کافه تلخ

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

ویس و رامین




عشق به رامین وحشت از پادافراه را در ویس از بین میبرد و در تمام داستان او برای عشق ورزیدن با رامین نه تنها دست به ترفند میزند، بلکه از جان نیز مایه میگذارد.

چیزی که به این اثر چهرهای یگانه میبخشد و آن را از دیگر آثار ادبیات فارسی متفاوت میسازد، نمیگویم از ادب فارسی باستان، بلکه به کل از ادب فارسی، چراکه چنین شخصیت زنی را ما حتی در ادب معاصر نیز نداریم.
در داستان ویس و رامین ما از موزیک غمگین، آه و ناله و عشق عرفانی چیزی نمیشنویم. آنها با اشعار عاشقانه و موسیقی شادند و تصویرهای اروتیک داستان، عشقی زمینی را به تصویر میکشند. ویس زنی است که به همسرش، پادشاه، خیانت میکند و به همین خاطر از او کتک میخورد، زندانی میشود و یا به مرگ تهدید میشود. اما او به عشق پشت نمیکند تا اینکه با کودتایی همسرش را از سلطنت خلع کرده و رامین را به جای او مینشاند.
اگر به موقعیت مادر و پدر ویس بنگریم، میبینیم که تا پیش از مرگ قارن، باز هم تصمیمها با شهروست و کلاً صحبتی از قارن نیست. شهروست که با مؤبد پیمان میبندد.
اوست که پیشنهاد ازدواج با ویرو را به ویس میدهد و ویس شادان این پیشنهاد را میپذیرد. و باز اوست که زمینهی ربودن ویس از سوی مؤبد را فراهم میکند و ویرو را مانع میشود تا او ویس را از چنگ مؤبد بازگرداند.
شهرو قدرتمندترین فرد خاندان به نظر میرسد و ویس دختر چنین مادری است که اگر از مادرسالاری در آن خاندان نگوییم، حداقل نشانی از پدرسالاری نیز نمیبینیم.
ویس شخصیت اصلی داستان است و شخصیت و اعتماد به نفس او در ادبیات فارسی یگانه است. ویس در تمام داستان فاعل است، چه در زبان تند و گزندهاش و چه در رابطهی عاشقانهاش. در این رابطه من تنها به نمونهای از سخن گرگانی بسنده میکنم.
چو کامِ دل برآمد این و آن را / فزون شد مهربانی هردوان را (ص130)
این جملهی شاعر نشانگر این است که ویس تنها کام نمیبخشد و رامین تنها کام نمیگیرد، بلکه هر دو به یکدیگر کام میبخشند و کام میگیرند. و پس از همبستری مهر هر دو به یکدیگر افزون میگردد. زبان دوسویهی جنسیای که جای آن حتی در ادبیات معاصر فارسی نیز خالیست."
در مورد داستان ازدواج ویس (کد بانو، منظورآتوسا) با برادرش ویرو (مرد دلیر، منظورکمبوجیه) گفتنی است که هرودوت نیز از شایعه ازدواج آتوسا و کمبوجیه سخن به میان آورده است ولی شوهر اصلی و اولی وی همان بردیه زرتشت (گئوماته، زریادر، رام) بوده که هرودوت بدان نیز اشاره کرده است، همان گئوماته زرتشتی که در عهد خود نزد ملل امپراتوری هخامنشی بسیار محبوب بوده و اکنون نیز شهرهً جهانیان است چنانکه در جنوب و شرق آسیا با نام گوتمه بودا پرستش، می شود و در ادیان کلیمی و عیسوی و اسلام با نام ایوب و ابراهیم (خلیل الله) مورد احترام است.
اسطورهً هندی رامایانا نیز هیئت هندی همین اسطورهً ویس و رامین می باشد که حاوی مطالب صور دیگر اسطوره زرتشت/ زریادر و آتوسا نیز میباشد خلاصهً آن را از سایت پرند نیلگون و سایت افغانی فردا می آوریم: