کافه تلخ

۱۳۹۰ بهمن ۱۷, دوشنبه

پیشگویی های حسن ‌الشارني بزرگترين پيشگوي ستاره‌ شناسي

سرويس بين‌الملل تابناك ـ حسن ‌الشارني كه از او به عنوان بزرگترين پيشگوي ستاره‌شناسي ياد مي‌شود، گفت: كشورهاي عربي سال سياهي را در پيش دارند و پايتخت‌هاي اين كشورها آبستن حوادث خونيني است.

او كه با يك خبرگزاري ايتاليايي سخن مي‌گفت افزود: ليبي بيشترين حوادث را شاهد خواهد بود و در تونس هيچ اتفاقي رخ نخواهد داد.



او پيش‌بيني كرد، احمدي‌نژاد رئيس‌جمهور ايران بار ديگر در انتخابات پيروز خواهد شد و ايران به بالا‌ترين مراحل غني‌سازي اورانيوم دست پيدا خواهد كرد و نيروگاه بوشهر شاهد عمليات خرابكارانه خواهد بود!

الشارني براي بسياري از مقامات اروپايي نيز پيش‌بيني‌هايي كرده و از ظهور مقدمات جنگ‌هاي طولاني مدت بين مسيحيان و مسلمانان نيز سخن گفته است.


الشارني چند ماه پيش از مرگ عرفات، «مرگ مجهول» او را پيش‌بيني كرده بود و چند ماه پيش نيز گفته بود: با كمال شگفتي در پيشاني‌نوشت مصر تظاهرات گسترده عليه مبارك مي‌بينم!



این هم پیش گوئی های قبلی این پیشگو


▪ از همین پیشگو در سال 2005 بخوانید

سال 2005، بوش و ابومازن ترور می‌شوند! گزارش سرویس بین‌الملل شریف نیوز، «حسن الشارنی»، منجم و معاون رئیس اتحادیه جهانی پیشگویان، كه پیش از این مرگ مشكوك «یاسر عرفات»، رهبر حكومت خودگردان و همچنین مرگ پرنسس دایانا در حادثه‌ای را پیش‌بینی كرده بود، اوائل سال جاری میلادی در گفت‌وگو با رویترز اعلام كرد: در سال 2005 شاهد چند تغییر و تحول سیاسی در جهان هستیم و مهم‌ترین آن‌ها ترور جورج بوش، رئیس جمهور آمریكا، در نیمه دوم سال آینده، به روشی مشابه با ترور «جان اف كندی» و نیز ترور «ابومازن» نامزد برجسته انتخابات فلسطین است.

به گزارش خبرگزاری رویترز، وی در پیش‌گویی خود گفته بود: سال آینده پادشاه عربستان می‌میرد و شارون از قدرت عقب‌نشینی می‌كند، اما پس از وی هیچ تغییری در سیاست صهیونیسم در منطقه به وجود نخواهد آمد. شارنی در اولین روز ژانویه سال 2004، در شبكه تلویزیونی العربیة، مرگ یك مقام بلند پایه فلسطینی را در وضعیتی مبهم پیشگویی كرد. وقتی در ابتدای برنامه از وی سئوال شد، این مقام بلند پایه كیست؟

پاسخ داد: این شخص «یاسر عرفات» است و به شكلی مرموز خواهد مرد. وی همچنین پیش‌گویی كرده بود، پرنسس دایانا در حادثه‌ای هولناك جان می‌سپارد، به طوری كه شهرت جهانی كسب می‌كند. 
شارنی كه در علم نجوم مدرك دكترا دارد، همچنین وقوع حملات 11 سپتامبر را در روزنامه‌های تونسی و مرگ یك هنرمند مشهور تونسی را اعلام كرده بود. به گزارش این خبرگزاری، شارنی گفت:
در سال 2005 شاهد وقوع نشانه‌های فلكی هستیم كه بیانگر حركت سیاره زحل از سرطان به سوی عقرب در ژوئیه و همچنین بروز كسوف كلی در اكتبر هستیم كه این حركتهای فلكی به شكلی چشمگیر بر حوادث خاورمیانه اثر خواهد گذارد؛ به طوری كه صدام، رئیس جمهور مخلوع عراق، پیش از محاكمه‌اش خواهد مرد و صدامی دیگر ظهور می‌كند. 
این پیشگوی تونسی در ادامه تأكید كرد: 
بروز حوادث بزرگ در مصر نیز منجر به تغییر روند سیاست مصر می‌شود؛ به طوری كه شاهد تغییر اساسی دولت مصر خواهیم بود. در زمینه امنیت جهانی نیز شارنی چنین پیش‌گویی كرد:
كشورهای اروپایی شاهد چند فاجعه دردناك خواهند بود و چند عملیات تروریستی در اروپا اتفاق خواهد افتاد؛ اما گسترده‌ترین این حوادث بی‌نظیر درانگلیس و به ویژه در لندن خواهد بود. وی همچنین افزود: 
عملیات بزرگ تروریستی دیگری نیز در شهرهای آمریكایی به وقوع می‌پیوندند و یك حادثه انفجار هواپیما نیز در این كشور رخ خواهد داد. این منجم جهانی همچنین تصریح كرد: 
حادثه‌ای دیگر كه وقوعش را نزدیك می‌بینیم، در آغاز سال آینده رخ می‌دهد و آن مرگ پاپ ژان پل دوم، رهبر كاتولیكهای جهان، و همچنین وقوع عملیاتهای گسترده‌ای در تل آویو است. پیشگویی‌ها‌ی منجم تونسی «بوش كوچك»، «ابومازن» فلسطینی و «ایاد علاوی» عراقی سال آینده میلادی ترور می‌شوند، ایتالیا و انگلیس هدف حملات تروریستی قرار می‌گیرند و «صدام» تكریتی هم قبل از محاكمه اش می‌میرد! دست كم، این چیزی است كه «حسن الشارنی» منجم تونسی برای سال 2005 پیش بینی كرده است!
او می‌گوید حركت سیاره مشتری كه ظاهراً یكی از سیاره‌ها‌ی نحس است، از برج سرطان به طرف عقرب، باعث می‌شود كه دگرگونی‌ها‌ی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خیلی سختی به وجود بیاید و... اینكه خدا به داد بعضی‌ها‌ برسد! می‌گویند، «الشارنی» آنقدر در كارش ماهر است كه هشت ماه قبل از درگذشت شاهزاده «دیانا» انگلیسی در اوت 1997 در «پاریس»، مرگش را پیش بینی كرده بود... همینطور مرگ «یاسر عرفات» فلسطینی را، آنهم در شرایطی مبهم! و حالا، این منجم تونسی می‌گوید «بوش كوچك» هم بعد از سختی‌ها‌ی زیاد پاییز آینده درست مثل «اسحاق رابین» اسرائیلی در یك مكان عمومی با تیر مستقیم ترور خواهد شد.
«ایاد علاوی» نخست وزیر در ناامنی‌ها‌ی عراق كشته می‌شود، «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع را ترور می‌كنند، روابط گرم «كاندولیزارایس» وزیر خارجه با «بوش كوچك» سرد می‌شود، «محمود عباس» (ابومازن) فلسطینی بین ماه‌ها‌ی مه و ژوئن ترور می‌شود، كابینه «شارون» صهیونیست سقوط می‌كند و بقیه عمرش را روی صندلی چرخدار می‌گذراند،«صدام» تكریتی قبل از محاكمه اش می‌میرد و... خلاصه «الشارنی» 50 ساله آنقدر در كارش ماهر است كه شخصیت‌ها‌ی سیاسی و تاجران زیادی برای مشورت با او به دفتر كارش در طبقه سوم ساختمانی در تونس مراجعه می‌كنند
 

۱۳۹۰ بهمن ۱۵, شنبه

پیشگویی


 پیشگویی سنت ملکی درباره پاپ بعدی،آخرین پاپ

یکی از معروفترین  پیشگویی هایی در مورد پاپ ها  وجود دارد  پیشگویی یک کشیش ایرلندی کابالائیست به نام سنت ملکی (۱۰۹۴-۱۱۴۸  میلادی)  می باشد.
او در الهامات تصویری که داشته خصوصیات ۱۱۲ پاپ بعد از خودش را به صورت استعاری در عنوان هایی کوتاه  بیان کرده است . به نظر او پس از آنها پایان دنیا  رقم خواهد خورد و این سرآغاز قیامت خواهد بود .
در مورد پیشگویی ها اولین نکته مسکوت ماندن در آرشیو کلیسای رم به مدت  بیش از ۴۰۰ سال می باشد.در سال ۱۵۹۰ این کتاب دوباره کشف گردید و مورد توجه قرار گرفت .
اکنون به برخی از پیشگویی های که حادث شده است در زمان ۶۰ ساله ی گذشته و برخی که قدیمی تر هستند  می پردازیم :
در مورد پاپ ۸۲ او لقب از تبار  گل لاله و رز به او داده است . ۸۲مین پاپ. پاپ Urban VIII می باشد . او از اهالی فلورانس بود . و نکته این بود که سپر نشان خانوادگی او مزین به ۳ زنبور بود که مشغول جمع کردن گرده از گلهای لاله و رز بودند.
پاپ یکصدوهشتم : (پاول ششم   ۱۹۵۸  -۱۹۶۳ )
لقب : گل در گل
نشا ن روی سپر خانودگی پاول ششم سه گل لاله بود.

پاپ یکصدونهم : ( ژان پاول اول ۱۹۷۸  )
لقب : نیمی از ماه
او در دهکده ای به نام ماه زیبا متولد شده ووقتی در ۲۶ آگوست به تخت نسشت دوران حکومت او یک ماه بیشتر طول نکشید اما نکته آنجاست که در آغاز و پایان  حکومت او ماه نیمه اش روشن بوده است .(نصف ماه )

پاپ یکصدودهم : ( ژان پاول دوم ۱۹۷۸-۲۰۰۵ )
لقب :از خورشید گرفتگی
او در ۱۸ می  ۱۹۲۰  در هنگام خورشید گرفتگی متولد شد . همچنین در ۸ آوریل ۲۰۰۵ در هنگام مراسم خاک سپاری او خورشید گرفتگی رخ داد.
http://www.catholicculture.org/culture/liturgicalyear/pictures/jp2_beat.jpg
پاپ یکصدویازده : ( بندیکت شانزدهم    ؟ -  ۲۰۰۵   )
لقب : شکوه زیتون

در مورد این پاپ با توجه به حساسیت کلیسا نسبت این پیشگویی  سعی شد تا حد امکان از کسی که سنخیتی با زیتون دارد پرهیز شود .نام اصلی او جوزف الویس رایتزینگر می باشد . نکته آنجاست که او پس از انتخاب شدن لقب بندیکت را برای خود بر گزید وبندیکت شخصی مذهبی در زمان گذشته بوده که در نشر مسیحیت بسیار نقش داشته است  ونشان خانوادگی بندیکت ها زیتون می باشد .
پاپ یکصدودوازده : ( ؟    ؟ -  ؟   )
لقب : پیتر رومی
در این مورد خود سنت ملکی به این صورت قضایا را نقل می کند که چه اتفاقی خواهد افتاد :
در میان سختی های بسیار، پیتررومی تخت کلیسا ی رم را تصاحب می کند و به سختی گوسفندان را تغذیه خواهد کرد . سپس شهر ۷ تپه ( رم ) نابود خواهد شد و یک قاضی نیرومند به محاکمه ی مردم خود خواهد پرداخت . پایان !
منبع :http://www.biblebelievers.org.au/malachy.htm
 

منجم ایتالیایی زلزله در رم را پیش بینی کرد، اما در اسپانیا رخ داد

رافائل بنداندی (1891-1979) منجم معروف ایتالیایی در سال 1915 وقوع زلزله مهیبی را در رم پیش بینی کرده بود.
دیلی میل نوشت: به همین خاطر چهارشنبه مردم رم از هراس زلزله از خانه ها بیرون آمدند و از طریق توئیتر و فیس بوک به یکدیگر اطلاع داده تا در خانه نمانند. اما نکته حیرت آور اینکه زلزله نه در ایتالیا، بلکه در اسپانیا رخ داد. وی گفته بود رم در 11 ماه می 2011 به تلی از خاک مبدل خواهد شد. پیش بینی وی چند صد مایل آن طرف تر رخ داد.
حتی پیش بینی هایی که از سوی مقامات علمی برخی مواقع انجام می شود نیز صد در صد درست از آب در نمی آید و حالا در این مورد خصوص مردم فکر می کنند که یک منجم توانسته کاری انجام دهد که به ظاهر عالمان نمی توانند. وی مانند نوستراداموس صدها پیش بینی کرده که بسیاری نیز درست از آب در نیامده است.
پیش بینی های هواشناسی و باران و طوفان در 24 ساعت آینده از جمله پیش بینی هایی است که با دستگاهها و ابزار های تمام رایانه ای صورت می گیرد و با این حال همیشه درست نیست.
اما در اسپانیا به فاصله دو ساعت دو زمین لرزه در منطقه لورکا به وقوع پیوست و طبق آخرین اخبار 10 نفر کشته و صدها نفر زخمی شدند. چهارشنبه بعد از ظهر ساعت 5 زلزله 4.5 ریشتری لورکا را لرزاند و دو ساعت بعد (18:47) زلزله دیگری به قدرت 5.2 ریشتر همان منطقه را لرزاند. بسیاری از خانه های قدیمی و نیز کلیسای قدیمی متعلق به قرن 15 تخریب شده است. بیش از 3 هزار نفر از مردم بی خانمان شده و بسیاری از شهر فرار کرده و به خانه بستگان خود در نواحی دیگر رفته اند. ناحیه مورسیا در لورکا بدترین تخریبها را داشته است.
کارشناسان می گویند فوران آتشفشان اتنا با زلزله در شهر باستانی لورکای اسپانیا رابطه مستقیم دارد.
کارشناسان وقوع زلزله در این منطقه از اسپانیا را نادر خوانده و از سال 1956 بدین سو این زلزله را بدترین حادثه طبیعی در اسپانیا دانسته اند. 19 آوریل 1956 زلزله باعث مرگ 11 نفر شد. جالب اینجاست که زلزله در 125 مایلی کارخانه اتمی کوفرنتس رخ داده و احزاب سیاسی بلافاصله از دولت خواسته اند تا فعالیت این کارخانه تولید برق متوقف گردد.
مردم اسپانیا و ایتالیا بهر حال از وقوع این حادثه در 11 ماه می دچار وحشت شده اند و بدلیل وقوع تاسیسات اتمی در هر دو کشور بیم آن را دارند که ممکن است حادثه طبیعی مانند زلزله باعث شود تا جان آنها به خطر بیفتد.
منجم ایتالیایی زلزله در رم را پیش بینی کرد، اما در اسپانیا رخ داد
منبع:خبر آنلاين
 

پيشگويي سرخپوستان هوپی


ظهور دین پنجم 
” پایان تمامی آیین های هوپی زمانی خواهد بود که کاچینا (Kachina) طی رقصی در میدان، در مقابل کودکانی که راه را آغاز نکرده اند، نقاب از چهره برمی دارد. مدتی بعد، دیگر آیین و ایمانی نخواهد بود. سپس اورایبی (قدیمی ترین روستای هوپی در آریزونا) با ایمان و آیین هایش نیروی تازه ای خواهد گرفت و آغازگر چرخه ی جدیدی از زندگی هوپی خواهد بود.


” جنگ جهانی سوم توسط مردمانی که اولین بار نور (خرد یا روح الهی) را در سایر کشورهای قدیمی (هند، چین، ملل اسلامی، آفریقا) آشکار کردند، آغاز خواهد شد. ایالات متحده ویران خواهد شد، زمین و مردم در نتیجه ی بمب های اتمی و رادیواکتیویته. تنها هوپی ها و زادگاه آنها به عنوان پناهگاهی که پناه جویان به آن می گریزند در امان خواهند بود. پناهگاه های بمباران کاری اشتباه هستند. “فقط افراد ماتریالیست هستند که به دنبال ساخت پناهگاه می روند. آنهایی که در قلب هایشان صلح و آرامش هست، در مأمن بزرگ زندگی هستند. هیج جای فراری برای بدی نیست. افرادی که در جداسازی دنیا با مکتب و ایدئولوژی نقشی ندارند، برای ادامه ی بقاء در جهانی دیگر آماده اند، از نژاد سیاه باشند یا سفید یا سرخ و یا زرد. همه یکی هستند، برادرند.



” جنگ، یک درگیری معنوی با مادیات خواهد بود. مادیات توسط موجودات معنوی نابود خواهند شد و آنها باقی می مانند تا یک دنیا و یک ملت تحت قدرتی که از آن خالق است را به وجود آورند.
” آن زمان دور نیست. زمانی است که ساکواسهوه (Saquasohuh) (ستاره آبی) کاچینا در میدان می رقصد و نقابش را برمی دارد. او ستاره ای آبی را نمایش می دهد، دور و ناپیدا، که به زودی خود را آشکار خواهد کرد. { بعضی سخنگویان هوپی حدس می زنند که Hale-Bopp ستاره ی آبی است.}
آن زمان توسط آهنگی که طی مراسم Wuwuchim خوانده شد، پیشگویی شده است. این آهنگ در 1914 قبل از جنگ جهانی اول و دوباره در 1940 پیش از جنگ جهانی دوم خوانده شد که آشفتگی و تباهی و عامل آلوده کننده ی خصومت و تنفر آیین و رسوم هوپی را توصیف می کند و توسط همان اشرار در سراسر دنیا منتشر شد. این آهنگ در 1961 طی مراسم Wuwuchim خوانده شد.
” تکوین دنیای پنجم آغاز شده است. این امر توسط مردم فروتن و بی آلایش ملل و قبایل کوچک و اقلیت های نژادی، امکان یافته است. شما می توانید این را از خود زمین بفهمید. گونه های گیاهی از دنیاهای پیشین به صورت بذرهایی شروع به پدیدار شدن کرده اند. این امر می تواند آغازگر گیاه شناسی جدیدی باشد اگر مردم آنقدر هوشیار و خردمند باشند که آنها را مطالعه و درک کنند. بذرهای دیگری از این نوع به عنوان ستاره، در آسمان در حال کاشته شدن هستند. بذرهای دیگری از این نوع در قلب های ما پنهان می شوند. همه ی اینا یکی هستند، بسته به اینکه چطور به آن نگاه کنید. این چیزی است که ظهور دنیای بعدی، دنیای پنجم را ممکن می سازد.
” اینها شامل نه تا از مهم ترین پیشگویی های هوپی ها است در رابطه با خلقت نه جهان : سه دنیای قبلی که ما در آن زندگی کردیم، دنیای چهارم کنونی، سه دنیای آینده که هنوز تجربه نکرده ایم، و دنیای تایوا (Taiowa)، خالق، و نوه اش، Sotuknang.”

BookoftheHopiFrankWaterspg95.jpg




پیشگویی ستاره‌ی آبی یاکاچینا آبی 
پر سفید از قبیله ی خرس :
” دنیای چهارم به زودی پایان خواهد یافت، و دنیای پنجم آغاز خواهد شد. طی سالهای زیادی نشانه ها انجام گرفته اند و تعداد بسیار کمی از آنها باقی مانده است.
- نشانه اول : به ما درباره آمدن مردان سفیدپوستی گفته شده است که مانند پاهانا هستند اما همچون پاهانا زندگی نمی کنند. مردانی که سرزمینی را که برای آنها نبوده را می گیرند و دشمنانشان را با تندر نابود می کنند. (توپ و تفنگ)
-
نشانه دوم : سرزمین های ما چرخ های گردان پر سر و صدایی را خواهند دید. (ارابه های سرپوشیده)
-
نشانه سوم : تعداد زیادی جانور عجیب شبیه بوفالو اما با شاخ های بلند بزرگ، زمین را مورد تاخت و تاز قرار می دهند. (گاو شاخ بلند)
-
نشانه چهارم : روی زمین مارهایی آهنی کشیده می شود. (خطوط راه آهن)
-
نشانه پنجم : زمین با یک تار عنکبوت بزرگ متقاطع پیوند می خورد. (خطوط برق و تلفن)
-
نشانه ششم : زمین با رودخانه هایی سنگی که تصاویری را در خورشید ایجاد می کنند، پوشیده می شود. (جاده های بتونی و تأثیر آنها در تولید سراب)
-
نشانه هفتم : شما خواهید شنید که دریا سیاه شده و بسیاری موجودات زنده به خاطر آن می میرند. (لبریز شده نفت)
-
نشانه هشتم : جوانان بسیاری را خواهید دید که موهایشان را مانند مردم ما بلند می کنند، می آیند و به مردم قبایل ما می پیوندند تا راه و روش و حکمت ما را بیاموزند. ( هیپی ها)
-
نهمین و آخرین نشانه : در مورد اقامتگاهی در آسمان ها، بالای زمین خواهید شنید که با ضربه و صدای مهیبی سقوط می کند. آن به نظر ستاره ای آبی خواهد رسید. خیلی زود پس از آن، آیین و رسوم مردم هوپی متوقف خواهد شد.
http://140.247.102.177/katsina/hopi_calendar.gif
نشانه های سومین لرزه
1- درختان خواهند مرد. (در برخی نواحی، باران های اسیدی خسارات سنگینی به درختان وارد کرده اند، اما این می تواند دلالت داشته باشد به باران های جنگل های استوایی)
2- انسان خانه ای در آسمان خواهد ساخت. (ایستگاه فضایی میر، یا ایستگاه فضایی بین المللی که تصمیم به ساخت آن گرفته شده است.)
3- نواحی سرد، گرم و نواحی گرم، سرد خواهند شد.
4- خشکی هایی به زیر آب رفته و زمین هایی از اقیانوس سردر خواهند آورد.
5- ستاره آبی کاچینا ظهور خواهد کرد.

نشانه های ویرانی عظیم
دنیا به پیش و پس خواهد لرزید. مردان سفید با مردمان سرزمین های دیگر وارد جنگ خواهند شد – آنهایی که صاحب نخستین درخشش خرد بودند. ستون های دود و آتش فراوانی خواهد بود، مانند آنهایی که مردان سفید در بیابان های نه چندان دور از اینجا ساخته اند. آنهایی که در مکان های هوپی می مانند و زندگی می کنند، در امان خواهند بود. سپس چیزهای بسیاری باید بازسازی شوند. و زود، خیلی زود پس از آن، پاهانا بازخواهد گشت. او با خودش شروع دنیای پنجم را خواهد آورد. او بذرهای خردش را در قلب هایمان خواهد کاشت. هم اکنون نیز این بذرها در حال کاشته شدن هستند. اینها، راه ظهور جهان پنجم را هموار خواهند کرد.
یک پیشگویی هوپی اخطار می دهد که هیچ چیزی نباید از کره ماه به زمین  آورده شود. در غیر این صورت، تعادل قوانین و نیروهای طبیعت و هستی برهم خواهد خورد، که نتیجه ی آن زلزله ها، تغییرات شدید در الگوهای آب و هوایی و اغتشاشات اجتماعی خواهد بود.
نیاکان ما گفته اند، زمانیکه گیاهان در اواسط زمستان شکوفه دهند، ما باید به سانتا فی (Santa Fe) برویم تا همگان را از رنج و نابودی در راه باخبر کنیم مگر آنکه آنها راهشان را تغییر دهند. در سال گذشته، در وسط زمستان گیاهان شروع به شکوفه دادن کردند.
تمامی مصیبت هایی که در این کشور به شکل گردباد، سیل و زمین لرزه در جریان است، بر روی نفس زمین مادر حمل می شود چون او در رنج است. زغال سنگ و اورانیوم اندام های داخلی زمین مادر هستند. زغال سنگ مثل کبد و اورانیوم قلب و شش های زمین مادر است.
” زمانی خواهد رسید که از زمین مه ای اسرارآمیز برمی خیزد که اذهان و قلبهای همه مردم را تضعیف می کند. رهنمودهای خرد و دانش آنها سست خواهد شد، قوانین الهی خالقمان از یاد مردم محو می شود. کودکان غیرقابل کنترل خواهند شد و دیگر از بزرگترها اطاعت نمی کنند، فساد اخلاقی و جنگ رقابتی برای حرص و طمع به اوج خود می رسد.
نزدیک به پایان، هاله ای مه آلود اطراف کالبدهای سماوی خواهیم دید. چهار مرتبه این هاله دور خورشید ظاهر خواهد شد به عنوان هشداری برای اینکه ما باید اصلاح شویم و به ما می گوید که تمامی مردم با هر رنگی باید متحد شوند و برای نجات به پا خیزند و اینکه ما باید از علل این وضع دشوارمان پرده برداریم.
زمانی خواهد آمد که بهارهای دیرهنگام و یخبندان های زودرس را تجربه می کنیم، این امر نشانه ی بازگشت عصر یخبندان است.
“هوپی، نقش مهمی در نجات نسل انسان دارد از طریق ارتباطی حیاتی با نیروهای نادیدنی که تعادل طبیعت را برقرار می سازند. الگویی ساده است : تمامی دنیا خواهد لرزید و قرمز شده و مقابل آنهایی قرار خواهد گرفت که مانع راه هوپی شدند.
منبع :crystalinks
http://ooust.wordpress.com 2011

پیشگویی سونامی ژاپن 3 روز قبل از حادثه در یوتیوب!

در تاریخ 8 مارس یعنی 5 روز قبل، کاربری با نام “9Nania” در یوتیوب فیلمی را آپلود کرد و ادعا کرد که در تاریخهای 11 مارس الی 23 مارس، حوادث طبیعی وحشتناکی بوقوع خواهد پیوست؛ این فیلم ادعا میکند که در سال گذشته میلادی و در تاریخ 27 فوریه (یعنی حدود 12 روز قبل)، تقارن مدارهای ستاره های دنباله دار Elenin، زمین و خورشید بوجود آمده و این رخداد منجر به زلزله مرگبار شیلی شد. این ستاره شناس، در دنباله فیلم خود به کاربران این چنین توصیه می کند: ” امسال این تقارن مدارها در تاریخ 11 الی 15 مارس اتفاق خواهد افتاد، من پیشنهاد میکنم اگر در منطقه خطر قرار دارید، قبل از 11 مارس، به مسافرت بروید، حادثه ای قطعا اتفاق خواهد افتاد”. برای دیدن این فیلم اینجا را کلیک کنید. زلزله 8.9 ریشتری ژاپن در 11 مارس اتفاق افتاد که منجر به ایجاد سونامی های مرگبار و ویرانگری شد که ارتفاع بعضی از آنها به 12 متر می رسید.
http://www.youtube.com/watch?v=95zMdTvoqcQ&feature=player_detailpage
————————————————————————————–
بر اساس پیش گویی های نوستراداموس آمده است که:
در فرانسه بر اساس پیش گویی های نوستراداموس ” مستشار ملک شارل نهم ” آمده است که سیارات منظومه شمسی در پایان دو هزار سال دچار آشفتگی شده و پس از ۱۲ سال بعد از آن یعنی ۲۰۱۲ موجب ویرانی و نابودی حیات خواهند شد.
این پیشگویی مجددا در سال ۱۹۸۰ در ژاپن هنگامی قوت گرفت که دانشمند ریاضیدان ژاپنی ” هایدو ایتاکاوا” بیان داشت که مجموعه سیارات منظومه شمسی در اگوست سال ۲۰۱۲ در یک پدیده ای نادر همگی در یک خط در پشت خورشید قرار خواهند گرفت و این موضوع سبب تغییرات شدید جوی و آب و هوایی در کره زمین و پایان حیات بر روی آن خواهد شد . آیا صحبت های پدر علوم فضایی ژاپن را باید جدی گرفت؟
اینکه این اتفاق یک سال زودتر در حال رخ دادن است بحث دیگری است اما جابجا شدن کره زمین که بر اثر زلزله شیلی و حالا بر اثر زلزله ژاپن رخ داده، شرایط نگران کننده ای را ایجاد کرده و دانشمندان را به فکر فرو برده است که قرار است چه اتفاقات دیگری بدنبال این حوادث تلخ برای بشریت رخ دهد؟
منبع : http://pishguu.persianblog.ir 


www.ufolove.com


 

نماد فِرَوَهَر،نماد زرتشت يا اثبات بازگشت روح؟



اين مقاله يك تحقيق ديني و علمي يا هرچيزي از اين دست نيست .گردآوري و ترجمه بعضي اطلاعات و افكارو تحقيقات … درباره نقش زيبا و تاريخي فروهر ميباشد كه سعي شده از منابع خارجي وايراني  معتبر در اين باره استفاده شود و اگر كمي پراكنده بنظر ميرسد بخاطر حجم زياد مطالب بوده كه سعي شده ، اهم آن به حضور سروران عزيز تقديم گردد.


*Reference:
1 *Faravahar Wikipedia
2 * http://asha.blogsky.com
3 * http://www.porsojoo.com
4 * http://forum.parsiking.com
5 * http://2500sal.blogsky.com
6 * http://www.crystalinks.com
7 * http://mohafezekar.wordpress.com
8 * http://fanoosenoghreei.persianblog.ir
9 * http://zartoshtimosalman.parsiblog.com
*10 http://zartoshtimosalman.parsiblog.com
11*http://iran-world-picture-news.persianblog.ir

*** براي راهيابي به مطلب ابتدا گريزي به مبحث زرتشت  مي زنيم و سپس به اصل مي پردازيم .

اين كه زرتشت  حقيقتا در چه تاريخي وجود داشت يك معما باقي خواهد ماند با اينكه تاريخ هاي گوناگوني در اين باره ذكر شده اما اغلب حقيقي به نظر نميرسد . زرتشت به راستي كه بود؟ نظرات در اين مورد بسيار مختلف است اينكه يك معلم بزرگ بود يا يك پيامبر يا يك انسان وارسته يا حتي يك كشيش ! …  با اين تفاصيل آن چيزي كه مهم است اين ميباشد كه در طول تاريخ  نظرات وي هنوز باقي مانده است و از آن با احترام ياد ميشود .آن چه اغلب محققان بر آن باور دارند اين است كه وي به يك منبع متصل بوده است و يك شخص عادي نميتوانسته چنين ذهن فرازماني داشته باشد.


وي گفتار فلسفي بسيار دارد و شعر نيز ميگفته است با اين حال آن چه  در متون برجسته در تعريف از او نوشته اند اثر يا به  دستور خود وي نبوده است . در اوستا از زرتشت به عنوان يك شخصيت در گفتگو با اهورا مزدا استفاده ميشود و …  بهر صورت آن چه محرز است  تا 9 قرن بعد از حمله اعراب ، هنوز هم زندگي او را معجزه ميناميده اند.
براي يونانيان باستان بر اساس متون نوشته شده ، زرتشت ، چنان نمادي از از اسرار آميز ترين انسان ها بود كه وي را بزرگترين جادوگر تا به آن دوره  ميناميدند تنها وقتي در قرن 18 اوستا به غرب آورده شد دوباره معروفيت يافت  اين بار نه بعنوان ساحري اسرار آميز،  بلكه انساني توحيدي و با فلسفه هاي اخلاقي والاي انساني …  فلاسفه اي مانند كانت و ديدرو او را يك نمونه انساني به عنوان مدلي براي بهترين انسان ها ذكر كرده اند و ولتر نيز نمايشنا مه اي نوشت به نام * زرتشت* و همين طور رامئو آهنگ ساز فرانسوي يك اپرا به اين نام نوشت و …
( گفته مي شود وقتي او بدنيا آمد بجاي گريستن ، خنديد! و بعد اين خنده و لبخند معصومانه و زيباي او همه را به وحشت انداخت به گونه اي كه قصد فنا كردنش را كردند و …درباره زندگي او قطعا بسياري اطلاعات تام دارند ونيز در اين تحقيق به حقيقت آيين وي كاري نداريم . از اين رو به مباحث ديگر در اين زمينه كه طبق پژو هش هاي محققان ديگر انجام پذيرفته مي پردازيم.)
برگرديم سر اصل مطلب يعني نماد فروهر Faravahar **




چهره نماد فروهر كه نماد زرتشتيان ناميده ميشود، شبیه چهره انسان و در نتیجه ، نشان دهنده  ارتباط خود با بشر است.

* دو بال گشاده  با  سه پر اصلی،‌ در سه اشكوب (طبقه) فراگيري :
  • پندار نيك = هومت
  • گفتار نيك = هوخت
  • كردار نيك = هورشت

را ياد آوري مي كند و نشان وارستگی مشيا ( انسان)  از گرايش های ناهنجار است، تا به ياری آن، نيروی پرواز مينوي گرفته و به درجه ی رسايی و والا و سرانجام به‌ اهورامزدا برسد.
*  دامن يا دم  فروهر رو به پايين در سه اشكوب (طبقه ) نشان :

بد انديشی   =  دُژمت
بد گفتاری  =  دُژوخت
بد كرداری =  دُژورشت

است و ياد آوری می كند كه هر كسی بايد با زير پا گذاشتن  انديشه، گفتار و كردار ناپاك ( كينه، رشك، آز و بدی  ) را از خود دور سازد.

*     دو رشته آویخته: این دو رشته نماینده
سپنتا مینو  =  خوی خوبی
اَنگره مینو  = خوی بدی

است که همیشه ممکن است در اندیشه هرفرد ظاهر شوند.
این شکل در برخی اساطیر به شاهین یا علامت سلطنت تعبیر شده و در برخی جاها به سمبل فر ایزدی( فر هوور)  یعنی نیرویی که سبب برتری و حمایت از شهریار میشود) و به همین سبب در بالای سر شاهان هخامنشی دیده میشود).


* راهها به سمت صورت هدایت شده و دومی در پشت قرار گرفته است. این نیز نشان می دهد که ما باید به سمت خوب ادامه راه دهيم دور از بد شويم .
*  دایره در وسط تنه فروهر،‌  نشان می دهد که روح ما جاویدان است ،  نه آغاز دارد  و نه پایان.
*  یک دست از يك سمت به بالا ، که نشان می دهد كه  باید پيشروي كرد و ادامه داد . راست بودن دست نشان راستی است. افراشته به بالا بودن دست نشان ستايش به درگاه اهورامزدای يکتا همزمان با پيشرفت است.
*  از سوی دیگر دارای یک حلقه در دست  به عنوان رعايت  حلقه ای از اصول  ، به نمایندگی از وفاداری و صداقت است که اساس فلسفه زرتشت است. چپ بودن دست نشان شيفته بودن دل و جان به اهورامزدا است، چون دست چپ به دل نزديكتر است.



فروهر در باور سنتي زرتشتيان ، وجود انسان از چهار گوهر تشكيل شده است كه بهم پيوسته اند و از تاثير آنها بر يكديگر ، پويندگي و بالندگي از هر فرد سرچشمه ميگيرد. اين چهار جز عبارتند از ” تن و جان ” كه مربوط به جهان مادي اند و ” روان و فروهر ” كه مربوط به بعد مينويي سرشت آدمي هستند.
در اوستا از پنج نیروی باطنی بدین ترتیب سخن رفته‌است:
  1. اهو  ( جان )
  2. دئنا  ( وجدان )
  3. بئوذ ( قوهٔ ادراکه )
  4. اورون ( روان)
  5. فروشی ( فروهر )
نماد فروهر ميگويد:
رو ح انسان قبل از تولد تا به حال وجود داشته و تا وجودش و پس از مرگ نيز ادامه خواهد داشت تا آن قدر رشد كند تا به اتحادي معنوي به خدا برسد كه در اوستا به آن گفته ميشود:
  • Frasho – kereti*
تاریخچه Faravahar( فروهر)



در كتيبه هاي به جا مانده از مردم آنوناکی از سیاره نیبیرو، كه گفته ميشود به وجود آورنده تمدن سومریان بوده اند و  به دلیل تغییرات آب و هوایی و خشک شدن هوا در ۳۶۰۰ پیش از میلاد مجبور به ترک زمین شدند  نمادي مانند فر وهر ديده ميشود .
بجز اين سابقه طراحی نماد*  فروهر*  در الگويي از يك پرنده  با بال هاي گسترده در مصر باستان شناخته شده و   آغاز می شود.  در مصر باستان ،ااين  الگو،  پرنده تلطیف شده اي  است که به عنوان تصویر عقاب با  بال هاي گسترده شناخته شده است و وي‍ژگي آن نيز اينست كه ، یک پرنده در حال  پرواز نشان داده شده است با بالها و دم آن ، و در حاليكه پاها را  باز کرده اند.

تصویر عقاب با بال گسترده آن  در ایین و تشریفات نشانهای خانوادگی با  ویژگی خاص طرح شده بوده اند و چنين طرحي بار ها در طول تاريخ  در فرهنگ ها  استفاده  شده است  ،همين طور كه اكنون نيز در حال استفاده است  از جمله در آمریکا ، که به صورت  بال گسترده در   مهر و موم و  از ویژگی های دولت ایالات متحده استفاده مي شود.
با گسترش كشفيات باستان شناسي در مصر در گنجینه اوه  )آنخ آمون ) ankh – amoun است که بدن پرنده با سر انسان برجسته ، اين  نقش دوباره ظاهر ميشود.كه تا حدي نزديك به فر وهر در زرتشت است .  طراحی های مصری که از ویژگی های آفتاب دیسک با بال است و  این  آفتاب دیسک نشان دهنده Horus ، شاهین مي باشد..
اما دیسک بالدار از همان ابتدا تقريبا  نمادی از سلطنت الهی (  یا به نفع الهی براي  شاه) بوده است يا به اين عنوان هم استفاده شده است.


در سوریه نيز ، آن ، در مهر و مومي از تمدن میتانی (c.1450 – 1360 قبل از میلاد نشان داده شده است.

اما اين نقش ، باشكل انساني  و بدون شکل انساني هم ديده  می شود.





بدون شکل انسان ، آن را نمادی از) Shamash شمش )خداي آفتاب ميدانسته اند و  با چهره انسانی ، آن را نمادی از خدای ملت آشورميدانند كه  در بسياري از مهرو موم هاي حجاري شده ديده ميشود. اين نقش راه خود را در ميانه ی هزاره ی دوم به سمت آشور باز نمود.در آنجا خصوصيت هنری ويژه ای يافت. براي مثال نمونه هايي بر ويرانه هاي * توکولتیــنینورتا * (۸۸۴ـ۸۹۰پ م) * آشور نصير پال۲*  *۸۵۹ـ۸۸۳پ م  * و * شلمانصر ۳ ( shalmaneser 3) ظهور کرده اند.  چهره شاهانه  حجاري شده درون آن هم به نظر ميرسد با تكامل هنر،  طراحي بهتري شده اند و گويي بعد از آن براي بسياري از دول و تمدن ها بصورت ماندني به تصويب رسيد.




در ايران هم  در برش هاي  سنگ مقبره پادشاهان هخامنشی كه  در بيستون ایران حک شده، ديده ميشود
… آنچه عجيب بنظر ميرسد اينست كه هر كنده كاري با كنده كاري ديگر متفاوت است ! با اين حال  در یکی از آن ها ،نقش  بسیار بسیار شبیه به نسخه آشوری ( با بال مربع) است.
از  آن جايي كه آن چه در  تخت جمشید حجاری شده(مرکز سلسله هخامنشی )، که  جايگاه كمال  فروهر است پس دقيق تر،  مفصل و ریزتر پرداخته شده   است و به  کمال آن نزديك تر ميباشد اين را هم بگوييم كه بنظر ميرسد  اين نقش براي هخامنشيان بيش از يك فرم كه به صورت يك نماد باشد در پرسپوليس قرار داده شده است!

پژوهشگران بر اين نظر مشكوكند  كه آيا اين شكل انساني خداست براي زرتشتيان؟يا همان اهورا مزدا؟
آيا چنين است ؟
پاسخ زرتشتيان اين است كه  در آيين زرتشتي اهورا مزدا انقدر متعاليست كه با هيچ شكلي قابل تصوير كشيدن نيست پس اين نميتواند درست باشد و درست نيست .

با اين حال  ميتوان آن را به شكوه ايرانيان در زمان زرتشت نسبت داد كه با افتخار بر همه جا با عدل حكمراني مي شده است.
* مطلب جالب  ديگر اين كه  پس از هخامنشیان ، تصویر Faravahar ناپدید شده است از هنر عظيم پارسی!
هیچ مدرکی هم  برای آن كه بگوييم  به عنوان الگوي خدا بعد از… در هنر باقی مانده از دوره اشکانی ، وحتي بعد  آن وجود ندارد!
تنها در هنر از دوره ساسانیان با بازنگري به گذشتگان  حدود 250-650 میلادی  هنر ساسانی *کند اکو از  برخی از ویژگی های منحصر به فرد فروهر حفاظت و استفاده شد آن هم به عنوان نمادهای اصلی سلطنت ساسانی و حفاظت الهی آن هلال ماه در یک دایره بود ، با روبان جریان از دو طرف حلقه ….

بااين تفاصيل چرا از همان ابتدا اين همه تفاوت ميان اين  نقوش هست؟به طور واضح تر،  نماد زرتشت، با نقشي كه كنار قبرداريوش و بعضي نقوش در مكان هاي ديگرديده ميشود  ، تفاوت هاي عجيبي دارد ! شايد اين نقش مفهوم ديگري دارد؟

بعضي از محققان از جمله ، اميد معين با تحقيقاتش عنوان كرده اند  كه  اين نماد در خيلي جاها   با نظر زرتشتيان همخواني ندارد.براي مثال  وي چنين ميگويد:



سه ردیف پر در بالها!!
طبق گفته ی
زرتشتیان سه ردیف پر در هر بال فروهر اشاره به سه شعار زرتشتیان دارد: پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک
اما در کنار قبر داریوش بالهای نقش فروهر از
چهار قسمت تشکیل شده و در تصویری که پس از آن می آید، سه ردیف است
با توجه به تصویر فوق ما چه مفهومی را برای ردبف چهارم بالها می توانیم اضافه کنیم؟




دم یا دامن!!
بنا به گفته ی زرتشتیان، در قسمت
دامن یا دم فروهر، سه ردیف پر مشاهده می شود که نشانه ی پندار بد و گفتار بد و کردار بد است که باید زیر پا گذارده شوند.
اما در شكل زير كه از
نمای کتیبه بیستون گرفته شده تنها دو ردیف می بینیم که با تعریف امروزی این نگاره مغایرت دارد.





پیرمرد!!
پیرمرد
در تصاویر فوق که هر دو متعلق به زمان داریوش است نزد زرتشتیان اینطور تعریف می شود: “چهره ی پیرمرد سالخورده اشاره به شخص نیکوکار و یکتاپرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب و پسندیده اش سر مشق و الگوی دیگر مردمان است. حلقه دایره ای که در دست پیرمرد قرار دارد، نشانه پیمان با پرودگار و همبستگی ها است.”
در تصویر اول که از نقش رستم گرفته شده پیرمرد با لباس
و کلاه پارسی است. همین تصویر نیز در تخت جمشید با همین شمایل وجود دارد لیکن با سه ردیف بال. اما در بیستون پیرمرد نیکو کار نماد زرتشتیان لباس و کلاه اشوری و بین النهرینی بر تن دارد!! از شمایل چهره این اثر کاملا واضح است که او ماهییتی غیر پارسی دارد.
ممکن است
بگویید احتمالا حجاری که این نقش را می تراشیده فردی بین النهرینی بوده که در حکومت داریوش خدمت می کرده و با فرهنگ ایرانی اشنا نبوده اما آیا این حجار بین النهرینی مجاز بوده که در کتیبه طویل و عریض داریوش پرچم دولت اشور!  را بر روی کلاه پیرمرد سالخورده که نماد فروهر هم نیز می باشد، حجاری کند؟




اما اين دايره چيست؟

این دایره هیچ سابقه ای در هیچیک از نمادهای موسوم به فروهر در ایران ندارد جز بیستون و در عوض در چندین لوح بابلی میتوان آن را مشاهده کرد و تقریبا در تمام حجاریهای آشوری بشکل مچ بند به فراوانی استفاده شده.
حجاري ها ي تنديس با نقش دستبند و سطل را كه بخاطر داريد؟ نقش دستبند ها همان هست كه در سمت راست با فلش قرمز نشان داده و در تصوير چپ همان است با اندكي تغيير كه در لوح سومريان و كتاب معروف  سيچين ديده ايم.

تصویر
دیگری که بر ابهام این نماد می افزاید این است که نقش دیگری از نماد فروهر در موزه لوور وجود دارد. در این نقش نه تنها از حلقه دایره در دست پیرمرد که نشان پیمان با پرودگارست اثری نیست ؛ بلکه چهره همین پیرمرد سالخورده و نیکو کار نیز وجود ندارد.





با این وجود آیا می توان ادعا کرد این نقش نشان دین زرتشت است؟ چرا ساسانیان که یک حکومت دینی بر پایه زرتشت است، هیچ وابستگی به مفهوم فروهر نداشتند؟



اين نظر وي واقعا قابل تعمق است و حقيقتي در آن نهفته است. اما چيزي كه به زعم من ( نويسنده و مترجم متون  اين تحقيق) ايشان بدان اشاره نكرده است چيزي است كه شبيه پا در اين نقوش ميبينيم! كه گاهي مانند پاي حيوانات(سم)در نقوش زرتشتي  ! گاهي مانند پاي پرندگان به صورت سه شاخه ! گاهي به مانند گوي حلزوني شكلي مدوربه بيرون  ميباشد در صورتيكه اگر حالت جمع شدن براي چنگال پرنده اي باشد بايد به داخل باشد نه به سمت خارج !
ديگر اينكه گاهي كوتاه كوتاه نمايش داده شده و گاهي بلند و آماده براي فرود!
اما اگر اين موجود نشان يك نوع پرنده است چرا در حال بال زدن و با بالهاي مواج نقش بندي نشده است!!!و هميشه بالها بصورت باز هستند!
هيچ كس نميداند براستي فروهر چيست اما تاريخ نشان داده است كه چه قبل و چه كنون اين بعنوان نماد نعمت و فضل  الهي است . شايد گاهي  نشان دهنده شخصي است كه از آسمان آمده تا چيزي را رسميت ببخشد  .


و نيزعنايت بفرماييد به يك مطلب ديگر كه در بالا عنوان شد ( تكامل روح در حلقه وسط نقش ) يعني  هنگامی که زندگی انسان بر روی زمین به پایان رسیده ،روح انسان هاي خوب به زمين برميگردد كه اين ميتواند همان  الهام بخش برای باور یهودی و مسیحی در “فرشته نگهبان” باشد (انجیل متی)

در اين جا ميتوان به مطلبي اشاره كرد و آن اين كه، به  طور شگرفي در بيشتر اديان و…حتي ما  ايرانيان براي احترام به ارواح پاك انسان هاي خوب،  آخرين روز هاي سال را ( درست قبل از سال نو فارسي كه ماه مارس آنان ميشود)  براي احترام و تجليل از روح رفتگان  اختصاص داده مي شود كه گفته ميشود ارواح به زمين ميايند و …
.
افسانه هاو روایات اقوام  مصري نيز از اين نقش به عنوان فره وشي يعني ، ارواح مردگان كه می تواند مقبره خود را ترک پرواز كرده   در سرزمین ها  زندگی کنند ، استنباط ميكنند و اين فره وشي را لطف خدا ميدانند كه پس از مرگ باز هم وجود دارند تا به كمال برسند .


نكته اسرار آميزي كه با توجه به نكات مبهم در اين نقاشي و تشابه آن در همه اقوام و… وجود دارد يك ايده باطني است كه از اين طرح به عنوان يك وسيله هواپيما مانند بعنوان فرود روح انسان دوباره و پس از مرگ براي سير تكامل(با آن حلقه)  با بالهايش به صورت هاي گوناگون و بصورت نمادين چون مرد و پرنده و حيوان (در حالت تناسخ  يا روح در زمين) … وجود دارد كه افكار عرفاي بسياري را بخود مشغول كرده ..



براستي نماد فروهرچيست؟ نماد زرتشت يااثبات  بازگشت روح پس از مرگ به زمين ، سفينه اي از نيبيرو يا نماينده اي بال دار براي رسميت بخشيدن به موضوعي مهم بعنوان نمايند ه اي ازآسمان؟چرا با اينكه اينگونه بر فراز آثار تاريخي ما مي درخشد چون يك سر و راز مدفون شده در قلوب، نسل به نسل به ما نرسيده و از درك حقيقت وجود آن عاجزيم!؟

وقت آن است پس از هزار سال  گمنامی ، فروهر كه به رايگان از دیوارهای تخت جمشید در پرواز است و همچنان بر تارك آثار باستاني سرزمين  ايران ميدرخشد به زودي  با توجهات  مختلف  علاقمندان با كشف حقيقت ، معنای جهانی خود راكه  لبريز از نور ، عقل ، عدالت ، و فضل خدا می تواند باشد با الهام بخشيدن به جهانيان به ظهور برساند .
پيوست:
* جزیره مصنوعی نور که با طرح فروهر قرار است در اطراف شهر سیراف ( نزديك بوشهر) ساخته شود با كمك معماران بسياري در حال انجام است.   http://iranpardis.com

** بسياري بر اين عقيده اند كه اين كلمه فروهر نيست و فرهوور درست است . از آن جايي كه استفاده از كلمه فروهر بيشتر باب بوده است از اين كلمه در اين تحقيق استفاده شده است.  فَروهَر یا صورت اوستائی آن فَروَشی یا در پارسی باستان فَرورتی و در پهلوی فَروَهر و در پارسی فروهر یکی از نیروهای باطنی است که به عقیدهٔ مزدیستان پیش از پدید آمدن موجودات، وجود داشته و پس از مرگ و نابودی آنها، به عالم بالا رفته و پایدار می‌ماند. به دين زرتشت *مزدیسنا* ميگويند .

*** برپايي ” عيد اموات ” (فرهور) يکي از مهمترين جشنهاي شب عيد نوروز باستان است، که در برخي از مناطق کشور در ايام نوروز برپا مي شود که در اين عيد که پيش از آغاز تحويل سال نو برگزار مي شود، مردم با سبزه و گل و شيريني به زيارت اهل قبور مي روند.
در جشن فرهور ايرانيان بر اين باور بودند که در پنج روز پاياني سال اموات و درگذشتگان شان از آسمان به روي زمين مي آيند، به همين جهت اقدام به خانه تکاني مي کردند       http://www.rasekhoon.net


****‌ چنبره ی (حلقه ی) در دست چپ فروهر: نشان پيمان سپند (مقدس) مشيا با اهورامزدا در پيوستن به اشويی است. اين نماد امروزه بگونه ی انگشتر پيوند (حلقه ی ازدواج) در همه ی جهان بكار گرفته می شود. زن و شوهر نيز با دادن انگشتر پيوند در دست چپ، پيمانی سپند را با يكديگر می بندند كه هميشه به يكديگر زنهار دار (وفادار) باشند     http://www.porsojoo.com

***** در آيين زرتشت، بهشت برين يا دوزخ سوزان نويد داده نشده است !! دوزخ و بهشت در همين جهان است و هرچه بكنيم به خودمان برمی گردد.     http://www.porsojoo.com

****** در آيين زرتشت ،  اهريمن (شيطان) هستی جداگانه ای نيست كه همواره در کمین باشد كه انسان را  گول بزند و او را از راه راست كژ كند! بلكه اين نيروی اهريمنی، در درون او جای دارد و اين اوست كه با پشت سر گذاشتن اين نيرو وتكامل ، توانا خواهد شد كه به اهورامزدا نزديك شود. اين انسان است كه هر لغزشی را گردن كسی می اندازد،كه  شيطانش مي نامند ، سستی او در برابر دشواری ها و سختی ها است. .     http://www.porsojoo.com
*******  اين حلقه مدور در اين نگاره ها هم ديده ميشود و نيز شبيه اين دو دستبند طلا در موزه لوور است.



  www.ufolove.wordpress.com

دیسک آسمانی نبرا






قدمت دیسک آسمانی نبرا به اتفاق آرا به 1600 سال قبل بر میگردد و منصوب به یک منطقه در زاکسن آنهالت (Saxony – Anhalt) در آلمان است. این دیسک یک صفحه برنزی گرد به قطر حدود 30 سانتیمتر و به رنگ آبی – سبز است و با نماد ها و سمبل های طلایی رنگی منبت کاری شده است که عده ای آن را خورشید یا هلال کامل ماه تفسیر کرده اند یا حتی ستاره ها (شامل یک دسته هفت تایی ستاره است که به خوشه پروین نسبت داده شده. به ویکی پدیا مراجعه شود). و هلال ماه با چندین حرکت آن (به عکس دقت کنید که هلال های ماه روی آن از کوچک به بزرگ)یا به عنوان قایق خورشید Sun Ship تفسیر شده است (در عکس زیر همه چیز کامل نشان داده میشود). این شیء به عصر برنز در فرهنگ آنتیس (Unetice) وابستگی دارد.
http://www.celticnz.co.nz/NebraSunDisk/NebraCalibration.JPG
اگر این شیء پیدا شده معتبر و قابل اعتماد باشد، یک نور جدید را به علم ستاره شناسی و قابلیت های مردم اروپا در عصر برنز می پاشاند. (از جمله سازندگان استون هنج Stonehenge).

قضاوت کردن از روی قوسهای تذهیب شده طلایی (که زاویه ها را تشکیل میدهند) در طول محیط دیسک، ممکن است باعث فهمیدن این موضوع شود که فرهنگ عصر برنز در اروپای مرکزی، از اندازه گیری اجسام آسمانی و چیزهای دیگری که گمان میکردیم، بسیار پیچیده تر بوده است.
این شی نیز بدون بحث و جدال نبوده است. ریچارد هریسون Richard Harrison پروفسور تاریخ شناسی دانشگاه اروپایی بریستول و متخصص در ظروف قدیمی شناسی، با اینکه در هنگام مصاحبه اش این شیء را ندیده بود، اجازه داد که یک مستند BBC از نظریه های اولیه اش در رابطه با این شیء نقل قول کند.
به این لینک برای مستند BBC مراجعه کنید.
http://www.bbc.co.uk/science/horizon/2004/stardisctrans.shtml
به نظر می آید که این دیسک بسیار به طور ناگهانی و غیر منتظره در سال 2001 سر از فروشگاه بین المللی عتیقه فروشی (یک فروشگاه اینترنتی) در آورده است.
فروشنده مدعی شده بود که این دیسک بوسیله تعدادی جستجو گران غیر قانونی عتیقه جات در سال 1999 با کمک یک فلز یاب از زیر خاک در آورده شده بود.

این قسمت شرح عملیات پلیس برای پیدا کردن این شیء است.
اموال باستان شناسی، جزئی از دارایی ایالت (زاکسن آنهالت) است. در یک ماموریت پلیسی در باسل (Basel) در سوئیس، این دیسک توسط باستان شناسان ایالت دکتر ولفهارت اسکلوسر Dr Wolfhart schlosser بدست آورده شد. و طبق قسمتی از معامله، رئیس قاچاقچیان آنها را به جائی که بقیه وسایل وجود داشتند راهنمایی کرد و باستان شناسان بقیه وسایل که شامل (دو شمشیر برنزی، دو تبر، یک chisel (نوعی کاردک) و قطعاتی از دستبند های مارپیچ) بود، پیدا کرد.


این قسمت ادامه ی ماجرا است.
با اینکه در اولین حفاری هیچ شخصی وجود نداشت، اما باستان شناسان شروع به حفر و کاوش در آن منطقه کردند و شواهد و مدارکی مبنی بر صحت ادعای آن شخص پیدا کردند (وجود وسایل و مصنوعات برنزی در خاک آنجا). دیسک به همراه چیزهای پیدا شده مربوط به آن در موزه Landesmuseum fur vorgeschichte (موزه ملی تاریخ باستانی) در زاکسن آنهالت آلمان قرار دارد.
منطقه پیدا شده توسط قاچاقچیان غیر مجاز، یک محوطه باستانی – تاریخی است که بالای تپه را احاطه میکند تپه هنوز به نام میتلبرگ Mittelberg (تپه مرکزی) مشهور است. این یک تپه 252 متری است که درجنگل زیگلرودا Ziegelroda ، در 180 جنوب غربی برلین قرار دارد.
این نقطه طوری قرار دارد که به نظر میرسد در نقطه اعتدالین (یا دایره البروج به هر یک ار دو نقطه تقاطع مسیر ظاهری سالانه خورشید با استوای سماوی (امتداد استوای زمین تا آسمان شب) گفته میشود) و پشت بلندترین قله کوه هارز Harz است. دشتی در نزدیکی آن قرار دارد که دارای حدود 1000 تپه میباشد. توسط شکارچیان گنج، ادعا شده است که این شیء مصنوعی درون یک چاله پیدا شده است.
با اینکه این شیء به کمک متد های باستان شناسی کاویده نشده است، و با اینکه ممکن است زادگاه ادعا شده آن ساختگی باشد، اما، سندیت آن وابسته به عکسهای ریز از روی خوردگیهای روی کریستال می باشد (به لینک مراجعه شود). که تصاویری را ارائه میدهد که نمیتوانند تقلبی باشند و در نوع خود یکی از بهترین و زیباترین ریزنگارهای علمی می باشد.
تاریخ دقیقتر دیسک آسمانی نبرا، با اینکه وابسته به تاریخ سلاح های عصر برنز، که به همراه دیسک برای فروش گذاشته شده بود، و گفته میشود که از همان محوطه میباشند، که این تبر ها و شمشیر ها از نظر نوع شناسی می توانسته به هزاره 2 قبل از میلاد برسد (فرهنگ آنتیس Unetice ). آنهایی که این دیسک را معاینه کرده اند، به این موضوع نیز اشاره کرده اند که زنگارهای نشان داده شده روی دیسک، می تواند قدمت آن را نشان بدهد.
http://www.crystalinks.com/shroud.html
با توجه به تجزیه و تحلیل عناصرتوسط اشعه ایکس فلورسانس توسط (ای . پرنیکا) E. Pernicka از دانشگاه فرایبرگ Freiberg ، سرچشمه عنصر اصلی آن (مس) از میتربرگMitterberg  ، اتریش میباشد. در حالی که طلای آن از کوههای کارپاتیان Carpathian است و قطعا از مس بوتندورف Bottendorf که در مجاورت دیسک نبرا است، استفاده نشده است. اما بعضی از اشیاء مسی، همانجایی که گداخته شده بودند، پیدا شدند.
اگر این دیسک معتبر باشد، میتوان استدلال کرد که 3600 سال قبل در اروپای مرکزی، مقداری نجوم و ستاره شناسی وجود داشته. ارائه مصریان باستان از آسمان یک قیاس الگووارانه (از این دیسک) در این زمان است. کمبود مفاهیم باستان شناسانه ی محکم برای این دیسک، به این معنا است که اعتبار گذاری و زمان گذاری برای این دیسک سخت میباشد. این شیء به هیچکدام از اثرات هنرمندانه دوران خود شباهت ندارد و حتی توسط عده ای از باستان شناسان، تقلبی معرفی شده است.
امکان دارد که این وسیله، همانگونه که برای مسائل علمی استفاده میشده، برای مفاهیم و مقاصد روحانی هم استفاده میشده. این دیسک یک شیء بسیار زیبا میباشد و زنگارهای آبی – سبز روی برنز ممکن است قسمتی از این شیء دست ساز بوده باشد.
به تازگی اصالت آن توسط پروفسور پیتر اسکوار Peter Schauer از دانشگاه رگنزبرگ Regens Berg که آن را به عنوان یک شیء از ناشناخته تفسیر کرده است، مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در فاصله 23 کیلومتری محل حفاری، دایره گوسک Goseck کشف شد، که میگفتند یک رصد خانه خورشیدی است که در سال 4900 قبل از میلاد ساخته شده.

دایره گوسک Goseck  (تصویر بالا)

www.ufolove.wordpress.com
منبع:  http://www.crystalinks.com/nebraskydisc.html

خوشه پروین،پلیادس (ثریا يا هفت خواهر)


پلیدیس (ثریا يا هفت خواهر)
گزارش هفتگی
نویسنده : آرش بیگ
قسمت : 247 دانستنیها
تاریخ :29 ژانویه 2008


با درود فراوان، گزارش این هفته را به مصاحبه جالب دیگری که در برنامه شبانه و رادیوئی سی.تو.سی شنیده ام اختصاص داده ام و امیدوارم مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد. این مصاحبه توسط برنامه ساز رادیو جورج نوری ، با جورج گرین یکی از بلند پایگان نظام سرمایه داری و برنامه سازان پشت پرده سیاست آمریکا انجام شده است که در آن وی پرده از اسرار بیشماری در رابطه با پدیده یوفو و فرازمینیان ، بر میدارد. ابتدا بطور اختصار راجع به مصاحبه شونده اطلاعاتی به شما بدهم. جورج گرین ، بعد از گذراندن تحصیلات عالیه، تدریجاً پا به عرصه سیاست میگذارد و بخاطر حیطه کامل بر اقتصاد بین الملل و ارتباطات محکم سیاسی، خیلی زود به جمع کمیته تصمیم گیرندگان پشت پرده سیاست آمریکا در میاید. تا جائی که در جلسه ای با حضور تد کندی ، هنری کیسینجر و … ، روسای جمهور آینده آمریکا را انتخاب می کردند. اما دیری نمی پاید که وی در اوج قدرت و ثروت به شکلی ناگهانی از سیاست فاصله گرفته و پست های حساس دولتی را یکی بعد از دیگری رها کرده و برای مدتی منزوی می گردد. در این رابطه جورج گرین می گوید، دلیل بزرگ و بسیار قانع کننده برای من فساد حاکم در میان بلند پایه گان کمیته های تصمیم گیری بود و آنکه اصلاً نمی خواستم شخصاً بخشی از آن را بر دوش حمل کنم و دلیل مهم دیگر، آنکه در اثر یک ارتباط بسیار کوچک با پرونده عجیبی برخورد کردم که مسیر زندگی من را دگرگون کرد. این پرونده عجیب پرونده تماس کشاورز سوئیسی با موجوداتی به نام از” پلیدیس” ثریا و يا هفت خواهر بود و متعاقب پیگیری این پرونده و تماس با کشاور سوئیسی به این نتیجه می رسم که به هر شکل و هر قیمتی که شده باید این موضوع مهم و تاریخی را با همنوعانم خصوصاً آمریکائیان تقسیم کنم. خصوصاً آنکه بعنوان فردی که تا حدود وسیعی با اقتصاد بین الملل آشنا بودم و درجه اهمیت انرژی را در این رابطه می دانستم ، تصمیم جدی می گیرم که به اسرار این پرونده دست پیدا کنم. موضوع آشنائی من با “بیلی مایر” خود داستانی دارد که از حوصله این بحث خارج است. اما قدر مسلم آنکه سرانجام با وی تماس گرفتم و او در یکی از جلسه هائی که با هم داشتیم به شکلی غیر مترقبه گفت که موجودات “سیستم پلیدیس” می خواهند با تو ارتباط برقرار کنند و مطالب خاصی را با تو در میان بگذارند. در آن زمان متوجه ماجرا شدم که تمام حوادث زندگی من، مرا به این نقطه رسانده است که بعنوان نماینده مقتدری از کره زمین با این موجودات رابطه برقرار کنم. مطالب راجع به جورج گرین و زندگی او زیاد است اما باید به مصاحبه پرداخت.

او می گوید؛ خیلی مایلم راجع به این موجودات هوشمند، مردم ما بیشتر بدانند، اما بگذارید از وضعیت زندگی آنها سخن بگویم، اتمسفر کره آنان با موادی خاص ترکیب شده است که مشکل تغذیه را به حداقل رسانیده است یعنی هر فرد آن کره روزها می تواند بدون غذا زندگی کند، آنها مانند انسانها دارای خانواده می باشند و فرزندان بشکل خارق العاده ای مطیع بزرگسالان و پدر و مادر خود می باشند، آنها با هم صحبت نمی کنند و رابطه بشکل تله پاتی وجود دارد، 400 میلیون نفر در آن کره زندگی می کنند و سیستم اداری و اقتصادی آنها با کره زمین کاملاً متفاوت می باشد، بعنوان مثال دولتی ندارند که برای آنها مسائل را دیکته کند یعنی در اصل همه تابع قوانین وضع شده می باشند و اقتصاد آنها نیز بر اساس پول نمی باشد. اگر آنجا بروید همه چیز آرام است، گاهی مردم را می بینید که تصور می کنید که در خواب هستند، در حالیکه آنها در حال مراقبه می باشند، در آنجا ماشین و هواپیما و بطور کل وسائل ارتباطی ماشینی به چشم نمی خورد و در اصل ارتباط آنها بشکل روحی و عرفانی انجام می پذیرد. مورد جالب توجهی را که برایم توضیح دادند این بود که در گذشته چند بار اتمسفر کره آنان بخاطر چرخه طبیعی خود دچار نوساناتی میگردد و آنها اختلال اتمسفر خود را با تمرکز کردن جمعی برطرف کردند (یعنی تمام ساکنان کره مذبورافکار خود را متمرکز اتمسفر آسیب دیده کردند) فرازمینی ها در اینجا به من گفتند که اگر تمامی مردم کره زمین در یک زمان به مشکل محیط زیستی و اختلالات اتمسفر زمین تمرکز کنند، همه معضلات جوی حل خواهد شد و اتمسفر زمین به حالت عادی خود برگشته و تمیز خواهد شد. در کره آنان نظام آموزشی فقط بر اساس فراگرفتن صحیح مراقبه می باشد و بس، آنان از بیگانگان زیاد خوششان نمی آید زیرا تصور می کنند که محیط آنان را آلوده می کنند، زمانیکه من در آنجا بودم فکر می کردم که وارد کلیسا شده ام و همه چیز همراه با سکوت وآرامش بود. آنها در مورد تولد گفته اند که زمانیکه مادری باردار می گردد برای پذیرش روح جدید، قسمت انتهائی دی.ان.ای دستور ها را می گیرد و فرمان ساخت مغز را صادر می کند و سپس در چهار ماهگی اسیدی داخل مغز ترشح می شود و روح جدید آماده اشغال جسم می گردد.
آنها به دلایل مختلف اعتقاد دارند که ما در کره زمین آماده برقرار کردن ارتباط با آنها نیستیم و برای برقراری ارتباط با آنها حداقل به گذشت چند هزار سال دیگر آنهم در جهت تکامل احتیاج داریم.

فرازمینیان در شبانه روز فقط یک ساعت می خوابند و با همین یک ساعت انرژی برای باقی روز را بدست می آورند. در مدت زمان سکونت من در آنجا آنها به من پیشنهاد کردند که اگر مایلی می توانیم تو را به گذشته برگردانیم و دوران ماقبل تاریخ کره زمین را مشاهده کنی، من نیز بی صبرانه خواستم که به چنین سفری فرستاده شوم و در نهایت تعجب کره زمین را در آن دوران خارق العاده به تماشا نشستم، همه چیز فرق می کرد، موجودات عظیم الجثه که ما بعنوان دایناسور ها می شناسیم به هر سوئی می رفتند، شب هنگام دو کره مانند کره ماه در آسمان می درخشیدند، گیاهان و درختان همه تنومند و غول پیکر بودند….. در آن سفر اگر بخواهید می توانید چیزی یا گیاهی را بعنوان سمبلیک با خود به زمان حال بیاورید، من نیز درخت یا بهتر بگویم ساقه درخت هلوئی را با خود آورده ام که در حیات خانه ام کاشته ام، این درخت به 70 میلیون سال گذشته تعلق دارد.
آنها اعتقاد دارند که ما (بشر) شدیداً توسط باورهای غلط و بی اساس به بیراهه کشیده شده ایم و همچنین معتقدند که در زمان کوتاه حیاتمان شانس درک و فهمیدن حقایق را بسیار اندک داریم.
آنها می گویند نژادهای مختلف کره زمین هر یک به کره ای در کهکشان راه شیری تعلق دارند و هر یک در زمانهای گذشته توسط سفاین خود به کره زمین آمده و به دلایلی نتوانسته اند بازگردند و در زمین زندانی شده اند. آنها می گویند 44 میلیون کره در کهکشان راه شیری دارای حیات می باشند و در تمامی آنها انسان زندگی می کند، در مجموع 144 هزار راهبر و پیامبر از طرف خالق کائنات ماموریت دارند که به این کرات سرکشی کرده و دستورات خالق را به مردم آن کرات ابلاغ کنند.
مطالب بالا بخشی از مشاهدات و تجربیات جورج گرین بود که به آگاهی شما رسید.
پایدار باشید.

Pleiades
George Green
Billy Meier
منبع:   
 http://hr-hr.fbjs.facebook.com



*****************************************************************
خوشه پروین و یا هفت خواهر یکی از معروفترین خوشه ستاره ای باز در اسمان است که از زمان های بسیار قدیم مورد ستایش بوده است. خوشه پروین نه تنها از نظر ستاره شناسی بلکه از نظر اسطوره های باستان در میان یونانیها و مصریها دارای ارزش بسیاری بوده است. طبق افسانه های یونان زیوس این هفت خواهر را در آسمان قرار داد تا آنها از آز اریون رها سازد. بعد از مرگ اریون , زیوس او را در پشت هفت خواهران قرار داد تا این افسانه همیشه باشد و اریون همیشه در تعقیب این هفت ستاره باشد.
طبق افسانه های آمریکای قدیم این هفت ستاره سمبل هفت دوست بودند که به‌اسمان سفر کردن و راه خود را گم کردند و در آسمان ماندند. هفتمین خواهر به سختی دیده میشود و میگویند که او خواستار بازگشت به زمین بود و به علت گریه ی فراراوان روشنایی خود را از دست داد. در اطوره های یونان میگویند که هفتیمن آنها Merope از خواهران خود به علت ازدواج با یک مرد فانی خجالت میکشید.
در افسانه های مصری آمده است که وقتی یک کودک به دنیا می آمد هفت هاتر(Hathor) پیش او می آمدند و سرنوشت او را رقم میزدند. گفته میشد که آنها سرنوشت و زمان مرگ هر مصری را رقم میزنند. آنها به صورت ۷ خانم نمایش داده میشدند و در زمانی که یونانی ها بر مصر حکومت میکردند خوشه پروین سمبل آنها بود.
اسامی هفت خواهران و قدر نجومی آنها
Alcyone         2.9
Atlas    3.6
Electra    3.7
Maia    3.9
Taygete    4.3
Pleione    5.1
Celaeno    5.5
Asterope    5.8
منبع :   http://ieky.persianblog.ir/

http://ufolove.wordpress.com