگزیده شد. (پس قبل از آدم انسانهای دیگری وجود نداشتهاند)»[44]
استاد مکارم شیرازی نیز با رد سخنان برخی نویسندگان که آیه «علی العالمین» را دلیل مسأله تکامل انواع دانستهاند و میگویند: در عصر آدم (ع)، عالمیان یعنی «جامعه انسانی» وجود داشته است، بنابراین مانعی ندارد که انسان نخستین که میلیونها سال قبل بوجود آمده از حیوانات دیگر تکامل یافته، و «آدم» تنها یک انسان برگزیده بوده است، مینویسند:
«هیچ گونه دلیلی در دست نیست که منظور از عالمین دراینجا انسانهای معاصر آدم بوده باشند بلکه ممکن است مجموع جامعه انسانیت در تمام طول تاریخ بوده باشد. بنابراین لزومی ندارد که معتقد باشیم در عصر آدم، انسانهای زیادی وحود داشتند که آدم از میان آنها برگزیده باشد.»[45]
استاد مصباح یزدی با طرح آیه 33 آل عمران و نظراتی که میگوید «آدم از بین انسانهای دیگر برگزیده شد.» می نویسند:
«میتوان گفت که: انسانی را بر همه انسانهایی که از پس او میآیند ترجیح دادم... و اگر تنزل کنیم و بپذیریم که لازم است در عصر حضرت آدم، انسانهایی دیگر باشند، میتوانند فرزندان خود او بوده باشند.»[46]
بررسی:
با توجه به دو تفسیری که از آیه فوق شد آیه 33 آل عمران در ردیف آیاتی قرار میگیرد که دو احتمال در معنای آنها میرود و نمیتوان بطور قاطع گفت که آیه ظاهر یا نص در یک مورد است، تا دلیل بر نظریه تکامل انواع یا ثبات انواع باشد.