روزه عملي عبادي و هماهنگ با روح و روان انسان است كه در صورت تحقق دقيق با توجه به شرايط و معيارهاي يك روزه واقعي نتايج گراني را در امور روحي، رواني، معنوي، بهداشتي، اقتصادي و ... براي فرد و اجتماع به ارمغان ميآورد.
روزه ظهور در پيروان اديان الهي دارد، چون ناشي از مبدا ايمان و امر خدا ميباشد و نيروي مقاومت را افزايش ميدهد تا انسان را به مقام تقوا برساند.
روزه ضمن وجوب در اديان الهي، انگيزه فطري نيز داشته زيرا بشر تعالي طلب كه نميخواست تا سطح حيوانات پايين بيايد و يكسره محكوم تمايلات و شهوات حيواني گردد، روزه را وسيله و سپري براي مقاومت در برابر اين گونه تمايلات قرار داده تا خود را به كمال برساند.
چنانكه پيامبر ميفرمايد: امت من وقتي روزه گرفتن نيروي شهوت و هوا و هوس در آنها ضعيف شده و ديگر گرد اعمال زشت نميگردند.
روزه گرفتن در ميان اديان الهي، تاريخي بس طولاني دارد و از جمله عبادات ديريني است كه پيدايش آن را ميتوان با رانده شدن حضرت آدم و حوا از بهشت مقارن دانست.
بعضي مفسران ميگويند كه خداوند روزه روزهاي سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم هر ماه را بر آدم صفي واجب كرد، علت آن بود هنگامي كه آدم به زمين آمد از گرمي و تابش آفتاب سوخت و سياه شد ولي پس از روزه بدنش سفيد شد و به اين جهت آن سه روز را ايام البيض خواندند.
صوم در لغت به معناي خودداري از عمل است البته در معناي آن اين قيد را اضافه كردهاند كه به معناي خودداري از كارهاي مخصوصي است كه دل آدمي مشتاق آن باشد و اشتهاي آن را داشته باشد.
اما صوم در فرهنگ و شريعت ديني عبارت از خودداري و پرهيز از چيزهايي خاص در زمان معين است.
خداوند در قرآن ميفرمايد: اي كسانيكه ايمان آوردهايد بر شما روزه نوشته شد همانگونه كه بر اممي كه پيش از شما بودند، نوشته شد.
اين آيه نشان ميدهد كه روزه بر مسلمانان و بر امتهاي پيش از آنان نيز واجب بوده است. در روايات اسلامي آمده كه كتابهاي بزرگ آسماني همچون تورات، انجيل، زبور، صحف و قرآن در رمضان نازل شده اند. امام صادق عليهالسلام ميفرمايد: تورات در ششم ماه رمضان، انجيل در دوازدهم ماه رمضان، زبور داود در هجدهم ماه رمضان و قرآن در شب قدر نازل شده است.
اميرمومنان در اين باره ميفرمايد: روزه عبادت قديمي است كه خدا هيچ امتي را از آن معاف نكرده است. اما لزومي ندارد كه روزه وضع شده براي پيشينيان شبيه روزه مسلمانان باشد.
تفاوت روزه در اديان از جهت تعداد روزها و چگونگي روزههاست، هرچند در اديان مختلف جزئيات و كيفيت روزه تفاوت دارد اما اصل حكم روزه وجود دارد و هدف آن بطور كلي تهذيب نفس و ايجاد طهارت و پاكي معنوي و رفع رنج و بلاست .
غرض از ذكر مطالب ياد شده اين است كه بايد بدانيم در بررسي پرهيز و روزه در اديان ديگر، بايد ذهن خود را از معناي مصطلح آن در اسلام و آنچه در شرع اسلام مبطل روزه محسوب ميشود بخصوص خوردن و آشاميدن فراتر ببريم.
اين فرانگري بايد عوارض و لوازم آن را نيز دربگيرد، براي مثال روزه سکوت که به واسطه نذر، سوگند و ... واجب ميشده و در ميان قوم يهود متداول بوده به روزه مسلمانان شباهتي ندارد.
با اين اوصاف درمييابيم که اکثر اديان بزرگ دنيا از جمله صائبين، مانويان، بودائيان و اهل کتاب روزههاي واجب و مستحب دارند.
پس از اين مقدمه توجه اين مقاله بر مسئله روزه در دو دين يهود و مسيحيت بطور مفصل و بر ديگر مذاهب به صورت اشاره خواهد بود.
1- روزه و روزهداري در دين يهود
واژه عبري براي کلمه روزه، لفظ صوم است؛ در آئين يهود روزه جزئي از مجموعه اعمالي است که يک يهودي براي ذليل ساختن تن و رنجور ساختن آن انجام ميدهد.
روزه در تمام اوقات در ميان هر طايفه و ملت و مذهب موقع ورود اندوه و رحمت غيرمترقبه معمول بوده است (يونس5:3) و ميتوان گفت که حکم طبيعت است که در اين مواقع پرورش و نمو را ترک ميکند.
در عهد قديم (کتاب مقدس) به هيچ وجه اشارهاي نشده که قبل از ايام موسي روزه بطور صحيح معمول بوده، همچنين در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصريحي نيست ولي روزهداران را ستوده است.
قوم يهود غالباً در موقعي که ميخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا نمايند روزه ميداشتند تا گناهان خود را اعتراف نموده و به واسطه روزه و توبه رضاي حضرت اقدس الهي را تحصيل نمايند. (داوود 26:20)
مخصوصاً در مواقع مصيبت عام روزه غيرمرسوم قرار ميدادند و در اين صورت اطفال شيرخوار و گاهي حيوانات را نيز از چرا منع ميکردند. (يوئيل 16:2)
عهد قديم از روزه داشتن فردي، همچون روزه داشتن داود، عزرا، الياس، دانيال و جمعي بسيار سخن گفته که بيانگر يک ارب ديني کاملاً متداول براي نيل به هدف مورد نظر در ميان يهوديان بوده است.
براي نمونه چند عبارت از کتاب عهد قديم را آوردهايم:
« .... پس داود براي (سلامت) طفل از خدا استدعا كرد و داود روزه گرفت و داخل شده تمامي شب را بر روي زمين خوابيد». (دوم سموئيل باب 12/16/15)
«و در روز بيست و چهارم اين ماه بني اسرائيل روزه دار و پلاس در بر و خاک بر سر جمع شدند». (نحميا باب 9/1)
در تورات براي اولين بار دستور تعنيت (روزه) براي روز کيپور (بخشش گناهان) در دهم ماه تيشري ذکر شده ولي روزههاي ديگر تاريخ يهود با يادبود اتفاقاتي که در مسير خرابي بت بيت المقدس (هميقداش) روي داد، مناسبت پيدا ميکنند.
روزههاي مهم يهوديان عبارت است از:
1- يوم کيپور بزرگترين روزه يهوديان است که با نامهايي چون يوم ادير يعني جليل و باعزت، يوم مقادوش يعني روز مقدس و يوم عاسورا خوانده ميشود.
2- روزه 10 طوت آغاز محاصره اورشليم توسط بخت النصر
3- روزه 17 تموز خرابي ديوار اورشليم و توقف قرباني و فتح اورشليم توسط تيطس سردار رومي
4- روزهي 9 آو خرابي دوباره بت هميقداش و يادآوري مصيبت ويراني بيت المقدس
5- روزه 3 تبشري سقوط يهود و کشته شدن جدليا حاکم يهودا.
هاگس در کتاب قاموس مقدس مينويسد: روزه کفاره روزه مهم ساليانهاي است که آرامي و استراحت و روزه دهم ماه تيشري يعني پنج روز قبل از عيد خيمهها نگاه ميدارند.
2-1- فلسفه روزه يهود
کتاب عهد قديم تاکيد دارد که روزه هدف نيست بلکه وسيلهاي است که از طريق آن انسان قادر است از گناهاني که مرتکب شده است اظهار ندامت و توبه کند و قلب خود را براي خداوند متواضع گرداند و با تغيير در رفتار و عمل خود توبه حقيقي از گناهان را متجلي سازد.
تعنيت (روزه) در دين يهود اهداف خاصي از جمله توبه، طلب بخشش و يادآوري سوگواري را در پي دارد.
از نگاه دين يهود صوم تنها به معني پرهيز از خوردن و آشاميدن نيست بلکه خودداري از لذايذ جسماني است.
کتاب مقدس يهوديان بر اين مطلب تاکيد دارد که روزه داشتن بدون توبهاي صميمي و حقيقي بيارزش و بيمحتواست و صرف توجه به ظواهر روزه کارساز نيست.
اين امر که فلسفه روزه صرفاً اجتناب از برخي نيازهاي طبيعي و پرداختن به اموري ديگر چون دعا و ... عبارت - بدون ايجاد اثري مثبت در قلب و روح مومنان- نيست منحصر به آيين يهود نيست و درديگر اديان نيز مورد توجه قرار گرفته است.
قوم يهود در موارد مختلفي مبادرت به روزه گرفتن ميکردند که از جمله آنها موارد زير ميباشد:
1- بر سرلطف آوردن خداوند به منظور پيشگيري پايان بخشيدن به يک مصيبت الهي.
2- هنگامي که يک تهديد يا حمله از سوي دشمنان و يا مصيبت طبيعي متوجه ميشد به روزه عمومي توجه ميکردند.
3- روزه داشتن به منظور کسب آمادگي براي قبول امري خطير يا ملاقات با ارواح مردگان.
آداب و رسوم روزهداري
در دين يهود دختران از سن 12 سالگي و پسران در 13 سالگي موظف به گرفتن روزه ميشوند و بيماران و زنان باردار و شيرده از روزه گرفتن معاف هستند.
آنها همراه روزه بعضي از اعمال را انجام ميدهند مانند:
1- بيرون آوردن تورات از جايگاه بدون پوشش اصلي.
2- قرائت تورات، خواندن دعا و اعتراف به گناه.
3- زيارت قبور.
4- نواختن شوفار.
5- خوابيدن روي زمين.
6- خودداري از صحبت کردن و شنيدن موسيقي.
بر اساس يک طبقهبندي دورههاي مرسوم در آيين يهود را ميتوان به سه طبقه اصلي تقسيم کرد:
1- روزههاي حکم شده در کتاب مقدس يا روزههاي ايجاد شده به مناسبت تذکار وقايع مطرح شده در کتاب مقدس مانند: روزه يوم کيپور، روزه نهم آو، روزه 17 تموز و ...
2- روزههاي تعيين شده از سوي ربيها مانند: روزه اولين دوشنبه پس از عيد فصح، روزه آخر هر ماه موسوم به يوم کيپور کوچک و ....
3- روزههاي شخصي که اشخاص در مناسبتهاي مختلف خصوصي به آن مبادرت ميکنند، که اين روزهها وقت مشخصي ندارد و با توجه به رخداد پيش آمده براي افراد از سوي آنها روزه گرفته ميشود مانند: روزه براي فوت والدين يا معلم، روزه عروس و داماد در روز ازدواجشان و ... در روز يوم کيپور و روزه نهم آو، وقت روزه از غروب آفتاب تا شامگاه روز بعد است ولي در ديگر روزهها مدت روزه از هنگام طلوع آفتاب تا شامگاه همان روز است. همچنين اگر يکي از روزهها به استثناي روزه يوم کيپور با روز شنبه مصادف شود، روزه به يکشنبه موکول ميشود.
2- روزه و روزهداري در دين مسيحيت
تاريخ روزهداري در دين مسيحيت به قبل از قرن هشتم ميرسد، روزه در تقويم کليسا هم ثبت شده و جزو آداب فقهي به شمار ميرود.
در انجيل آمده که: آنگاه عيسي به قوت روح به پايان برده شد تا ابليس او را امتحان کند، پس چهل شبانه روز روزه داشته و نهايتاً گرسنه گرديد.
در اناجيل به وجوب روزه تصريح شده و روزهدار را ستوده و او را از ريا برحذر داشته است.
سنت يهودي تا زمان حضرت عيسي - در صورتهاي مختلفش- يعني پرهيز از خوراک، پرهيز از سخن و... رايج بوده و پس از او هم ميان حواريان و کسانيکه مبلغ پيامش در مناطق مختلف جهان شدند، رواج داشته است. بطوري که روزهداري از خصوصيات حواريون و رسولان پيام عيسي بوده است.
اين امر نشانگر آن است حضرت عيسي خود به روزه عملاً و قولاً توجه داشته و شاگردانش نيز پس از وي به امر روزه توجه داشتهاند. جيمز هاکس در اين باب ميگويد: حيات حواريون و مومنين- (مسيحي) ايام گذشته ، عمري مملو از افکار، لذت و زحمات بيشمار و روزهداري بود.
حضرت عيسي بيشک پيش از آغاز رسالتش، همچون يک يهودي، ايام روزهداري در دين يهود مثل روزه يوم کيپور را مراعات ميکرده و به نظر برخي ، او تنها اصول را بيان کرده و وضع قوانين را به عهده کليسا نهاده است.
چند نکتهاي که در اين دين حائز اهميت است، اين است که اولاً در مسيحيت دو واژه روزه و پرهيز وجود دارد که بين اين دو تفاوتي وجود دارد به اين نحو که در ايامي که بايد پرهيز را رعايت کرد، تنها از مصرف گوشت پرهيز ميکنند ولي در ايام رعايت روزه همراه با پرهيز از گوشت غذاي مصرفي و دفعات وعده غذا هم محدود ميشود، دوماً يکي از روزهاي مهم در مسيحيت روز عيد پاک يا the easter day است که به مناسبت قيام عيسي از قبر گرامي داشته ميشود. هفته پيش از اين روز «هفته مقدس» گفته ميشود که در تعيين بسياري از روزهها هم نقش مهمي دارد.
2-1- فلسفه روزه در مسيحيت
برخي ميگويند که روزه و دعا وسايلي براي مقابله با وساوس شيطاني است و روزه حقيقي آن است که هيچ بدي مرتکب نشوي و با قلبي خالص خود را وقف خدمت به خداوند کني.
مسيحيان معتقدند که روزه ظاهري نيست بلکه باطني و معنوي است و هدف اصلي آن اين است که با فروتني به خدا تقرب جويند و هدايتهاي او را بطلبند. همچنين در کتاب اشعياء نبي، فصل 58، آيات 6-9 در اين باره چنين آمده که: «مگر روزهاي که من ميپسندم اين نيست که بندهاي شرارت را بگشائيد و گرههاي يوغ را باز کنيد و مظلومان را آزاد سازيد و هر يوغ را بشکنيد؟ مگر اين نيست که نان خود را بين گرسنگان تقسيم کني و فقيران رانده شده را به خانه آوري و چون برهنه را بپوشاني و ... آنگاه دعا خواهي کرد و خداوند توبه را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهي نمود و او خواهد گفت که اينک حاضر هستم».
روزه مسيحي به منظور صواب و رياضت و يا به دست آوردن دل خدا و نجات از گناه به جا آورده نميشود زيرا آنان معتقدند با ريخته شدن خون مسيح بر صليب و مرگ و دفن و قيام او از مردگان نجات از گناه و طريق راه يافتن انسان به حضور خدا مهيا گرديده است.
بعضي از دلايل روزه گرفتن مسيحيان به شرح زير ميباشد:
1- اينکه دل در حضور خدا نرم و فروتن شود.
2- مسيحيان به صدا و هدايت حضور خدا حساس باشند.
3- نفس سرکش ضعيف و سرکوب باشد.
4- پرستش و دعاي مسيحي قويتر و موثرتر باشد.
آنها ميگويند روزه مسيحي کمک ميکند که ياد بگيريم از خودخواهي انسان دوري و از خودگذشتگي داشته باشيم و بيشتر قدر و ارزش فداکاري عظيم را درک کنيم.
همچنين بايد از رياکاري و هرگونه ظاهرسازي و خودنمايي به دور باشد. چرا که عيسي در (انجيل متي فصل6، آيات 18-16 ) بدان اشاره کرده و ميفرمايد: «وقتي روزه ميگيريد مانند رياکاران خودتان را افسرده نشان ندهيد. آنان قيافههاي خود را تغيير ميدهند تا روزه دار بودن خود را به رخ بکشند. اما تو وقتي روزه ميگيري سرت را روغن بزن و صورت خود را بشوي تا مردم از روزه تو باخبر نشوند بلکه فقط پدر تو که در نهان است آن را بداند».
روزه در مسيحيت جامع احکام مذهبي نيست به همين دليل روزه مسيحي در زمان و تحت قوانين خاصي نيست، آنها آزادند در هر زمان و با هدايت روح خدا بطور فردي و جمعي براي يک يا چند روز و حتي براي چند ساعت روزه بگيرند.
روزههاي مهم مسيحيان عبارت است از:
1- روزه روز جمعه قبل از عيد پاک که در قرن دوم متداول بود.
2- روزه غيرکامل دوشنبه تا پنجشنبه هفته مقدس
3- روزه چهل روز قبل از عيد پاک
4- روزه چهل روز قبل از هفته مقدس
5- روزه چهارشنبه و جمعه هر هفته؛ به مناسبت روز توطئه يهوديان براي دستگيري عيسي و روز جمعه بدليل به صليب کشيدن عيسي
6-روزههاي فصلي
7- روزه، بعنوان کفاره گناهان
روزه روزهاي يکشنبه روز عيد پاک، روزه در روز نيطيکاست- بدان سبب که روز جشن و شادماني است- ممنوع است.
سه فرقه کاتوليک، ارتدوکس و پروتستان در مسيحيت روزههاي خاص به خود را دارند و روزههايشان با يکديگر فرق ميکند که در زير به بعضي از آنها اشاره شده است:
1-2-2-کاتوليکها
آنها روزه روز چهارشنبه و جمعه الصليب را ميگيرند بعلاوه تمامي روزهاي جمعه ماه انابت را که به دوران توبه و تعمق معروف است را روزه ميگيرند، و در اين دوران دو نوع غذاي ساده و يک غذاي معمولي ميخورند و از خوردن گوشت پرهيز ميکنند.
2-2-2-ارتدوکس شرق
آنها نيز ماه انابت، روزه رسولان، روزه معراج مريم به آسمان، روزه ويژه ميلاد مسيح و چند تا روزه يک روزه دارند بعلاوه تمامي روزهاي چهارشنبه و جمعه که در اين دوران از خوردن گوشت، لبنيات ، تخم مرغ و ماهي پرهيز ميکنند.
3-2-2-پروتستان
روزه آنها به خود افراد، کليساها و سازمانها بستگي دارد و در اين مدت بطور کامل از لب زدن به آب و غذا خودداري ميکنند و برخي مايعات را نميخوردند و از خوردن يک يا چند وعده غذا صرف نظر ميکنند.
همانطور که قبلاً اشاره شد روزه به عنوان يک مقوله ديني و عبادي امري نيست که به چند دين محدود باشد و اثري از آن در اديان نباشد. شواهد تاريخي حاکي از آن است که اگر اختلافي هست در صورت و کيفيت توجه به آن است نه در اصل آن و در ميان اقوام مختلف در گذشته و حال، روزه و پرهيز جايگاه خاصي براي خود داشته و دارد.
روزه در اديان و فرق
- صائبين يا مندائيان (پيروان حضرت يحيي) در روزهاي ويژهاي از سال که آنها را مبطل مينامند از خوردن گوشت، ماهي، تخم مرغ خودداري ميکنند از جمله اين روزها 26 و 27 و 28 و 29 و 30 ماه سمبلتا، روزهاي ششم و هفتم ماه دولا و روز دوم ماه هطيا است.
آنها روزه واقعي را روزهدار بودن اعضا و جوارح آدمي ميدانند که در کتاب کنزاربا يا صحف آدم مقدسترين کتاب مندائيها آمده است:
«اي مومنان برايتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهي از خوردن و آشاميدن نيست بلکه ديدگانتان را از نگاههاي هيز و شيطاني و گوشهايتان را از شنيدن حرفهايي که مردم در خانه خود ميزنند برحذر داريد و زبانهايتان را به گفتارهاي دروغ و ناپسند نيالائيد و .... ».
- زاهدان پيرو آئين جين و آئين هندو براي ايجاد آمادگي روحي خود براي برخي جشنها و اعياد روزه نگه ميدارند، همچنين پارسايان آئين جين بهترين مرگ را مرگ در اثر پرهيز کامل از غذا و آب ميدانند و بسياري از آنها داوطلبانه راه روزهدار را در پيش مي گيرند تا بدين طريق به زندگي خود پايان بخشند.
- بسياري از راهبان و راهبههاي بودايي مذهب، تنها به يک وعده غذا در روز اکتفا ميکردند و اول ماه و نيمه ماه را روزه کامل ميگرفتند، امروزه مردم عامي بودائي هر ماه چهار بار روزه داشته و به گناهان خود اقرار ميکنند و در استقبال از سالروز فوت بودا مدت پنج روز از خوردن گوشت خودداري ميکنند.
- لامائيستها در هر ماه روزهاي 14 و 15 و 29 و 30 تنها از غذاي آردي و چاي تناول ميکنند ولي پارسايان اين مذهب در طول اين چهار روز تا غروب آفتاب هيچ نميخورند.
- مردم تبت مراسمي به نام نانگ نس (روزه مدام) دارند که چهار روز طول ميکشد. آنها دو روز اول را بادعا، اقرار به گناهان و تلاوت متون مقدس به سر ميآورند و روز سوم پرهيز شديدي را رعايت ميکنند و هيچ نميخورند و حتي آب دهان خود را هم فرو نميبرند واين روزه را با دعا و اقرار به گناهان تا طلوع آفتاب در روز چهارم ادامه ميدهند.
- در ميان چينيان کهن بخصوص پيروان مذهب تائو روزه قلب وجود داشت و بر آن بيش از روزه تن تاکيد دارند، پيروان مکتب کنفوسيوس روزهداري را بعنوان آماده سازي خود، براي بهتر به انجام رساندن اوقات پرستش ارواح نياکان مورد توجه داشتند.
- در مصر کهن، پس از مرگ پادشاه رعاياي او روزه ميداشتند و از مصرف گوشت، نان، گندم، شراب و هر تفريحي پرهيز ميکردند و نيز از استحمام، تدهين (ماليدن روغن به موي سر) و بستر نرم خودداري ميکردند.
- قبايل بومي آمريکا معتقد بودند روزه گرفتن در کسب هدايت و راهنمايي از روح اعظم موثر است و از جمله مراسم عزاداري آنها پرهيز غذا بوده است.
همچنين در نزد بسياري از اقوام کهن پرهيز از آشاميدن و خوردن به عنوان ابزار ندامت به درگاه خدا (يان) و به عنوان فديه و کفاره گناهان انجام ميشد؛ مردم کهن مکزيک امساک از غذا را به عنوان کفاره گناهان بجا ميآوردند و مدت آن از يک روز تا چند سال متفاوت بوده است و پارسايان آنها در هنگام بروز مصيبتي عام، ماهها راه امساک را در پيش ميگرفتند.
- زرتشتيان پس از مرگ يکي از نزديکان، مدت سه شب از پختن يا خوردن گوشت پرهيز ميکردند.
پي نوشتها:
1 - بوترابي، خديجه، دائره المعارف تشيع، ج 8، نشر محبي، ص 371
2- طباطبايي، تفسيرالميزان، ترجمه محمدباقر موسوي همداني، ج3، دارالعلم، ص8
3- سوره بقرة، آيه 183
4-مويدي، احمدرضا، روزه در اديان، رمضان تجلي معبود، سازمان تبليغات اسلامي ، ص196
5- كتاب مقدس يهوديان از 39 كتاب در حجمهاي مختلف تشكيل شده كه 5 كتاب اول موسوم به اسخار خمسه به تورات مشهور است و مجموعه 5 كتاب و 34 كتاب ديگر كتاب عهد قديم يا كتاب مقدس يهوديان ناميده مي شود.
6- هاكس، جيمز، قاموس كتاب مقدس، ج 1، ص 427
7- همان
8- مويدي، همان، صص 208-207
9- بوترابي، همان، ص 373
10- هاكس، همان، ص 428
11-fasting
12-abstinence
13- holy week
14- اين ايام روزه و توبه به lent معروف است و چيزهايي از جمله گوشت و دخانيات در اين مدت ترك مي شود.
15- مويدي، همان، ص 218
16- جعفري، يعقوب، پژوهشي درباره صائبين، هجرت، ص 95
17- برنجي، سليم، قوم از ياد رفته، دنياي كتاب، ص 268
18- مويدي، ص 219
19- همان، ص 220
سهشنبه 27 شهريور 1386 - 1