معبد سليمان : قديمي ترين بناي بيت المقدس
شهر اورشليم و مكان بيت المقدس، يكي از تاريخي ترين و مقدس ترين نقاط جهان است كه مورد احترام همة موحدين جهان بوده و پيروان اديان ابراهيمي در قداست آن اشتراك نظر دارند و آثاري مذهبي از هر يك از اين اديان ا.لهي در اين محل بجاي مانده است.
بیت المقدس
از ديدگاه يهوديان معبد بيت المقدس كه در عبري « بِت هميقداش» نام دارد، معبدي است كه به عنوان خانة خد.ا توسط حضرت سليمان بنا شد و مركز انجام مراسم عبادي يهوديان ميباشد. اين معبد در تاريخ پر فراز و نشيب سرزمين مقدس، بارها مورد حمله و تجاوز واقع شد و گاه اقوام مشرك، بتهاي خود را نيز در داخل آن قرار دادند. بت هميقداش دو بار به طور كامل ويران گشت كه آخرين آن حدود سال 70 ميلادي بود و عليرغم اين موضوع، اين مكان مقدس تا به امروز قبله گاه يهوديان جهان و مهمترين زيارتگاه آنان به شمار ميرود.
آثار بدست آمده از حفرياتي در نقاط مختلف شهر اورشليم در عمق 10 تا 20 متري، و نيز بررسيهاي كتاب مقدس حاكي از آن است كه بت هميقداش اول يا معبد سليمان يقيناً يكي از باشكوهترين و عظيمترين بناهاي مذهبي و تاريخي ساخته شده در نوع خود بوده است. محل احداث اين بناي بي نظير برفراز تپه هاي «مُوريا» يكي از مرتفعترين نقاط شهر اورشليم است.
اورشليم، شهري است كه از همان دوران باستان در صفحات تاريخ در زمرة پر حادثه ترين شهرهاي جهان جاي گرفته است. اين نام كه در زمان تسلط حضرت داوود با نام «شهر داوود» يا اورشليم شهرت يافت كلمه اي عبري است، مركب از دو واژة « اور» به معني روشنايي و مقدس؛ و كلمة «شليم» يا «شالِم» به مفهوم صلح و سلامتي.
طبق بررسيهاي انجام شده قدمت اين شهر به پيش از 4000 سال قبل از ميلاد ميرسد. شواهد نشان ميدهد كه نام اوليه آن «يِبوس» يا جيبوس Jebus بوده، ساكنين آن متشكل از دو قبيله يبوسيها و كنعانيان بوده اند و از اين جهت بعدها نام يبوس به كنعان تغيير يافت. تاكنون سه حصار مهم گرداگرد اين شهر ساخته و چندين بار هم مرمت شده است. اولين آن را يبوسيها ساخته بودند كه با گذشت زمان و جنگهاي آن دوران، حصار يبوسيها رو به زوال و نابودي نهاد. دومين حصار در دوران حكومت حضرت سليمان ساخته شده بود كه بر اثر هجوم لشكريان بخت النصر پادشاه بابل ويران گرديد.
پس از خرابي بيت المقدس دوم توسط روميان، سومين ديوار را هيروديوس كبير، پادشاه دستنشانده روميان كه بر سرزمين اسرائيل منصوب شده بود براي جلب نظر و حمايت يهوديان ساخت. اين ديوار از سه طرف با سنگهاي عظيم به ارتفاع 15 متر، معبد را محصور كرده بود و آثار به جا مانده از آن ديوار از قرن اول ميلادي تاكنون مورد توجه يهوديان جهان است.
اين ديوار «ندبه»، به معنا و مفهوم نيايش همراه با تضرع نام گرفته و علت آن بخاطر پيش آمدهاي شومي بوده كه طي تاريخ باعث ويران شدن بت هميقداش و به اسارت رفتن يهوديان به اكناف دنيا بوده است. اين ديوار در زبان عبري به كوُتِل هَمَعراوي (ديوار غربي) معروف است.
خاطرة خرابي معبد، تا به امروز در ميان يهوديان به صورت يك سنت شبيه به سوگواري نگاهداري شده است. ناگفته نماند كه اولين قربانگاه در اين شهر توسط حضرت ابراهيم بنا گرديد.
حضرت ابراهيم از شهر «اور» (ur) كه در آن زمان در تصرف كنعانيان قرار داشت همراه همسرش سارا و برادرزاده اش «لوط» بخاطر فشارهاي« نَمرُد» يكي از سلاطين آن زمان به شهر اورشليم كه به نام« لوز» معروف بود وارد شده و در آنجا ساكن گرديد و پس از مستقر شدن، اولين قربانگاهش را با نام بِت اِ-ل ايجاد كرد.
شواهد بدست آمده حاكي است كه دومين قربانگاه را حضرت داوود در خرمن گاه مردي كشاورز بنام ارنان يبوسي بناگذاشت و سومين آن را حضرت سليمان در همين نقطه طبق وصيت پدرش حضرت داوود با نام بت هميقداش با شكوه و جلوه اي خاص بنا نمود.
ايجاد خانه خد.ا و قربانگاه يكي از آرزوهاي ديرينه حضرت داوود طي چهل سال پادشاهي بود. اما به دليل جنگهاي فراوان و گرفتاريهاي سياسي كه پيوسته در دوران حكومتش او را مشغول كرده بود، اين سعادت هرگز نصيبش نشد. طبق پيغامي كه ناتان نبي از جانب خد.اوند به داوود داد، احداث معبد بت هميقداش در اورشليم به پسرش سليمان واگذار شد.
به تعبيري ديگر، بخاطر خونريزي ها و جنگهايي كه توسط داوود صورت گرفته بود، اين امر براي او جايز شمرده نشد كه خانه اي را به نام خد.اوند بنا نمايد. هر چند كه حضرت داوود قبل از وفاتش براي ايجاد اين بنا تدارك بسياري ديده بود ولي طبق وصيتي كه به پسرش سليمان كرد، از او خواست كه اين ماموريت را كه به او محول شده بود به نحو احسن انجام دهد و فرمود «اي پسر من، خد.اوند با تو خواهد بود تا در اين امر موفق شوي و خانه خد.ا را بنا نمايي».
تسخير شهر يبوس توسط حضرت داوود
پس از هفت سال جنگ و ستيز و ايجاد امنيت نسبي، حضرت داوود متوجه شهر اورشليم شد كه در آن زمان در قلب متصرفات بني اسرائيل قرار داشت و به نام يبوس Jebus معروف بود.
اهميت يبوس بخاطر آن بود كه در آن دوران يك كانون مهم مذهبي كنعانيان بوده و كليه عبادتماهها و بتكده هاي آن ناحيه در اين شهر مستقر بود. اين فكر به ذهن حضرت داوود خطور نمود كه پس از تصرف اين شهر آنجا را پايتخت و مرك ديني خود رار دد و پس از ايجاد خانه خد.ا در اين شهرصندوق عهد خد.اوند (ميشكان) را كه براي بني اسرائيل سمبل اعتقاد و نشانه وحدانيت ميباشد به يبوس آورد تا شايد به اين طريق اذهان عمومي را متوجه اين نكته نمايد كه اورشليم بخاطر موقعيت خاصش، مهمترين كانون عبادت و يكتاپرستي است و همچنين قربانگاهي براي خالق عالم ميباشد. او ضمن اين كار، قصد داشت نفوذ و اقتدار خود را بر تمام سرزمين يهودا و اسرائيل (دوازده اسباط بني اسرائيل) بسط و توسعه دهد تا در آينده نه چندان دور كشوري واحد و يكپارچه پيريزي و بنا گردد. بالاخره شهر توسط قواي نظامي به تسخير حضرت داوود درآمد و پس از استقرار كامل بلافاصله آنجا را به نام شهر داوود (اورشليم) تغيير نام داد.
انتقال صندوق خد.اوند به اورشليم
حضرت داوود در اولين فرصت ايجاد شده اقدام به آوردن صندوق خد.اوند از «قِريت يِعاريم» نمود. لوحه هاي ده فرمان خد.اوند كه در كوه سيناي به حضرت موسي داده شد و يك نسخه از تورات در اين صندوق جاي داشت. حمل و نقل صندوق خد.اوند مستلزم رعايت آداب شرعي خاصي بود كه در مرحله اول به علت كوتاهي در رعايت آنها، انتقال صندوق ممكن نشد.
در دومين اقدام، جميع كاهنان و لاويان (افرادي از نسل حضرت موسي و هارون) پس از تقديس نمودن خويش در حالي كه صندوق عهد بر روي كتف لاويان قرار داشت، رهسپار شدند. حضرت داوود و همراهان ديگر اين كاروان را همراهي مينمودند. جميع قوم با جشن و سرور و پايكوبي و خواندن سرود و نواختن ساز و دهل و كرنا وارد شهر اورشليم شدند و صندوق خد.اوند را در مكاني كه قبلاً به صورت يك خيمه آماده كرده بودند قرار دادند. سپس مراسم تقديم قرباني هاي سوختني و ذبح نمودن از جهت سلامتي به حضور خد.اوند شروع شد و حضرت داوود پس از فارغ شدن از مراسم قرباني و ذبح، كليه حاضرين را طي مراسمي به نام خد.اوند بركت داد.
پس از مدتي فرشته خد.اوند امر فرمود به داوود بگوييد كه برود و مذبحي براي خد.اوند در خرمن گاه «ارنان بيوسي» برپاكند. بيدرنگ داوود به آن نقطه كه به او نشان داده شده بود رهسپار گرديد و از مالك آن خواست كه خرمن گاه را به او بفروشد تا قربان گاهي براي خد.اوند برپا نمايد. از همان ابتدا بيوسي موافقت خود را اعلام نمود و حتي حاضر شد كه نه تنها زمين را، بلكه گاوهايي را براي قرباني نمودن و گندم را براي هديه آردي و هيزم را بطور رايگان در اختيار داوود قرار دهد كه البته داوود اين پيشنهاد را قبول نكرد و گفت همه را به قيمت خواهم خريد و خون اموال تو ميباشد و اين امر براي خد.اوند وقف ميباشد به رايگان نخواهم گرفت.
در نتيجه خرمن گاه را به وزن ششصد مثقال طلا خريداري نمود و سپس در آن مكان مذبحي براي خد.اوند بنا نمود و قربانيهاي سوختني و ذبايح سلامتي تقديم نمود.
پس از خريد زمين، داوود فرمود سنگهايي به شكل مربع براي بناي خانه خد.ا بتراشند و همچنين شروع به جمع آوري مس و چوب سرو آزاد از منطقه صيدون كرد و ديگر لوازم اوليه را تهيه نمود.
نصايح و وصيت هاي حضرت داوود
پس از آن كه حضرت داوود متوجه شد كه اجازه احداث بناي خانة خد.اوند از او سلب گرديده است، در يك گردهمايي كه جميع روساي قوم بني اسراييل از روساي اسباط گرفته و ديگر امراي لشكري، بزرگان و كليه خدمت گزاران در آن شركت جسته بودند سخناني به اين مضمون ايراد نمود:
اي قوم من، من داوود بن ييشاي، تصميم داشتم كه خانة خد.اوند را در اين شهر احداث نمايم و براي ايجاد آن نيز تدارك وسيع ديده بودم. ليكن خد.اوند مرا گفت به خاطر آن كه تو مرد جنگي هستي و خون ريخته اي خانه اي به نام من بنا نخواهي كرد.
اما خد.اوند از تمامي خاندان پدرم، مرا به عنوان پادشاه بني اسرائيل برگزيده است و از جميع پسران من، پسرم سليمان را برگزيده است كه پس از من بركرسي سلطنت جلوس نمايد. او به من فرمود پسر تو سليمان تنها كسي است كه خانه و صحن هاي مرا بنا خواهد نمود. هر چند كه سليمان جوان و ضعيف است و كاري بسيار عظيم در پيش دارد اما تو اي پسرم مطمئن باش كه خد.اوند همراه تو خواهد بود تا كامياب شوي و خانه خد.اي خود را چنانكه درباره تو فرموده است بنا نمائي. من آنچه كه در توانم بود براي بناي خانه تدارك ديده ام. سنگهاي مرغوب و چوبهاي سرو و صنوبر، آهن، مس، طلا و نقره و مصالح گرانبهاي بيشمار را مهيا ساخته ام كه ميتواني از آنها استفاده كني. داوود سپس رو به حاضران نمود و از آنها خواست كه در اين امر سليمان را ياري نمايند و در ادامه سخنانش فرمود كه آنها هم ميتوانند با اهدا طلا و سنگهاي گرانبها براي بنا نمودن خانه خد.اوند در اين امر خير شريك باشند. او پس از نصيحت و وصيت به سليمان و حاضران، از سليمان خواست كه در امور مملكتداري طبق موازين و شريعت حضرت موسي رفتار و احكام خد.اوند را حفظ نمايد.
آغاز سلطنت حضرت سليمان
پس از ملحق شدن حضرت داوود به اجدادش، در چهارمين سال سلطنت سليمان در دومين ماه(ايار) در سال 2928 عبري برفراز كوه موريا در اورشليم در محل خرمنگاه اَرَونا يبوسي در مكاني كه فرشته خد.اوند برحضرت داوود ظاهر شد، بناي ساختمان خانه خد.اوند آغاز گشت. به اين منظور سليمان از «حيرام» حاكم صور(يكي از شهرهاي فعلي لبنان) كه از دوستان نزديك پدرش بود دعوت به همكاري نمود.
طبق معاهدهاي بين سليمان و حيرام، سليمان متعهد شد كه بخشي از نيازهاي مواد غذايي مردم حيرام را شامل روغن و گندم تأمين نمايد و حيرام هم متعهد شد تا در مقابل دريافت آذوقه و مواد غذايي، چوب درختان سرو آزاد و صنوبر منطقه صور را كه از لحاظ استحكام و قابليت تجاري شهرت فراواني داشت از طريق دريا براي سليمان به بندر حيفا ارسال نمايد. در ضمن براي اعزام كارگر و معمار و استادكار و هنرمندان لبناني كه در زمينه هاي نجاري و مسگري و منبتكاري و سنگتراشي تبحر داشتند موافقت شد.
اولين اقدام سليمان اعزام يك گروه كارگر به لبنان شامل سيهزار نفر به عنوان كارگران اجباري به منظور بريدن درختان بود. اين كارگران به سه گروه 10 هزار نفري تقسيم شده بودند و هر 10 هزار نفر به مدت يك ماه در لبنان مشغول به كار ميشدند و دو ماه هم در بين خانوادههايشان به عنوان مرخصي بسر ميبرند. و همچنين يك گروه هفتاد هزارنفري را براي عمليات حمل و نقل اختصاص داده بودند و 80 هزار نفر مشغول به حفاري سنگ از كوه بودند.
سه هزار و سيصد نفر به عنوان سر كارگر و كارفرماي ارشد انتخاب شده بودند كه تا پايان بناي خانه خد.اوند و قصرها و ديوار اورشليم و مرمت ديگر نقاط، فعاليت داشتند.
براي تأمين بودجة احداث معبد بت هميقداش و بناهاي ديگر تدابيري انديشيده شده بود كه مهمترين آنها وضع نمودن مالياتهاي سنگين بر كشاورزان، به كار گرفتن شماري از مردان به عنوان كارگران اجباري به مدت 4 ماه در سال (هر فصل يك ماه) وعقد قرار داد با حكام و تجار كشورهاي همسايه بود.
يكي از استادان هنرمندي كه براي معبد سليمان بكار گرفته شده بود شخصي بود به نام حيرام از خاندان نفتالي (و هم نام با حيرام پادشاه صور).
اين هنرمند بيمانند به خدمت سليمان فرا خوانده شد و مسئوليت انجام كليه كارهاي فلزي و مسگري و برنزكاري بتهميقداش به او واگذار گرديد. از مهمترين آثار خلق شده توسط اين هنرمند ميتوان به دو ستون با شكوه كه در مقابل در ورودي محوطه ايوان شرقي در طرفين در سالن بتهميقداش نصب شده بود اشاره نمود. قابل ذكر است كه اين دو ستون اول به صورت يك پارچه از جنس مس به طول تقريبي 18 متر و قطر 4 متر به صورت استوانه ريختهگري شده بود كه بعداً به دو قسمت مساوي هر كدام به طول 18 «اَما» حدوداً برابر با 9 متر تقسيم شد.
پس از نصب ستونها براي هر يك نامي انتخاب كردند كه به تفسيري داراي معنا و مفهوم عميق عرفاني بوده است. ستون سمت راست را «ياخين» ناميدند كه به معناي «برقرار و استوار» ميباشد كه مظهر استوار بودن قانون ابدي خد.اوند (تورات و آيين يهوديت) بودهاست.
ستون سمت چپ را به نام «بُوعَز» نام نهادند كه تركيبي از دو كلمه عبري «بو» و «عز» به مفهوم «قدرت در آن است » ميباشد كه مظهر قدرتمند بودن ملت در سايه محترم شمردن و اطاعت از فرامين تورات است.
دو سر ستون تاج مانند به شكل نيم كره به ارتفاع 5/2 متر از مس ريخته شده و بر بالاي ستونها نصب گشت. براي تزيين اين دو سر ستون، از تورهاي مشبك از جنس مس بر بالاي سطح جانبي آنها همانند دسته گلهاي زنجيري شكل به صورت گلكاري استفاده شد. در قسمت بالاي سرستونها در كنار اين تزيينات مشبك، دويست گل اناري شكل در دو رديف در محل اتصال ستون و سر ستون با استفاده از هنر سوسنكاري به كار رفته بود. كليه تزئينات استفاده شده بر روي ستونها و سر ستونها يكسان انجام شده بودند.
آثار خلق شده توسط حيرام
از ديگر شاهكارهاي خلق شده توسط اين هنرمند، استخري بود به منظور غسل نمودن و شستشوي مذهبي كُهنيم (كاهنان) به شكل دايره و به گنجايش تقريبي 35 متر مكعب از جنس مس كه همراه با تزيينات كناري آن به صورت يك پارچه ريختهگري شده بود.
اين استخر بر روي 12 پايه به شكل گاو متصل شده بود به گونهاي كه استخر بر پشت اين دوازده گاو قرار گرفته بود. محل قرار گرفتن هر سه گاو در چهار جهت اصلي تحت زاويه 90 درجه بود در حالي كه صورتشان به طرف خارج از استخر قرار داشت. براي شستشوي متعلقات قربانيهاي سوختني، از 10 حوضچه، هر كدام با ظرفيت حدود يك متر مكعب از جنس مس استفاده ميشد.
ده عدد شمعدان و ده عدد ميز از جنس طلا ساخته شد كه هر پنج عدد شمعدان و ميز را در دو طرف هخال (محراب) در داخل معبد قرار داده بودند. يك مذبح مسين به شكل مربع به ضلع تقريبا 9 متر و به ارتفاع تقريبي 5 متر براي قرار دادن قربانيهاي سوختني و آردي مورد استفاده قرار ميگرفت. غير از موارد ذكر شده، «حيرام» وسايل ديگري از جمله تعداد زيادي كاسه، مجمر، چراغدان، خاكانداز، انبر، قاشق و ظروف ديگر از جنس طلاي خالص ساخته بود.
جزئيات ساختمان بت هميقداش
مصادف با چهار صد وهشتادمين سال خروج بنياسرائيل از مصر بود كه ساختن معبد سليمان آغاز گرديد. اين بنا از يك ساختمان مستطيل شكل به طول تقريبي 30 متر و عرض 10 متر و به ارتفاع 15 متر در سه طبقه بر روي يك صحن مستطيل شكل احداث شد.
درِ ورودي اصلي در سمت شرق معبد و با دو ستون در طرفين آن تعبيه شده بود. درِ ورود به طبقات و اطاقهاي دالان وار در اطراف معبد، در سمت راست بنا قرار گرفته بود.
پنجرههاي معبد به نحوي طراحي شده بودند كه از داخل كوچكتر و از قست خارج بزرگتر و عريضتر بودند. به تفسيري مفهوم اين پنجرهها اين بوده است كه برخلاف پنجره هاي عادي كه نور را از خارج به داخل خانه هدايت مينمايند، بت هميقداش نه تنها احتياج به نور خارج نداشته است بلكه نور جلال ا.لهي از داخل به خارج تابيده و دنياي خارج را روشن مينمود.
سنگهاي ديوارهاي معبد در محل استخراج دقيقاً به اندازههاي مورد نياز، بريده شده و سپس در محل ساختمان بدون استفاده از ابزارفلزي بر روي هم نصب ميشدند. اين عمل به اين دليل انجام گرفته بود كه هيچ گونه صداي خارجي آرامش خانه خد.ا را بر هم نزند. علت ديگر عدم استفاده از ابزار آهني به خاطر حفظ حرمت و قداست خانه خد.اوند بود، زيرا همين فلز براي ساختن ابزار و سلاحهاي جنگي از قبيل نيزه و شمشير بكار ميرفته و از جهت احترام و حفظ صلح در ساختن معبد نميبايست از اين فلز استفاده شود. به تفسيري ديگر براي بريدن تمامي اين سنگها از يك نوع كرم مخصوص و عجيب به نام «شامير» استفاده ميشد كه داراي ترشحات اسيدي بود و به قولي داراي قدرت تشعشع بود، عبور دادن آن از محلهاي مورد نظر باعث ايجاد شيارها و بريدن سنگها ميگشت.
تزيينات داخل بت هميقداش
براي تزيينات داخلي معبد، سقف و ديواره داخلي را با تختههايي از سرو آزاد پوشانده بودند و بر سطح اين تخته ها هنرمندان منبتكار، زيباترين شمايلها را از گل و گياه تا تصوير فرشتگان ايجاد نموده بودند. تمامي كف را با چوب صنوبر فرش كرده و كليه اين پوششهاي چوبي داخل خانه خد.اوند با طلاي ناب روكش شده بود.
در داخل معبد، محرابي به طول و عرض و ارتفاع 10 متر با پوششي از طلا ساخته شده و با زنجيرهاي طلا از اطراف مهار گشته بود. درهاي محراب از چوب زيتون با نقشهاي كندهكاري شده، ساخته و توسط پردههاي طرح دار كتاني، قدس الاقداس را از ساير قسمتهاي محراب تفكيك نموده بودند.
در محراب دو فرشته با بالهاي گسترده از چوب زيتون به ارتفاع حدود 5 متر ساخته شده بود. طول بال آنها نيز به 5 متر ميرسيد و اين دو فرشته با طلا روكش شده و آنها را در كنار هم در داخل و بالاي محراب قرار داده بودند.
افتتاح بت هميقداش
پس از گذشت هفت سال و تلاش بي وقفه هزاران نفر، ساختمان بتهميقداش آماده بهرهبرداري شد. اولين اقدام سليمان انتقال تمامي موقوفات پدرش حضرت داوود به داخل خزاين اين معبد بود.
در اولين روز عيد سايبان (سوكوت) در ماه تيشري طي مراسمي خاص سليمان با حضور ميهمانان خارجي، كليه بزرگان و روساي اسباط، امرا و شخصيتهاي مهم و جمعيتي بيشمار از مردم با كمك لاويان، صندوق عهد و كليه وسايل مقدس را به بتهميقداش منتقل نمود. بلافاصله كُهنيم (كاهنان)، صندوق عهد را در محل خود در محراب خانه خد.اوند در (قدسالاقداس) در زير بالهاي فرشتهها قرار دادند.
آنچه كه داخل صندوق خد.اوند نگاهداري ميشد از اين قرار بود: الواح سنگي ده فرمان اوليه تورات كه حضرت موسي از كوه سينا براي بني اسرائيل به ارمغان آورده بود و لوح ده فرمان شكسته شده. عصاي حضرت موسي، پيمانهاي از مائده آسماني(مان)، عصاي اهرون (هارون) كه در واقعهاي براي اثبات حقانيت او، به معجزه ا.لهي سطح آن شكوفه كرده بود و يكي از 13 جلد تومارهاي تورات كه توسط حضرت موسي (ع) نوشته شده بود در كنار صندوق عهد در هِخال (بخشي از محراب) قرار داشتند.
هيچ كس به غير از كاهن بزرگ (كهن گادول) حق ورود به قدسالاقداس را نداشت و كاهن بزرگ نيز تنها چهار بار در سال آن هم در روز كيپور (روز كفاره) وارد آن مكان ميشد و به نيايش و اجراي مراسم ميپرداخت.
مراسم با شكوه افتتاحيه طي 14 روز برگزار شد. بيش از 22 هزار رأس گاو و 120 هزار رأس گوسفند در اين مراسم قرباني شد. مذبح مسين كه براي مراسم قرباني سوختني تهيه شده بود لحظهاي خالي نميماند به طوري كه گنجايش قربانيهاي سوختني و هداياي آردي و همچنين پيه ذبايح را نداشت. جمعي از لِويها كه به لباس كتاني ملبس شده بودند به سرپرستي «آساف» در قسمت شرقي مذبح به نواختن كرنا مشغول بودند و همگي با نواي موزون و هماهنگ در حمد و تسبيح خد.اوند آوازي بلند و يك صدا ميخواندند. پس از اجراي اين مراسم، سليمان در كنار مذبح مسين قرار گرفت و در حضور جماعت زانو زده و دستهاي خود را به سوي آسمان برافراشت و پس از به جا آوردن دعا و نيايش، چنين گفت:
«اكنون اي خد.اي من، ديدگان تو به سوي اين جماعت است و گوشهاي تو به دعاهايي كه در اين مكان گفته شود شنواست. من با صداقت و ايمان كامل، خانهاي براي تو ساختم تا جلال و نور تو در آن براي هميشه ساكن شود. تضرع بندهات و قوم بنياسرائيل را كه به سوي اين مكان دعا مينمايند بشنو و چون شنيدي استجابت و عفو نما».
چون سليمان از گفتن دعا و تضرع نزد خد.اوند فارغ گرديد با صداي بلند جماعت حاضر را دعا نمود و در خاتمه چنين فرمود: «تمامي قوم هاي جهان بدانند كه خد.اوند عالم يكي است و ديگري ندارد».
سليمان به آرزوي ديرينه خود و پدرش داوود به نحو احسن جامة عمل پوشانيد. از آن زمان اورشليم به عنوان قبله و مركز مذهبي يهوديت شكل گرفت و هر فرد يهودي موظف بود كه سه بار در سال از دورترين نقاط سرزمين يهودا و اسرائيل به زيارت خانه خد.ا برود و قرباني تقديم نمايد
منابع:
1- تورات، تنخ، (كتاب پادشاهان- تواريخ ايام)
2- تاريخ اورشليم (بيت المقدس)
3- قوم من، تاريخ بني اسرائيل، ابا ابان
4- تاريخ يهود، پرويز رهبر