מגן דוד
یکی دیگر از باورهای مهم بنی ایسرائل، ماغن(ماگن) داوید است. سمبل پادشاهی داوید و خاندان او، علامتی ویژه به شکل ستاره ای شش پر که همانند هفت شاخه منورا در فرهنگ و تاریخ یهود از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از شواهد و بررسی های انجام شده، سابقه و قدمت ماغن داوید مقارن است با آغاز پادشاهی داوید در اورشلیم در یک هزار سال قبل از میلاد. ضمن آنکه علمای یهود بر این باورند که اساس شکل گیری این نشان مربوط است به دوران ابراهام.
واژه ماغن داوید در فرهنگ یهود تفاسیر و تعابیر گوناگونی را در برداشته است. مهمترین معنای آن "ستاره داوید" و یا ستاره شش پر می باشد که بعنوان سپر و حافظ داوید بیان شده و آن تشکیل شده از دو مثلث متساوی الضلاع که به طور وارونه در جهت عکس همدیگر بر روی هم منطبق شده اند. هر مثلث و حتی ستاره شش پر حاصله، هر یک دارای فلسفه ی عمیق و اسرارآمیزی است. ناگفته نماند این نشان به نوعی همیشه نمودار اصالت و هویت بخشیدن و حتی باعث احیاء قوم بنی ایسرائل در همه ادوار تاریخ بوده، همچنین بعنوان نشانی مقدس مورد احترام یهودیان بوده است. نشان ماغن داوید پس از پراکندگی یهودیان در اقصی نقاط عالم به شکل های گوناگونی بویژه در انجام مراسم مذهبی با تزئین بر روی چهارگوشه پوشش صیصیت و استفاده آن هنگام انجام خواندن تفیلای شحریت، در انجام مراسم ازدواج در زیر خوپا و براخای میلا، همچنین روی عصای الیاهو هناوی، بر سردر کنیساها، مزوزا، خانه ها و دیگر اماکن عمومی یهودیان، همچنین بعنوان علامتی برای استفاده کنندگان مواد غذایی کاشر و مشخصه ذبح کاشر خودنمایی نموده است. حتی بر روی سنگ مزار آرامگاه یهودیان، نقش ماغن داوید نوعی تزئین در وجه تمایز درگذشتگان یهودی با غیریهودی می باشد و بسیاری موارد دیگر.
با شروع جنگ جهانی دوم با تشکیل حزب نازی و شکل گیری هولوکاست، یهودیان اروپا مجبور شدند ستاره شش پر زرد رنگی را بعنوان علامت شناسایی بر سینه خود روی لباسشان بدوزند. همچنین محل سکانا و داد و ستد خود را با این علامت مشخص نمایند. حتی در اردوگاه های کار اجباری و هنگام راهی شدن به اطاق های گاز تا آخرین لحظه می بایست این علامت را به همراه داشته باشند.
در سال 1897 هنگام برگزاری اولین کنگره بال و اعلام موجودیت حرکت صیون، تئودور هرتصل بنیان گذار آن ، ماغن داوید را بعنوان، نشان رسمی این جنبش برگزید و بنابر وصیتش پس از تاسیس و استقلال دولت ایسرائل، این نشان در پرچم ایسرائل گذاشته شد.
کبالیست ها بر این باورند، ماغن داوید همانند هفت شاخه منورا مرتبط با دنیای هفتگانه و نمودار اصول تکامل بشر و هر جایگاه یا گوشه از این منتظم شش ضلعی با نام سفیروت دارای نام، انرژی و خصوصیات خاص، همچنین نمایانگر تجلی نور الهی است. شش جایگاه ماغن داوید نمایشگر شش جهات و آن مشخصه تسلط قدرت الهی بر سرتاسر عالم هستی است. به عبارتی اکناف جهات آن مشتمل است بر شمال، جنوب، شرق و غرب، نیز عالم بالا (دنیایی روحانی) و عالم پائین (دنیای سفلی) می باشد. در واقع اشاره ای است به یک ایده آگاهی جهانی برای خودشناسی و خداشناسی، و برای تسریع در ارتباط یافتن خالق با مخلوق بطور مستقیم و آن میسر نخواهدشد مگر آنکه شخص از طریق نیت ها و مدیتاسیون کبالیستی بتواند با آگاهی جهانی تماس ایجاد نماید و به این ترتیب خود را به مرحله بالاتری از آگاهی عالی برساند. همانطور که ذکر شده جایگاه ها یا سفیروت هر کدام مظهر یک انرژی الهی با نام و منسوبات خاص خویش مشابه قید شده در چراغدان (منورا) که از تطابق و یکپارچگی شش سفیروت دو مثلث و رعایت نمودن اصول آن، سفیروت هفتم که همانا پادشاهی است و آن رسیدن بشر به حد کمال است، حاصل خواهد شد.
واژه ماغن داوید در فرهنگ یهود تفاسیر و تعابیر گوناگونی را در برداشته است. مهمترین معنای آن "ستاره داوید" و یا ستاره شش پر می باشد که بعنوان سپر و حافظ داوید بیان شده و آن تشکیل شده از دو مثلث متساوی الضلاع که به طور وارونه در جهت عکس همدیگر بر روی هم منطبق شده اند. هر مثلث و حتی ستاره شش پر حاصله، هر یک دارای فلسفه ی عمیق و اسرارآمیزی است. ناگفته نماند این نشان به نوعی همیشه نمودار اصالت و هویت بخشیدن و حتی باعث احیاء قوم بنی ایسرائل در همه ادوار تاریخ بوده، همچنین بعنوان نشانی مقدس مورد احترام یهودیان بوده است. نشان ماغن داوید پس از پراکندگی یهودیان در اقصی نقاط عالم به شکل های گوناگونی بویژه در انجام مراسم مذهبی با تزئین بر روی چهارگوشه پوشش صیصیت و استفاده آن هنگام انجام خواندن تفیلای شحریت، در انجام مراسم ازدواج در زیر خوپا و براخای میلا، همچنین روی عصای الیاهو هناوی، بر سردر کنیساها، مزوزا، خانه ها و دیگر اماکن عمومی یهودیان، همچنین بعنوان علامتی برای استفاده کنندگان مواد غذایی کاشر و مشخصه ذبح کاشر خودنمایی نموده است. حتی بر روی سنگ مزار آرامگاه یهودیان، نقش ماغن داوید نوعی تزئین در وجه تمایز درگذشتگان یهودی با غیریهودی می باشد و بسیاری موارد دیگر.
با شروع جنگ جهانی دوم با تشکیل حزب نازی و شکل گیری هولوکاست، یهودیان اروپا مجبور شدند ستاره شش پر زرد رنگی را بعنوان علامت شناسایی بر سینه خود روی لباسشان بدوزند. همچنین محل سکانا و داد و ستد خود را با این علامت مشخص نمایند. حتی در اردوگاه های کار اجباری و هنگام راهی شدن به اطاق های گاز تا آخرین لحظه می بایست این علامت را به همراه داشته باشند.
در سال 1897 هنگام برگزاری اولین کنگره بال و اعلام موجودیت حرکت صیون، تئودور هرتصل بنیان گذار آن ، ماغن داوید را بعنوان، نشان رسمی این جنبش برگزید و بنابر وصیتش پس از تاسیس و استقلال دولت ایسرائل، این نشان در پرچم ایسرائل گذاشته شد.
کبالیست ها بر این باورند، ماغن داوید همانند هفت شاخه منورا مرتبط با دنیای هفتگانه و نمودار اصول تکامل بشر و هر جایگاه یا گوشه از این منتظم شش ضلعی با نام سفیروت دارای نام، انرژی و خصوصیات خاص، همچنین نمایانگر تجلی نور الهی است. شش جایگاه ماغن داوید نمایشگر شش جهات و آن مشخصه تسلط قدرت الهی بر سرتاسر عالم هستی است. به عبارتی اکناف جهات آن مشتمل است بر شمال، جنوب، شرق و غرب، نیز عالم بالا (دنیایی روحانی) و عالم پائین (دنیای سفلی) می باشد. در واقع اشاره ای است به یک ایده آگاهی جهانی برای خودشناسی و خداشناسی، و برای تسریع در ارتباط یافتن خالق با مخلوق بطور مستقیم و آن میسر نخواهدشد مگر آنکه شخص از طریق نیت ها و مدیتاسیون کبالیستی بتواند با آگاهی جهانی تماس ایجاد نماید و به این ترتیب خود را به مرحله بالاتری از آگاهی عالی برساند. همانطور که ذکر شده جایگاه ها یا سفیروت هر کدام مظهر یک انرژی الهی با نام و منسوبات خاص خویش مشابه قید شده در چراغدان (منورا) که از تطابق و یکپارچگی شش سفیروت دو مثلث و رعایت نمودن اصول آن، سفیروت هفتم که همانا پادشاهی است و آن رسیدن بشر به حد کمال است، حاصل خواهد شد.
مثلثی که راس آن به طرف بالا می باشد، منسوب به عالم بالا (علیا)، یادنیای روحانی است، جایگاه سمت راست، ابراهام آوینو نام گرفته و آن مظهر دوستی و مهمان نوازی است. واژه عبری یا سفیروت آن חסד (حِسد) است، انرژی آن ایجاد عشق و احسان، روز آن یکشنبه و سیاره حاکم و تاثیرگذار آن خورشید است.
دومین جایگاه پایین سمت چپ اسحق آوینو نام دارد، منسوبات آن کنترل نفس اماره، واژه عبری آن גבירה (گورا) میباشد. انرژی آن قدرت و توانایی، روز آن دوشنبه و سیاره حاکم بر آن "ماه" می باشد.
سومین جایگاه وسط در راس مثلث بالایی یعکوب آوینو نام گرفته، منسوبات آن شکوه و جلال و زیبائی. واژه عبری آن תפיארת (تفیرت) می باشد. انرژی حاصله آن زیبایی است. روز آن سه شنبه و سیاره حاکم بر آن مارس می باشد.
مثلثی که راس آن به طرف پائین می باشد، منسوب به عالم پائین (سفلی) است و متشکل از سه جایگاه، چهارمین جایگاه سمت راست مشه ربنو نام گرفته است و مظهر آن ابدیت است. واژه عبری یا سفیروت آن נצה (نِصح) و انرژی آن امید، فروتنی و پیروزی است. روز آن چهارشنبه، سیاره تاثیرگذار بر آن مرکوری می باشد.
پنجمین جایگاه سمت چپ پائین اهرون نام گرفته است. کهن گادول مظهر کمال و ایثارگری. واژه عبری آن היד (هود) و انرژی حاصله آن صداقت، سرسپردگی، پاکی و بی آلایشی است. روز آن پنجشنبه و سیاره حاکم بر آن ژوپیتر است.
ششمین جایگاه وسط در راس مثلث پائینی یوسف هصدیق نام دارد و مظهر پایه و اساس است. واژه عبری آن יסוד (یسود) می باشد. انرژی آن حقیقت و صداقت؛ جمعه روز آن و سیاره حاکم بر آن ونوس می باشد.
دومین جایگاه پایین سمت چپ اسحق آوینو نام دارد، منسوبات آن کنترل نفس اماره، واژه عبری آن גבירה (گورا) میباشد. انرژی آن قدرت و توانایی، روز آن دوشنبه و سیاره حاکم بر آن "ماه" می باشد.
سومین جایگاه وسط در راس مثلث بالایی یعکوب آوینو نام گرفته، منسوبات آن شکوه و جلال و زیبائی. واژه عبری آن תפיארת (تفیرت) می باشد. انرژی حاصله آن زیبایی است. روز آن سه شنبه و سیاره حاکم بر آن مارس می باشد.
مثلثی که راس آن به طرف پائین می باشد، منسوب به عالم پائین (سفلی) است و متشکل از سه جایگاه، چهارمین جایگاه سمت راست مشه ربنو نام گرفته است و مظهر آن ابدیت است. واژه عبری یا سفیروت آن נצה (نِصح) و انرژی آن امید، فروتنی و پیروزی است. روز آن چهارشنبه، سیاره تاثیرگذار بر آن مرکوری می باشد.
پنجمین جایگاه سمت چپ پائین اهرون نام گرفته است. کهن گادول مظهر کمال و ایثارگری. واژه عبری آن היד (هود) و انرژی حاصله آن صداقت، سرسپردگی، پاکی و بی آلایشی است. روز آن پنجشنبه و سیاره حاکم بر آن ژوپیتر است.
ششمین جایگاه وسط در راس مثلث پائینی یوسف هصدیق نام دارد و مظهر پایه و اساس است. واژه عبری آن יסוד (یسود) می باشد. انرژی آن حقیقت و صداقت؛ جمعه روز آن و سیاره حاکم بر آن ونوس می باشد.
هفتمین جایگاه از انطباق دو مثلث علیا و سفلی در کانون ماغن داوید شکل خواهد گرفت. نام آن داوید، مظهر پادشاهی است. واژه عبری آن מלכות (ملخوت) و انرژی حاصله آن فروتنی، ایمان و ایجاد تعادل می باشد. روز آن شبات و سیاره حاکم بر آن ساترن است و نشانگر حد تکامل برای بشر و یا به عبارتی یکی شدن و یا ملحق شدن به ذات الهی است.
لازم به توضیح است که نفوذ و تاثیرات کیهانی به عبارتی هفت سیاره های حاکم همراه با دوازده علامت های منطقه البروج، مستقیما با این هفت سفیرا مربوط و متصل می باشند. ضمنا به غیر از ماه و خورشید که هر کدام تنها بر یک ماه و علامت آن در طول سال تسلط و نفوذ دارند، پنج سیاره دیگر هر کدام بر دو ماه و دیگر علائم آن مسلط هستند.
واژه صیون ציון از دیگر معنایی است که برای ماغن داوید در نظر گرفته شده است. در فرهنگ لغات صیون نام کوهی است در جنوب اورشلیم و نام دژی که بعدها مقر فرماندهی داوید شد و به نام شهر داوید تغییر نام پیدا کرد. اما از دید عرفانی این کلمه צ نمادیست از کلمه צדיק به معنی صادق و پاک، مرتبط با دنیای روحانی و معنوی (دنیای علیلا) و نیز יון (یَوَند) به معنی یونان، مرتبط با دنیای غیر روحانی و فرهنگ مادیگرایی، سیاهی و عالم خاکی (دنیای نفیلا) که در مورد آن این چنین تعبیر نموده اند:
صیون نیرویی یا انرژی است که باعث استقرار و پایداری تورا در جهان خواهد شد. به عبارت دیگر این سمبول، مظهر صداقت و سربلندی (پادشاهی) بنی ایسرائل و نشانگر افکار، کردار و پندار مقدسی الهی (تورا) می باشد و به تعبیری دیگر صیون روشنی بخش نور تورا (آگاهی) در جهل و سیاهی است و به عنوان جایگاهی مقدس می تواند כבוד הקדוש ברוך הוא (جلال و حرمت) یا شخینای خداوند را متجلی نماید. با استناد بر تفیلا قبل از عبارت מודים אנחנו לך این چنین بیان شده است: ואתה, ברחמיך הרבים, תחפץ בנו ותרצנו. ותחזינה עינינו בשובך לציון ברחמים امیدواریم تو با رحمت های بی کرانت از ما رضایت کامل داشته باشی و چشمان ما شاهد بازگشت تجلی مقدس تو در صیون باشد.
علمای یهود بر این باورن که تا مادامی که این جایگاه در یروشالیم مستقر نگردد، هرگز شخینای خداوند بر عالم متمرکز نمیشود. درنتیجه بشریت قادر نخواهد بود از رحم و شفقت خداوند بهره مند شود نیز به مرز تکامل نایل گردد.
ضمنا واژه صیونت یا צנור (سنیور) به کسی اطلاق میشود که بتواند امکانات ظهور و استقرار صیون را در سرزمین مقدس فراهم آورد. اوراهام، ایسحاق، یعقوب، مشه و جانشین وی یهوشوع در زمره شخصیت هایی بودند که موفق شدند زمینه استقرار صیون را در سرزمین مقدس فراهم آورند. دیری نپایید با تاسیس پادشاهی داوید و خاندانش در اورشلیم و با برپایی بیت همیقداش (معبد سلیمان)، جایگاه صیون شکل گرفت و به مدت 400 سال بشریت در صلح و سلامت کامل بسر برد.
ضمن آنکه این باور وجود دارد که این نیرو باعث حیات و بقا و منشا تمامی برکات نشات گرفته از صیون می باشد و زمانی در دسترس قرار خواهد گرفت که با انجام مراسم تفیلا و میصووت (دعا و نیایش و انجام اعمال نیک) بتوانند در این امر شتاب بیشتری بخشند.
قرن هاست بعضی از اقوام کهن مانند هندوها، ماغن داوید را با نام مهره سلیمان میشناسند و در علوم عرفانی خود از آن بهره می جویند. همچنین در مطالعات عمیق خود راجع به مباحث آن موفق شده اند کتبی را منتشر کنند.
همچنین این سمبول به شکل اهرام ثلاثه، مظهر تمدن مصر باستان بکار گرفته شده بود و امروز با گذشت هزاران سال، راز آن در پرده ای از ابهام مخفی مانده است.
כבוד הקדוש ברוך הוא