کافه تلخ

۱۳۹۱ آبان ۱۷, چهارشنبه

طب انرژی

 Energy Medicine


طب انرژی شاخه‌ای علمی از پزشكی است كه به بررسی ارتباط بدن انسان با انرژی‌های الكتریكی، مغناطیسی، میدان‌های الكترومغناطیسی مانند نور و صوت، همچنین انواع دیگر انرژی نظیر جاذبه، انرژی گرمایی، انرژی شیمیایی و فشار؛ نحوه پاسخ‌دهی بدن به این انرژی‌ها؛ امكان كاربرد این انرژی‌ها به منظور حفظ سلامت، پیشگیری و درمان بیماری‌ها می‌پردازد.
تا چند دهه پیش میدان‌های انرژی زیستی از نظر پزشكی روز وجود خارجی نداشت. در حالی كه اكنون ما نه تنها وجود چنین میدان‌هایی را به صورت علمی ثابت می‌كنیم، بلكه می‌توانیم نحوه تولید آن و این‌كه چگونه در اثر بیماری‌ها تغییر می‌یابند را نیز توضیح دهیم.
امروزه با كمك علم فیزیك می‌دانیم كه همه ما یك انرژی جمعی و از یك سرچشمه‌ایم. در واقع آن‌چه هست، فقط سطوح مختلف ارتعاش است. تمام شكل‌های ماده در سطوح مختلف، انرژی ارتعاشی دارند. ما از میدان‌های انرژی متراكم‌تر كه آن را بدن فیزیكی می‌نامیم و میدان‌های كم‌تراكم‌تر (میدان‌های انرژی لطیف) تشكیل شده‌ایم. فرایند افزایش انرژی و سامان یافتن میدان‌ انرژی لطیف،‌ فرایند شفا است. و انسان نمی‌تواند سطح آگاهی هشیار خود را بالا ببرد مگر این‌كه ذهنش را با حقیقت و عشق بپالاید.
حیات وابسته به انرژی فوتون متصاعد شده از خورشید است. در چرخه حیات، نخست فوتون به وسیله كلروفیل درختان جذب می‌شود تا در فرآیندی شیمیایی (فتوسنتز) با دیگر مواد تركیب شده و در نهایت گلوكز و اكسیژن به دست آید.
از دیدگاه فیزیك و مطابق با نظرات ریچارد فینمن برنده جایزه نوبل سال 1965 برهمكنش الكترومغناطیسی، نقش بنیادی در بیولوژی ایفا می‌كند. الكترومغناطیس مسئول ساختار و رفتار اتم‌ها، مولكول‌ها، سلول‌ها و در نهایت بدن انسان می‌باشد. و در اصل ارگانیسم انسان یك سیستم الكترومغناطیسی است.
از دیرباز در شرق، اعتقاد بر این بوده كه سلول‌های زنده نوعی انرژی تحت عنوان «نیروی حیات» Qi,Chi) و Prana ) از خود ساطع می‌كنند. بر همین اساس، صدها سال است كه متخصصان طب سوزنی تلاش می‌كنند با تحریك نقاطی از بدن و متعادل ساختن نشر این تشعشع بتوانند تعدادی از بیماری‌ها را درمان كنند.
در سال 1960 كشف شده كه سلول‌های زنده نوعی نشر همدوس به نام «بیوفوتون» از خود منتشر می‌كنند. امروزه از دیدگاه بیوفیزیك یك ارگانیسم زنده مجموعه‌ای پیچیده از بارهای الكتریكی است كه به گفته فینمن تنها از طریق فوتون‌ها بر هم اثر متقابل دارند. بنابراین در ارگانیسم زنده بیوفوتون‌هایی وجود دارد كه با اجزای ارگانیسم یعنی اتم‌ها،‌ مولكول‌ها، ماكرومولكول‌ها،‌ ارگان‌ها و كل بدن برهمكنش دارند.
Ruth و Popp نشان دادند كه حیوانات، گیاهان و انسان‌ها تحت شرایط خاصی شروع به تابش یا جذب فوتون می‌كنند كه قابل اندازه‌گیری است. در سال 1972 آلن و همكارانش تابش فوتون از سلول سفید چند هسته‌ای را در طی فاگوسیتوز كشف كردند. در سال 1976 نلسون و همكارانش موفق به كشف تابش فوتون از ماكروفاژ‌ها شدند. روشجر‏، گرانیگر و كلیما نخستین كسانی بودند كه موفق شدند طیف فوتون متصاعد شده از فاگوسیت‌ها را اندازه‌گیری كنند. طیف فوتون متصاعد شده از فاگوسیت‌ها نزدیك به طول موج‌های 480،630،700 نانومتر است و نوعی واكنش مهم سیستم ایمنی محسوب می‌شود. ایجاد سوراخ با سوزن در طب سوزنی سبب حمله فاگوسیت‌ها و تولید بیوفوتون با طول موج 630 نانومتر در محل تحریك می‌شود. كاربرد روزمره طب انرژی در پزشكی مدرن در تشخیص و درمان به شرح زیر است:
تشخیص
q Xray
q MRI
q اندازه‌گیری فعالیت الكترومغناطیسی بدن توسط:
- نوار قلب (Electrocardiogram=ECG)
- نوار مغز(Electroencephalogram=EEG)
- نوار عضله (Electromyogram=EMG)
درمان:
- دستگاه محرك اعصاب پوستی (Transcutaneous Nerve Stimulator)
- ضربان‌ساز قلب (Pacemaker)
- دفیبریلاتور (دستگاه شوك قلبی) (Defibrilator)
- لیزر
- الكتروكوتر
- Radio Frequency
دكتر اینتهون Einthoven با اختراع دستگاه الكتروكاردیوگراف و ثبت انرژی الكتریكی قلب موفق به دریافت جایزه نوبل در سال 1924 شد و حدود 25 سال بعد دكتر برگر Berger با اختراع دستگاه الكترو انسفالوگراف، ثبت و اندازه‌گیری میدان انرژی الكتریكی مغز را انجام داد و ثابت شد:
1. ارگان‌هایی مثل قلب و مغز قادرند جریان‌های الكتریكی تولید كنند.
2. این جریان‌های الكتریكی به طریقی در تمام بدن منتشر می‌شوند و می‌توان آنها را در هر نقطه از بدن به وسیله الكترودهایی در سطح پوست ثبت و اندازه‌گیری نمود.
از طرفی قانون آمپر در فیزیك بیان می‌كند:
« وقتی جریان الكتریسیته از یك جسم هادی مثل یك سیم و یا یك موجود زنده می‌گذرد، یك میدان مغناطیسی در فضای اطراف آن ایجاد می‌شود.
از آنجا كه بافت‌های بدن انسان (مغز و رشته‌های عصبی و قلب و عروق و عضلات) هادی الكتریسیته هستند … در اطراف بدن انسان هم، یك حوزه الكترومغناطیسی به نام میدان بیومغناطیسی (Biomagnetic Field) وجود دارد.
در سال 1963 Baule و McFee در دانشگاه Syracruise نیویورك با استفاده از دو سیم پیچ كه هر یك 2 میلیون دور داشت، میدان بیومغناطیسی قلب را اندازه گیری نمودند و اعلام كردند: « قدرت آن معادل یك میلیونیوم میدان مغناطیسی زمین است»
مایكل فارادی دانشمند انگلیسی، در سال 1831، پدیده القاء را برای اولین بار به طور علمی توضیح داد:
«با حركت دادن یك آهنربا در مجاورت یك جسم هادی، جریانی قابل اندازه‌گیری در آن جسم هادی به وجود می‌آید.»
قانون القاء فارادی كه یك قانون زیربنائی از علم الكترومغناطیس به شمار می‌آید، بعدها، پایه‌گذار علم نوین زیست‌شناسی مغناطیسی (Magnetobiology)شد كه به بررسی تاثیرات میدان‌های مغناطیسی بر روی موجودات زنده می‌پردازد.
به طور همزمان در دانشگاه Cambridge تحول بزرگی در طب انرژی اتفاق افتاد:
Zimmermann دستگاهی به نام دستگاه تداخل كوانتومی فوق هادی Super Conducting Quantum Interference Device (SQUID)ساخت، كه منجر به دریافت جایزه نوبل شد. او با این دستگاه توانست با دقت بسیار بالاتری نسبت به دستگاه‌های قبلی، وقایع الكترومغناطیسی درون و بیرون بدن را ثبت و اندازه‌گیری كند.
دستگاه Pulsed electromagnetic field (PEMF): در اوائل دهه 70 میلادی Brighton و Basset در دانشكده پزشكی و جراحی دانشگاه كلمبیا در نیویورك، توانستند با استفاده از میدان الكترومغناطیسی با فركانس بسیار پائین (ELF) Extremely Low Frequency استخوان‌هایی را كه پس از شكستگی به هیچ عنوان جوش نخورده بودند حتی پس از گذشت 40 سال التیام دهند.
مكانیسم علمی شفابخشی با دست:
در سال 1773 فرانس آنتوان مسمر با حركات دست در اطراف بیماران درمان‌هایی انجام داد و معتقد به وجود نوعی مغناطیس حیوانی (Animal Magnetism) بود.
در حال حاضر، در سراسر جهان ـ از كشورهای جهان سوم گرفته تا كشورهای پیشرفته ـ روش‌های مختلف شفابخشی با انرژی دست، با استقبال بسیار گسترده مردم و پزشكان مواجه شده و به موازات طب رایج، در منازل، مطب‌ها، كلینیك‌ها و حتی بیمارستان‌های بزرگ برای حفظ و ارتقای سلامتی و بهبود كیفیت زندگی و پیشگیری و درمان بیماری‌ها و ناتوانی‌های مراجعین استفاده می‌شود.
مثال‌هایی از رایجترین مكاتب شفابخشی با دست:
q Hands On Healing
q Reiki
q Pranic Healing
Spiritual Human Yoga ،SHY
q Polarity
q Psychic Healing
q Therapeutic Touch
q Quantum Touch
q Quantum Touch
q Chi Qong & Tai Chi
دكتر Zimmerman در تحقیقات خود نشان داد:
1. درمانگران انرژی در سبك‌های مختلف از دستان خود میدان مغناطیسی با فركانس بسیار پایین با ماهیتی ضربان دار EMF به طرف بدن بیمار ساطع می‌كنند. (مشابه با دستگاه PEMF كه منجر به ترمیم بافت‌های بدن می‌گردد)
2. شدت این میدان مغناطیسی نسبت به هر میدان زیست مغناطیسی دیگری بیشتر است. (1000 بار قوی‌تر از میدان مغناطیسی قلب یك‌میلیون بار قوی‌تر از میدان مغناطیسی مغز)
3. چنین كیفیتی در اطراف دستان افراد عادی كه برای شفابخشی آموزش ندیده‌اند مشاهده نمی‌شود.
پژوهشگران دانشگاه استانفورد با به كارگیری وسایل حساسی كه جریان انرژی ورودی به بدن را اندازه‌گیری می‌كنند مشخص كردند كه انرژی ریكی از تاج سر (چاكرای تاجی) درمانگر وارد و از دست‌های او خارج می‌شود. به نظر می‌رسد انرژی ریكی وقتی فعال شد در خلاف جهت حركت عقربه‌های ساعت و با حركتی مارپیچی شبیه مارپیچ‌های دو گانه DNA جریان می‌یابد.
در سال 1939، سمیون كرلیان Semyon Kirlian یك مهندس برق اهل روسیه متوجه شد وقتی افراد تحت درمان با دستگاه الكترو تراپی قرار می‌گیرند بین الكترود دستگاه و دست بیمار، جرقه ضعیفی ایجاد می‌شود كه توسط فیلم حساس، قابل ثبت است. و این كشف باعث ساخت دوربین كرلیان Kirlian Camera گردید.
- 40 سال تحقیق كرلیان و همسرش در مورد حوزه بیومغناطیسی بدن انسان و سایر موجودات نشان داد كه اشیاء بی‌جان بر خلاف موجودات زنده تصویری به دست نمی‌دهند. همچنین هاله انرژی اطراف انگشتان دست انسان در حالت سلامت، كاملا منظم و در زمان بیماری نامنظم است.
حوزه انرژی انسان مجموعه‌ای از تشعشات انرژی حیاتی است كه در فضای اطراف بدن موجود می‌باشد.
این حوزه انرژی كه در زبان عامه با نام هاله معروف است توسط متخصصان فیزیك به نام میدان تشعشعی موجود زنده نامیده می‌شود. این میدان محدوده وسیعی از طیف الكترومغناطیسی ـ از ماورای بنفش (10 به توان 15 هرتز) تا فركانس‌های بسیار پایین (در حد چند هرتز) ـ را شامل می‌شود. در انتهای پایین این طیف امواج الكتریكی مغز و قلب وجود دارد كه با وسایل معمول طب رایج قابل اندازه‌گیری می‌باشند. در انتهای بالای طیف، امواجی وجود دارند كه توسط شمارش‌گرهای حساس فوتون قابل سنجش می‌باشند. در روش تصویربرداری كرلیان به یك میدان الكتریكی پرفركانس ـ پرولتاژ نیاز است.
طریقه عكسبرداری به این صورت است كه دست فرد بر روی یك ورقه كاغذ عكس‌برداری یا فیلم قرار می‌گیرد و خود این فیلم بر روی یك صفحه فلزی (آلومینیومی) گذاشته می‌شود كه توسط جریان الكتریسیته شارژ شده است و فضای بین فیلم و صفحه فلزی را یك صفحه شیشه‌ای پر می‌كند.
هنگامی كه تصویر برداری به این روش ثبت می‌شود، شعاع‌هایی از نور دیده می‌شوند كه از انگشتان فرد خارج شده و در اطراف دست شخص خودنمایی می‌كنند، كه حاصل الگوی تداخلی بین حوزه انرژی فرد با میدان الكتریكی فوق خواهد بود.
براساس شیوه‌های طب شرقی از جمله طب سوزنی، انرژی بدن در مسیرهایی به نام نصف‌النهارهای انرژی یا مریدیان‌ها جریان دارد. این مسیرها كه هر یك مربوط به یكی از اعضای بدن می‌باشد در انتهای انگشتان ختم می‌گردد. علاوه بر طب سوزنی، در دانش‌های دیگر همچون بازتاب‌شناسی و سوجوك‌تراپی نیز نظیر این ایده وجود دارد.
براساس این علوم تحقیقات مختلفی در دنیا انجام شده كه از جمله آنها تحقیقات 14 ساله پروفسور پیتر مندل آلمانی بر روی 800‌هزار تصویر GDV می‌باشد.
بر این اساس سیستمی با نام تحلیل منطقه‌ای Sector analysis شكل گرفته است كه با كمك آن می‌توان از حوزه انرژی انگشتان جهت پی‌بردن به اعضای مختلف بدن استفاده كرد. روش تصویربرداری GDV در واقع شیوه بسیار پیشرفته عكسبرداری كرلیان می‌باشد. كه در آن از روش‌های تفسیری نوین و فن‌آوری و محاسبات پیچیده كامپیوتری در جهت تحلیل تصاویر ثبت شده استفاده می‌گردد. در این شیوه از میدان با خصوصیات خاص و زمان تخلیه ویژه برای ثبت تصاویر خاصی كه به آنها Beogram گفته می‌شود، استفاده می‌گردد.
خصوصیاتی همچون یك‌نواختی یا عدم یكنواختی تصاویر، سوراخ‌ها، بریدگی‌ها و بیرون‌زدگی‌های انرژی نشان دهنده سلامتی و بیماری فرد می‌باشد.
از سال 2002 بیوالكتروگرافی با دستگاه GDV به دنیا معرفی گردید كه ابتدا در روسیه شروع شد و سپس به اروپا و آمریكا راه پیدا كرد و همزمان با همین موج نوین، در ایران نیز از سال 2004 در مركز تحقیقاتی طب مكمل و جایگزین واقع دربیمارستان میلاد تهران، با كمك دستگاه GDV ثبت انرژی اطراف بدن در تعداد بسیاری از افراد داوطلب انجام شده و نتایج تحقیقاتی جالب توجهی توسط تیم پزشكان این مجموعه علمی، آموزشی، پژوهشی به دست آمده است. از آنجا كه بسیاری از بیماری‌ها (تقریبا تمامی آنها) قبل از بروز در جسم سبب ایجاد تغییراتی در هاله یا حوزه انرژی افراد می‌شود‏، لذا امروزه در تعداد زیادی از بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها و موسسات تحقیقاتی كشورهایی نظیر آمریكا، انگلستان، اسپانیا و آلمان از این شیوه برای بررسی حالات سلامتی و بیماری‌ افراد استفاده می‌شود.
برخی از ویژگی‌ها و توانایی‌های این دستگاه عبارتند از:
1. سنجش وضعیت روحی افراد و تعیین میزان استرس آنها
2. بررسی و تحلیل مراكز انرژی (چاكراها)
3. تعیین میزان انرژی اعضاء مختلف بدن
4. سنجش سیر بیماری
5. سنجش پاسخگویی بیماران در طی درمان
6. بررسی آثار مدی‌تیشن و سایر تكنیك‌های ذهن ـ بدن
7. بررسی همخوانی و هماهنگی و تاثیر افراد بر روی یكدیگر
8. بررسی و تحلیل اثر مواد، داروها و امواج بر حوزه انرژی انسان
9. مقایسه انرژی بین دو نیمه راست و چپ بدن
با توجه به این واقعیت علمی كه بسیاری از بیماری‌های بشر امروزی، در ذهن و روان (به عنوان ماهیت‌های ادغام شده با حوزه انرژی زیستی انسان) ریشه دارد، با این سیستم می‌توان بیماری‌های متعددی را حتی پیش از وقوع تشخیص داده، برای درمان در مراحل اولیه به تیم‌های پزشكان متخصص در هر زمینه ارجاع داد.
منبع: طب انرژی و کاربردش در پزشکی امروز
از مجله:سال سوم،شماره 11و 12
نویسنده :دکتر میترا حاجی زاده