کافه تلخ

۱۳۹۰ بهمن ۱۵, شنبه

تله پاتی:




آیا انتقال فکر از راه دور مسئله ای است فقط مربوط به زمان ما؟
جواب این مسئله منفی است. تله پاتی از زمان قدیم وجود داشته است.
مشرق زمین از صدها سال پیش تأثیر فراوانی در پیشبرد دانش بشری داشته و دانشمندان  ایرانی مانند خوارزمی بوجود آورنده علم جبر، ابن الهثیم وضع کننده علم مشاهدات و ابن سینا و رازی مبتکران دانش پزشکی نوین در زمانی که اروپا در قرون وسطی به سر می برد پیشتازان علم و دانش و ادب جهان بودند. در زمینه داروی بیهوشی نیز دانشمندان ایرانی  مبتکر بودند
پروفسور جونس در کتاب خود ضمن اشاره به سومریها می نویسد آنان در دوران جوانی از این قدرت برخورداری کامل داشته اند. مردم سومر قوی و خوش بنیه بوده اند و قدرت انتقال فکر در آنها از زمانی فزونی می گرفت که جسم را با یکدیگر پیوند می دادند به عبارت دیگر پروفسور جونس آمریکایی اظهار عقیده می کند که ازدواج مرحله ای بوده سازنده تله پاتی … البته اگر هم به توضیحات پروفسور جونس صددرصد ایمان نداشته باشیم باید این نکته را قبول کنیم که به هر حال ریشه تاریخی اصطلاح تله پاتی به قوم سومری می رسد. مصریان قدیم که اغلب از راه صحرا با شترهای خود حرکت می کرده اند طبق نوشته یکی از دانشمندان پاراپسیکولوژی امریکایی به نام پروفسور ج. تایلور علاوه بر حرکت و نشانه کردن ستارگان برای جهت یابی از تله پاتی و انتقال فکر از راه دور استفاده می کرده اند. مصریان دوره فراعنه در صحرا فکری را با افراد خانواده شان مبادله می کردند و از حال هم همیشه با خبر بوده اند. اگر به خاطر داشته باشید درباره لامای تبت و اینکه دارای قدرت پارانورمال بوده اند به طور مختصر با شما گفتگو داشته ایم. همین پروفسور تایلور که مدتها در تبت بسر برده گزارش داده است که تبتی ها به فرزندان خود انتقال فکر از راه دور را تعلیم می داده اند. به این معنی که معلم هایی برای این کار وجود داشته است که روزی چند ساعت شاگردان خود را تمرین می داده اند.
تله پاتی در ابتدا در محدوده ای مثلاً از یک اطاق بسته به اطاق دیگر صورت می گرفت و به همان اندازه که شاگرد قدرت تمرکز فکری بیشتری می یافت، فاصله دورتر می شد و در ظرف چند سال این شاگردان چنان مهارتی در انتقال فکر به راههای دور پیدا می کردند که امروزه مواردی از آن بلافاصله مورد بررسی و تحقیق علمی قرار می گیرد. در دانشگاه کارولینای شمالی یعنی دانشگاه داک امروزه برای تعلیم دادن تله پاتی و تقویت نیروی مافوق یا پارانورمال از همان روش شناخته شده تبتی ها استفاده می گردد. پروفسور تایلور در خاطرات مسافرت خود به تبت این ماجرا را که شاهد عینی آن بوده است نقل کرده که به خواندنش می ارزد. پروفسور تایلور می نویسد : در آن زمان یعنی قبل از جنگ دوم جهانی من برای اکتشاف و سیاحت به سرزمین تبت رفتم … در این سفر جالب روزی به اتفاق دو تن از کاهنان تبتی به یک پناهگاه غار مانند کوهستانی رسیدیم ما استراحت کردیم و داشتیم حرف می زدیم که ناگهان آن دو کاهن صحبت خود را قطع کردند و از جای برخاستند و گفتند زود همراه ما حرکت کنید یکی از برادران هم خون ما جانش به خطر افتاده است. من به دنبالشان راه افتادم و حیران بودن که این موضوع چه معمائی را در بردارد زیرا مدت چند روز بود که ما سه نفری با هم بسر می بردیم و عملاً آنان با هیچ کس جز من ارتباطی نداشتند آن دو کاهن با اعتقاد و ایمان به گفته شان در حدود هفت یا هشت مایل راه پیمودند تا به یک گردنه و پرتگاه خطرناک رسیدیم و من واقعاً حیرت کرده بودم. یک کاهن دیگر به تخته سنگی آویزان بود و هر آن احتمال سقوط و پرتاپ شدن وی به قعر دره می رفت. ما او را نجات دادیم. بدیهی است که من خیلی دلم می خواست بدانم آن دو کاهن چگونه از این خطر آگاهی حاصل کردن و مهمتر آنکه چگونه جای آن را درست و صحیح یافتند.
کاهن ها مرا به موضوع واقف کردند و گفتند موضوع خیلی ساده است. این برادر همخون با فکر خود ما را از خطر مطلع کرد و با همین نیروی فکری محلی را که در آن گرفتار حادثه شده بود به ما گزارش داد.
واقعاً ماجرای عجیب و حیرت انگیزی بود. این کار به وسیله افرادی صورت می گرفت که کشورشان را کسی نمی شناسد و با هیچ کجای دنیا رابطه ای نداشته اند و مانند انسانهای دوران قدیم زندگی می کردند. فکر و انتقال آن برای این مردم جنبه رادیو و پخش پیام دریافت کمک را داشت.
پروفسور تایلور عقیده دارد که اقوام بدوی و قبایلی که با تمدن سر و کار ندارند قدرت پارانورمال بیشتری از مردم متمدن و شهرنشین دارند. پروفسور به شرح ماجراهایی می پردازد که برای وی در افریقا و استرالیا روی داده است که اگر بخواهیم همه آنها را شرح دهیم بحث مان به درازا می کشد. بنابراین به ذکر یک مورد که مروبط به افریقاست و پروفسور تایلور امریکایی نقل کرده است اکتفا می کنیم. او می نویسد مردم گانا دارای نیروی پارانورمال قوی هستند من وقتی در این سرزمین قاره سیاه بسر می بردم با دکتر شمیلی پارت انگلیسی آشنا شدم. دکتر پارت از نیروی تله پاتی مردم گانا داستانهایی می گفت از جمله این را برای من تعریف کرد : زمانی که آخرین مأمور انگلستان به سرزمین آشانتی که همین گانای امروزی باشد وارد شد من در ساحل زندگی می کردم و از ورود او خبری نداشتم. مستخدم من که جوان سیاه پوستی بود در ساعت یک و نیم بعدازظهر به من گفت حاکم تازه ای از انگلستان به این سرزمین آمده است و روز بعد به پایتخت یعنی گوکاس وارد خواهد شد. من اعتنایی به این حرف نکردم و روانه شهر شدم در آنجا یکی از شخصیت های برجسته این خبر را عیناً به من داد و گفت که هیچکس از آن اطلاعی ندارد. بنابراین متوجه شدم که مردم این سرزمین دارای نیروی فکری عجیبی هستند. من (پروفسور تایلور) غیر از این ماجرا چیزهای دیگری را شاهد بوده ام که نشان از قدرت عظیم پارانورمال سیاه پوستان می دهد.
به هر حال امروزه که دانشگاه های بزرگ ضمن بررسی در علم پاراپسیکولوژی برای مسائل مربوط به آن کلاسهایی دایر کرده اند. طبعاً این سئوال پیش می آید که مگر می توان تله پاتی یا انتقال فکر از راه دور و به راه دور را هم آموخت؟ جواب مثبت است. و ما در این زمینه به خصوص آنچه در دانشگاههای امریکایی از لحاظ تعلیماتی و آموزش می گذرد با شما گفتگو خواهیم داشت

انواع تله پاتی


تله پاتی سمعی

تحقیقات نشان میدهد که اطلاعات تله پاتیک با امواجی با فرکانس بسیار پائین منتقل می شو د (EFL)0 امواج EFL تله پاتیک از دسته امواج خیلی بلند هستند که قادرند تقریبا از هر چیزی عبور کنند بجز اعماق زیاد دریاها حداقل ۵۰ الی ۷۰ درصد از افکار بیهوده ای که به ذهن شما خطور میکند ناشی از افکار ذهنهائی هستند که در اطراف شما قرار دارند۰
همه ما در حال ارسال و دریافت تاثیراتی از سایر ذهنها در سطوح بسیار دقیق وظریف هستیم بطوری که بسیاری از ایده ها و روند افکار ما بدین صورت جمع شده وشکل می گیرند ۰ما از منبع ویا حتی اتفاقاتی که می افتد اطلاعاتی نداریم ۰ ما فکر می کنیم که تمام ایده هایمان از خودمان نشات گرفته است ۰ رمز این کار این است که شما طوری هماهنگ شوید که دریافت کننده افکار لطیفی در مغزتان باشید و افکاری را که می خواهید
دریافت کنید انتخاب کنید ۰ این یک تله پاتی است ۰ دوقلو های همسان معمولا این کار را خیلی راحت انجام میدهند چون الگوی ارتعاش مغزی آنها با یکدیگر مشابه میباشد۰اما شما چگونه می توانید اینکار راانجام دهید ؟
به عنوان یک تمرین ،با یک دوستی که (ترجیحا فردی که او را خوب می شناسید) در یک اتاق دیگری قرار می گیرد کار خود را شروع کنید ۰ یک وضعیت راحت ،ریلکس به خود گرفته و چند نفس عمیق بکشید ۰ به خود تلقین کنید که دریافت کننده تله پاتیک هستید ۰ ذهن خود را بوسیله تجسم یک تخته سیاه ویا یک ساحلی که مملو از برف است ساکت و خاموش کنید ۰ حالا به تصویرفردی که در اتاق دیگر می با شدنگاه کرده و این فرد را در چشم ذهن خود تصور کنید ۰ هوشیاری آگاهانه فرد فرستنده به شما کمک میکند که فرکانس طنین داری را تولید کنید و دریافت تله پاتی شما افزایش یابد ۰ از خودتان بپرسید “این شخص در حال گفتن چه چیزی به من است؟ ” افکار خود را قالب بندی کرده و از نظر ذهنی به آن تصویر بگوئید “با من صحبت کن ،با من صحبت کن ” سپس منتظر جواب باشید ۰ بعد از مدتی شما در داخل سر خود چرخشی را احساس می کنید
ممکن است اول بگوئید که این تخیل صرف است اما اینطور نیست اگر شما خودتان را از پذیرش تصورات بیهوده معاف کنید در آنصورت تله پاتی را از دست داده اید۰ اجازه دهید برای پذیرش بهتر فرستنده یک پیغام کلامی را که از نظر احساسی شامل کلمات محرکی است رابرایتان بفرستد۰
همچنین اجازه دهید که فرستنده ،ارسال این کلمات هیجانی را با یک زبان بیگانه (که برای شما نا آشنا می باشد )بفرستد و ببینید که چه اتفاقی می افتد ۰ از فرستنده بخواهید که در حالیکه صورت شما را در چشم ذهن خود تصور میکند ،پیامی را از طریق تنفس های ریتمیک برایتان بفرستد
مشخص شده که ریتم به میزان زیادی در توانائیهای تله پاتیک کمک کننده میباشد۰ ارسال پیام همراه با فرکانس یکنواخت باعث سهولت فرایند انتقال می گردد۰ دستگاههای خاصی برای این منظور استفاده می شود اما تنظیم تنفس با ضربان قلب طبیعی تر است ۰ اگر شما از یک مترونوم با ۶۰ ضربه در دقیقه استفاده کنید قلبتان نیز بزودی خود را با این ریتم ریلکس شده همزمان میکند و امواج مغزیتان نیز آهسته شده و در فاز آلفا قرار می گیرد ۰
بعضی از افراد با تجسم ذهنی حرکات بدن که در جستجوی پاسخ می باشد ،قدرت پذیرش خود را تقویت می کنند ۰ دریافت کننده خود را در حال اسکیت کردن آهسته همراه با ریتمی که به سمت جلو واطراف فرستنده است خودرا تجسم می کند ۰ اگر فرستنده نیز در همان اتاقی باشد که شما قرار دارید فرکانس ۶۰ ضربه در دقیقه مترو نوم می تواند توسط هر دو نفر شما شنیده شود و بدین ترتیب فرستنده هم می تواند به سهولت ریتم خود را هماهنگ کند ۰ او تجسم می کند که بدن تخیلی اش با یک ریتم دقیقا مشابه در حال حرکت به طرف گیرنده می باشد ۰ این ارتباط ریتمیک به میزان بسیار زیادی می تواند انتقال و پذیرش فرستنده را تسهیل کند ۰ شما ممکن است خود را طوری تصور کنید که درحالیکه از یک پاندول بزرگ ساعت آویزان هستید وبا ریتم مترونوم به سمت عقب وجلو می روید ۰ در حالیکه در وسط هوا معلق هستید بطور ذهنی به دوست تله پاتیک خود با یک ریتم پهلو به پهلو نزدیک می شوید در هر مورد برای رسیدن به حداکثر نتیجه حرکت داخلی بدن را احساس کنید۰
در مرحله بعد ،شما به همراه دوستتان به ۵ قطعه موسیقی متفاوت ومتمایز گوش فرادهید۰از نظر ذهنی بدون اینکه به دوست خود چیزی بگوئید برای خودتان یکی از این قطعات را انتخاب کنید ۰ حالا در مقابل یکدیگر نشسته ویک احساس مثبت را به سمت دوست خود انتشار داده و کلیه افکار دیگر را کنار بگذارید ۰ حالا در حالی که ارسال افکار مثبت را ادامه می دهید در ذهن خود قطعه ای موسیقی را که جدا از این ۵ قطعه باشد انتخاب کرده و شروع به نواختن آن کنید ۰ آیا دوست شما در انتخاب اصوات موزیک موفق بوده است؟ یک فایده جانبی این تمرین این است که در هرزمانی که فرستنده این قطعه موسیقی را در آینده می شنود همان احساسات ایجاد شده ممکن است دوباره بروز کند!
دفعه بعد در حالیکه در حال صحبت با دوست خود می باشید ، یک زمانی را که هر دو طرف بر آن توافق دارید را انتخاب کرده وبا اعلام این موضوع که او دریافت کننده می باشد ،با تاثیرات تله پاتیک در ذهن یکدیگر صادق باشید و روشهای مختلفی را با یکدیگر تجربه کنید ۰ و نکته آخر این است که:ازتله پاتی برای کمک به مردم استفاده کنید وبا تمرین در تله پاتی سمعی میتوانید حتی متوجه پیامهائی شوید که با زبانهای ناشناخته برای شما باشند۰

تله پاتی حسی

در آزمایشی که با زوجهای جوان داشتیم به زنان آنهابرای اندازه گیری پاسخ پوستی به استرس یک وسیله گالوانیک وصل شده بود ۰ شوهران در اتاق دیگری قرار گرفته و پاهای تعدادی از آنها در داخل لگنهائی از یخ قرار داده شده بود ۰ هرچند که زنان آنها از وضعیت سخت همسرانشان در اتاق کناری بی اطلاع بودند اما دستگاهها در زنانی که شوهرانشان در استرس بودند تغییرات بیشتری را در مقایسه با کسانی که شوهرانشان  استرسی نداشتند ثبت کرده بودند ۰ در یک سطح نا خود آگاه ،آنها در حال گرفتن واکنشهای همسرانشان بودند ۰ تعدادی از بهترین درصد موفقیت در دریافتهای تله پاتی زمانی نتیجه می داد که مشاهده کنندگان بر روی یک احساسی که بوسیله فرستنده تولید شده بود متوقف می گردیدند۰ پیامی با مفهوم احساسی قوی ، دامنه بیشتری دارد۰
برای مثال اغلب وقتی وارد یک اتاقی می شوید که قبلا در آن جروبحث و مشاجره بوده است احساس “عصبانیت” می کنید ۰ همینطور خواسته های قوی احساسی ،عشق و یا یک وضعیت مورد باعث افزایش دامنه انتقال می شود ۰ بنابراین بسیار عاقلانه است که برای تست ESP از تصاویری استفاده کنیم که برانگیزنده قوی احساسات باشد تا اینکه از کارتهائی با سمبلهای ساده استفاده شود ۰
تمرینات قبلی تله پاتی صوتی و بینائی راپوشش داده بودند ،این تمرین انتقال تله پاتیک از نظر حرکتی، بویائی وچشائی را تحت پوشش قرار می دهد ۰ از یک آشنا با جنس مخالف بخواهید که در روبروی شما در یک وضعیت راحتی بنشیند ۰ فرستنده بر روی احساسات هیجانی تمرکز میکند وبه عنوان یک حامل امواج آنها را تحت کنترل خود دارد ۰ با هیجانات مثبت ومنفی آزمایش را انجام دهید و به تفاوتها توجه کنید ۰ حال یک مزه مشخص را تجسم کنید و آن را انتقال دهید مثلا شیرینی یک شیرینی شکلاتی و یا ترشی یک لیمو ویا تلخی یک قهوه سیاه ویا شوری چیپس سیب زمینی را ۰ سپس یک بوی مشخصی را مثل بوی یک ظرف ادویه ،بوی یک گل مخصوص،تنباکو ویا گیاه را وسپس یک حس ویژه را منتقل کنید مثل قرار گرفتن بر روی یک کوه یخ، در دست داشتن یک مار ویا یک توپ با سوزنهای تیز ،نشسته بودن بر روی یک فیل یا بازی با یک سگ با موهای بلند وژولیده وبالاخره احساس حرکتی را منتقل کنید افتادن از یک ساختمان بلند ،زنده مدفون شدن در یک تابوت،پارو زدن در یک قایق و یا رساندن پاها به نوک سرتان در حالت خوابیده را منتقل کنید ۰
در مرحله بعدی دوستتان را به اتاق دیگری فرستاده ویا طوری بچرخید که پشتتان به سمت دوستتان قرار گیرد ۰ حالا اجازه دهید که دوستتان ۴لیوان آب همراه با نمک ،شکر،عصاره لیمووقهوه فوری را که جداگانه تهیه شده را تست نماید ۰ در حالیکه دوست شما این مزه ها را به سمت شما میفرستد حالتهای احساسی و هیجانی او را در نظر بگیرید۰ همین کار را برای حس لامسه ،نیشگون گرفتن ،نیش یک سر سوزن ،شانه کردن مو ،نوازش پوست نیز انجام دهید ۰ به دوستتان بگوئید که از گیاهان ،تنباکو ویا شیشه های ادویه بوهائی را انتخاب و به سمت شما بفرستد بعنوان یک دریافت کننده زمانیکه خودتان را با دوستانتان هماهنگ کنید تمام حسهای خود را نیز بطور هماهنگ باز نگاه دارید۰
تله پاتی Telepathyو چند تمرین برای تقویت و امتحان آن
کلمه تله پاتی نخستین بار توسط "فردریک مایرزFredric Mayers" یکی از پایه گذاران انجمن تحقیقات روانی انگلستان بکار گرفته شده است.این کلمه که از دو لفظ یونانی مشتق شده یکی تله (Tele) به معنی دور و دیگری پاتوس (Pathos) به معنی احساس می باشد که در واقع احساس از دور معنی می دهد.این پدیده شامل دو بخش میشود:یکی انتقال افکار و احساس به قصد اشخاص دیگر و دیگری دریافت افکار و احساس دیگران که آن را "فرایابی" می نامیم قبل از همه باید بگوییم که در تمرینات تله پاتی همکاری دو نفر ضروری است :شخصی افکار می کند "وسیط" یا مخابره گیرنده می گویند.عامل فرمانی را که مایل است القا کند باید دقیقا در ذهنش طرح نماید و آن را از طریق فکر بشکل تجزیه به وسیط القا کند.عامل باید فکرش را آن چنان روی فرمان متمرکز کند که گویی خود مقصد انجام آن فرمان را دارد.پس برای تمرین ، عامل هیچ گاه تمرین را بر روی کسی انجام ندهد که از قصد وی برای تمرین بی خبر باشد.برای مثال ناگهان در خیابان بر روی غریبه ای سعی به تله پاتی نکنید که هم انرژی درونی شما را به هم می ریزد و هم بی نتیجه خواهد بود.فرمان های تله پاتیکی که برای شروع پیش نهاد می شود عبارتند از: بایستید.دست راستتان را بلند کنید.فلان شی را بردارید و غیره .عامل فرمانش را باید در ذهن پخته کند و سریع به شخص منتقل کند و نباید در انتقال تعلل به خرج دهد.برای مثال وقتی متمرکز می شود و در ذهن القا می کند که بایست ، وقتی فرمان را ارسال کرد می بایست دیگر ذهنش را از تمرکز خارج کند و پی ارسال آن نباشد و به وسیط متمرکزنشود که ببیند چه کاری انجام می دهد.بنابراین متمرکز شده و ارسال می کند و بعد بی خیال در تمرین از آن جهت که وسیط از قصد عامل با خبر است یعنی می داند که عامل در حال ارسال فرمانی است باید کاملا بی تفاوت باشد و هرگونه افکاری را از ذهن خود دور کند.در واقع وی باید در خلاء فکری کامل باشد و فقط منتظر یک تحرک درونی بماند که وی را وادار سازد تا کاری را انجام دهد.هر گاه در ذهن وسیط چند فکر همزمان خطور کرد ابتداکمی تامل کند و سپس فکری که قوت و تحریک بیشتری دارد به اجرا در آورد که انتقال فکر دهد و شخصی که آن را دریافت می کند.شخص اول را "عامل" یا مخابره کننده و نفر دوم که دریافت.
تمرین با تماس مستقیم
در- باز کردن در – برداشتن کتاب و غیره.و همچنین کشیدن یک شکل ساده هندسی – نوشتن یک اسم یا یک کلمه مشخص:
در این تمرین لازم است که عامل مچ دست وسیط را گرفته آن گاه فرمانهایش را صادر نماید.فرمان هایی چون : بسوی
.


تمرین با تماس غیر مستقیم
که هر دو سر روزنامه ای لوله شده یا یک تکه پارچه یا یک قطعه چوب را بدست گرفته و فرمان های مشابه داده شود بعد از آن که در تمرینات تماس مستقیم موفقیت حاصل آمد لازم است تمرین تماس غیر مستقیم انجام شود بدین صورت.

تمرین بدون تماس
بعد از حصول نتیجه از دو تمرین قبل لازم است که تمرین بدون تماس انجام گیرد.بدین ترتیب که پشت سر وسیط می ایستید و در حالی که نگاهتان را به پشت گردن او دوخته اید فکرتان را کاملا روی وسیط متمرکز می کنید و فرمان راصادر می نماید.صدور فرمان باید ساده و جز به جز باشد و پشت سر هم اما دنبال ارسال فرمان نباشید.تمریناتی چون استفاده از تصاویر و یا اسامی مختلف و تمرین با کارت نیز وجود دارد که در نوشته های آتی خواهم آورد.
توصیه ها
وقتی دست وسیط در دستان شماست هیچ گونه فشاری بقصد پیش راندن و متوقف کردن واسطه انجام ندهید
علاقه و احساس عاطفی متقابل بین عامل و وسیط نتیجه بهتری ایجاد خواهد کرد
اگر در تمرین اول نتیجه نگرفتید دلسرد نشوید و ایمان داشته باشید.بهتر است چشمان وسیط با باند و پارچه ای مشکی بسته شود.
هر جلسه بیشتر از ده فرمان داده نشود

نباید به قصد تفریح و اذیت و آزار از این پدیده استفاده کرد چرا که مقداری نیروی عصبی مصرف می شود و ممکن است این عمل شخص را به نقصان قوا و ضعف اعصاب گرفتار سازد

مبحث امروز یکی از مباحث بسیار جذاب برای خودمه ، یکی از موضوعاتی که خیلی وقت بود که ذهن منو به خودش مشغول کرده بود بحث تله پاتی بود و این که اصلا تله پاتی چی هست و مگه ممکنه یه نفر بتونه اون چیزی رو که توی ذهن خودش هست رو به ذهن دیگری منتقل بکنه . راستش خودم الان به این موضوع اعتقاد پیدا کردم که همچین چیزی میشه . در ضمن برای خودم هم بار ها اتفاق افتاده : 
مثلا یه بار برادرم داشت به چیزی فکر میکرد و من هم که کنارش نشسته بودم به طور ناخود آگاه  همون موضوعی که برادرم بهش فکر می کرد وارد ذهنم شد و با تعجب دیدم که برادرم شروع کرد به صحبت در باره همون موضوع !! در باره شما هم حدس میزنم که این اتفاق افتاده باشه پس واجب شد که پست امروز رو بخونین. تو این پست روش استفاده از این ویژگی یا به عبارتی کنترل کردنش برای ارسال تصورات و خواسته های ذهنی به طور ارادی رو می نویسم:
تله‌پاتی پدیده یا قابلیتی است برای برقراری ارتباط بین افراد، که عمدتاً به صورت غیرقابل کنترل و در شرایط خاص نیز به صورت کنترل شده، به وقوع می‌پیوندد.
این پدیده، اگرچه در مصادیق روزمره‌ی آن در عین سادگی، موضوعی قابل توجه و جالب به نظر می‌رسد ولی به جهت امکاناتی که ایجاد می‌کند می‌تواند به عنوان شیوه‌ای خاص و استراتژیک، در دسترسی یافتن به اطلاعات و انتقال آن نیز مورد استفاده قرار گیرد.
اما یکی از نکاتی که در این موضوع بسیار حائز اهمیت است، وجود اصول و قوانین بنیادین در به‌کارگیری تله‌پاتی به عنوان یک فن و تکنولوژی باطنی است. لازم است بدانیم که وقوع پدیده‌های مربوط به جهان باطنی همچون وقایع این جهانی، دارای اصول و قوانین خاص خود هستند و پدیده‌های روحی و باطنی نیز اغلب بر اساس همین اصول و قوانین بنیادین و مشترک رخ می‌دهند. از این جهت قصد داریم در این شماره به معرفی برخی از اصول پایه تکنولوژی ارتباط ذهنی که تاکنون شناخته شده است، بپردازیم.
شناخت کامل هر پدیده‌ای، به اقتدار درآوردن و کنترل آن را نتیجه می‌دهد و هر گاه بر چیزی اقتدار پیدا کنیم، قدرت تسلط و تصرف بر آن چیز را می‌یابیم. در علم تله‌پاتی نیز برخی از مفاهیم و مطالب پایه‌ای وجود دارند که اطلاع از آنها در تجربه‌ی این پدیده تأثیرگذار است. نتایج تحقیقات در این زمینه نشان داده است که با شناخت اصول اولیه ارتباط تله‌پاتیک، شرایط برقراری ارتباط مؤثرتری مهیا می‌شود. همچنین آگاهی بر مؤلفه‌های آن، رهنمون تجربه‌ی آگاهانه تله‌پاتی می‌گردد و تله‌پاتی را از یک پدیده‌ی کنترل نشده به پدیده‌ای قابل کنترل تبدیل می‌کند. برخی از اصول بنیادی تکنولوژی تله‌پاتی از این قرار است:
فاصله: در هر تمرین یا برنامه تله‌پاتیکی بین فرستنده و گیرنده‌ی پیام، فاصله‌ای وجود دارد که می‌تواند از چند سانتی‌متر تا چند هزار کیلومتر متفاوت باشد. افراد به همان میزان از ظرفیت و قابلیتی که در فواصل نزدیک کسب می‌کنند می‌توانند در فواصل طولانی هم دریافت داشته باشند. بنابراین میزان فاصله در نحوه و نتیجه‌ی ارتباط تله‌پاتیکی کمترین تأثیری ندارد.
زمان: زمان نیز از مؤلفه‌هایی است که در ارتباط تله‌پاتیک تأثیرگذار است. مناسب‌ترین زمان برای ارتباطات فکری، ساعات آخر شب و صبح زود است. زمانی که ما بیدار و مشغول فعالیت هستیم، خودآگاه ما فعال است. برعکس هر زمان که ما در وضعیت سکوت و آرامش، چشمان‌مان را ببندیم، ناخودآگاه ما فعال می‌شود. در زمان آرامش، کانال‌هایی که برای فعالیت و کارآیی روحی لازم‌اند، رها و آزاد می‌شوند و انسان بهتر و بیشتر می‌تواند با ناخودآگاه خود رابطه برقرار کند.
فرستنده: فرستنده‌ی پیام تله‌پاتیک که به سوژه یا گیرنده، پیام می‌فرستد باید لحنی داشته باشد که گویی سوژه خود به این مطالب فکر کرده و آن را با زبان خویش بیان می‌دارد. برای مثال اگر هدف این باشد که گیرنده‌ی پیام دست راستش را بلند کند، این پیام یا فرمان به این صورت صادر می‌شود: «حالا من دست راستم را بلند می‌کنم». اگر از ضمیر دوم شخص استفاده شود در این حالت سوژه اطلاعات نادرستی را دریافت می‌کند که آن را کاملاً مربوط و مرتبط با خودش نمی‌داند و فکر می‌کند منظور فرد یا شخص دیگری است.
انگیزه و علاقه: در حالت کلی اگر ما عملی را انجام می‌دهیم به این دلیل است که به واسطه‌ی یک احساس یا انگیزه، برای انجام آن کار تشویق یا تحریک شده‌ایم. این انگیزه ممکن است یک ارزش روحی باشد. پیام تله‌پاتیکی نیز بایستی آنچنان تأثیر داشته باشد که سوژه با شور و شوق درصدد انجام آن برآید و برای آن انگیزه‌ی قوی و روشنی وجود داشته باشد.
تجسم و تصور: انسان، تصاویر و به ویژه سمبل‌ها را بهتر، راحت‌تر و سریع‌تر از کلمات درک و فهم می‌کند. برای انتقال بهتر پیام‌های تله‌پاتیک، به جای کلمات اغلب از تصویر استفاده می‌شود؛ مثلاً به جای کلمه‌ی سگ، سوژه در شرایطی تجسم می‌شود که سگی را در ذهنش مجسم می‌کند.
مشخصات فردی: در ارتباط تله‌پاتیک، جنسیت از اهمیت زیادی برخوردار است. بهترین نتایج در شرایطی فراهم می‌شود که فرستنده‌ی پیام، مرد و هدف یا گیرنده یک زن باشد. در شرایط عکس نتیجه از آنچه گفته شد کمتر است. اما برخلاف تأثیر جنسیت، پژوهش‌های انجام شده نشان می‌دهد سن در قدرت و قابلیت تله‌پاتی تأثیر ندارد.
باور و اعتقاد: بهترین تله‌پات‌ها کسانی هستند که به این استعداد و هنر آدمی اعتقاد بیشتری دارند. هر قدر فردی در این زمینه از ایمان و اعتقاد قوی‌تری بهره‌مند باشد به پیشرفت‌های بهتری نایل می‌شود.
شرایط جوی: بر اساس تحقیقات جدیدی که صورت گرفته، نقش شرایط و اختلالات جوی در میزان قدرت‌ها و قابلیت‌های روحی به خوبی نشان داده شده است. معمولاً در شرایط نامناسب جوی از انجام تمرینات تله‌پاتیک خودداری می‌شود. هوای آرام و کمی خنک و یا ابری و کمی بارانی بدون رگبار، بهترین زمان برای انجام تمرینات تله‌پاتیک است.

تعداد افراد :
براي انجام يك تجربه‌ تله‌پاتيك حداقل به حضور دو موجود زنده نياز است . در اينجا از دو موجود زنده صحبت شده و نه لزوماً دو سوژه‌ي انساني ، زيرا تله‌پاتي بين گياهان و جانوران و يا بين انسان با گياهان و جانوران هم تحقق پيدا مي‌كند . از سوي ديگر ادراكات تله‌پاتيك به صورت دسته‌جمعي هم تحقق پيدا مي‌كند . اما گاهي زماني كه به صورت گروهي اين گونه آزمايش‌ها انجام مي‌شوند احتمال دريافت نادرست پيام وجود دارد . اگر گيرنده در دريافت پيام دچار اشتباه شود ، امكان دارد آن را درست به همان صورت به ديگران هم منتقل سازد .

والري سانفو »، نويسنده‌ كتاب اصول بنيادي‌ دانش تله‌‌پاتي در بيان تجربه‌‌اي در اين رابطه چنين عنوان مي‌كند : « در يك تجربه‌ي تله‌پاتيك گروهي ، من به همراه يك دستيار ، بنا بود رنگ زرد را براي گروه مخابره كنيم . در لحظه‌ آزمايش من به يك خورشيد پرعظمت زرد فكر كردم و دستيارم به يك قناري زرد فكر كرده بود . در تجزيه و تحليل به دست آمده متوجه اختلال و آميزش اين مفاهيم در اذهان سوژه‌ها شديم . برخي از سوژه‌ها به احساس رنگ زرد يا خورشيد نايل شده بودند و عده‌اي هم يك پرنده ، يك بال و يا يك دايره را در ذهن‌شان دريافت كرده بودند .

ذهنيت سوژه :

كساني كه با ريزه‌كاري‌ها و محدوديت‌هاي تله‌پاتي آشنايي ندارند ، تصور مي‌كنند هر وقت كه بخواهند مي‌توانند از تله‌پاتي به جاي تلفن و تلكس استفاده كنند . اينها بد نيست به اين نكات توجه داشته باشند كه هميشه نمي‌توان به صورت ارادي و برنامه‌ريزي شده به ارسال پيام‌هاي دلخواه اقدام كرد . همچنين در تجربيات و ارتباطات تله‌پاتيك نمي‌توان هر پيام و دستوري را براي هر فردي ارسال كرد و اين كه تصوير ذهني هر فرد ، از هر واژه‌اي ، تصور خاصي دارد . براي مثال اگر ما به گل يا پرنده خاصي فكر كنيم و آن را از طريق تله‌پاتي ارسال كنيم ، اين احتمال وجود دارد كه سوژه ، گل يا پرنده‌ي ديگري را به صورت متفاوتي دريافت كند.
اما با وجود لحاظ نمودن كليه‌ اين اصول بنيادي و البته مسائل ديگري كه در اينجا امكان پرداختن به آنها مهيا نشد ، هم چنان يك سؤال در ذهن وجود دارد و آن اينكه : آيا مي‌توان روي افكار ديگران اثر گذاشت ؟

پاسخ اين سؤال مثبت است . اين اصل و روش شناخته‌ شده‌اي است كه نه تنها در بسياري از تبليغات تجاري ، بلكه از طرف دولت‌ها و ايدئولوژيست‌ها نيز مكرراً مورد استفاده قرار گرفته و مي‌گيرد . اكثر آنها براي تأثيرگذاري و دستكاري تفكر افراد جامعه به نفع خويش از اين روش استفاده مي‌كنند . در واقع تله‌پاتي براي برخي افراد سودجو ، ابزار مؤثري محسوب مي‌شود . مكانيزم انجام اين تلقينات ذهني و برخي شيوه‌هاي مقابله با آن مبحثي است كه در فرصت‌هاي آتي به آن خواهيم پرداخت