گرداب - پايان جهان به نيكي رقم خواهدخورد و بندگان صالح خداوند به خلافت بر زمين خواهند رسيد و ايمان و امنيت در سراسر زمين منتشر خواهدشد. دستيابي به يك جامعه توحيدي و عادلانه كه براساس آيات قرآني آرمان نهايي پيامبران و مضمون دعوت آنان را شكل ميدهد، محصول دو اراده الهي و اراده انساني است.
اشاره:
تاريكبيني پايان زندگي انسانها در اين دنيا ممكن است به دو علت اساسي بازگردد؛ نخست اينكه ما زندگي انسان و جهان را بيهدف فرض كنيم و به انكار نظم و اراده الهي و حكيمانهاي كه در جريان خلقت و تدبير هستي وجود دارد، بپردازيم. ديگر آنكه از انسان و ظرفيتهاي متعالي وجود او غافل شويم و ذات او را بد دانسته و از هرگونه اصلاحطلبي و اصلاحجويي توسط او نااميد شويم. در اين دو حالت نميتوان تصور روشن و اميدبخشي نسبت به آينده جهان داشت و درباره پايان زندگي انسان در اين دنيا اميدوار بود.
برخلاف ديدگاهها و مكاتبي كه پايان جهان را تاريك ميدانند، آموزههاي اسلامي درباره سرنوشت زندگي انسان در اين دنيا اميدبخش و شورآفرين است. در نگاه اسلام، ازيكسو جهان هستي و انسان كه جزئي از اين مجموعه بزرگ محسوب ميشود، براساس يك طرح كلي و حكيمانه خلق شده و اين حكمت سبب ميشود كه پايان معقول و روشني در انتظار زندگي جهان باشد و ازسوي ديگر ذات انسان اساساً نيكو شمرده ميشود و از آن جهت كه خداوند به خلقت و فطرت آدمي پرداخته، زندگي و تلاش او مورد احترام خواهدبود و ميبايست به آن اميد داشت. اگرچه ممكن است سوءاختيار انسان باعث دوري از آن فطرت اصلي گردد و كاستيها و زشتيهايي در عرصه حيات مرتكب شود اما سرشت انساني هميشه استوار خواهدماند و تبديل نخواهدشد و ازاينرو ميتوان انتظار داشت كه كجرويهاي انساني زماني رخت بربندد و اصل و ريشه زيباي انساني جلوهگر شود.
قرآن، به عنوان قلب آموزههاي اسلامي، بشارت ميدهد كه روزگار پاياني زندگي انسان در اين دنيا روشن است و پشتوانه اين اعتقاد وعده حق خداوند ميباشد. در آيه 55 سوره نور به اين وعده بزرگ خداوند اشاره شده است. آنچنانكه ميفرمايد؛ خداوند به كساني از شما كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، وعده داده است كه ايشان را همانند پيشينيان خود در زمين خلافت بخشد.
براين اساس پايان جهان به نيكي رقم خواهدخورد و بندگان صالح خداوند به خلافت بر زمين خواهند رسيد و ايمان و امنيت در سراسر زمين منتشر خواهدشد. در اين ايه از قرآن، خداوند به آينده نويد ميدهد و آينده دنيا را روشن توصيف ميكند و به اهل ايمان و مردمي كه عملشان صالح و شايسته است وعده ميدهد كه عاقبت دنيا به دست آنها بوده و ايشان هستند كه در نهايت بر دنيا حكومت ميكنند. در اين زمان است كه دين الهي و معنويت در همه مكانها حاكم ميشود و ماديگراييها، مادهپرستيها و خودخواهيها از بين خواهد رفت. ازاينرو بايد اعتقاد داشت كه عاقبت اين دنيا با توحيد (يَعْبُدُونَنِي لايُشْرِكُونَ بِي شَيْئا) و امنيت (لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً) گره خورده است.
* دو هدف اساسي پيامبران <توحيد> و <عدالت>
در طرح كلي انديشه اسلامي همه پيامبران الهي كه از طرف خداي متعال در ميان بشر معبوث شدهاند، دو هدف اساسي داشتهاند؛ نخستين هدف، برقراري ارتباط صحيح ميان انسان و خداوند و منع بشر از پرستش هر موجودي غير از خالق خود بوده كه در شعار كليدي <لاالهالاالله> خلاصه ميشود.
هدف دومي كه براي بعثت پيامبران از طرف خداوند متعال درنظرگرفته شده، مربوط به برقراري روابط صحيح ميان افراد بشر است تا انسانها با يكديگر بر اساس عدالت، صلح، تعاون، احسان، عاطفه و خدمت به يكديگر برخورد كنند.
اين دو نكته كه در قرآن كريم به صراحت درباره اهداف اساسي انبياء ذكر شده، از برخي آيات فهميده ميشود. درباره هدف اول، خداوند در قرآن به خاتم الانبياء ميفرمايد، <اي پيامبر! همانا ما تو را شاهد و بشارتدهنده و انذاردهنده فرستاديم و دعوتكننده به سوي خداوند به اذن او در حاليكه چراغ روشني براي هدايت مردم هستي> و درباره هدف دوم چنين ميفرمايد كه <همانا ما فرستادگاني با نشانههاي روشن فرستاديم و همراه ايشان كتاب و ميزان نازل كرديم تا مردم به قسط و عدالت قيام كنند>.
در حقيقت روشنبيني اسلام نسبت به سرنوشت نهايي انسان در اين دنيا، مسئلهاي بيپشتوانه و سطحي نيست؛ چرا كه در طرح كلي آموزههاي اسلامي، همه پيامبران براي تحقق دو هدف مهم <توحيد> و <عدالت> مبعوث شدهاند و محققشدن اين اهداف زمينه بروز همان وضعيت موعودي است كه خداوند در سوره نور براي زندگي انسان در اين دنيا وعده داده است. با اين نگاه، آيات قرآن و آموزههاي اسلام از يك سو هدف روشن و معقولي براي زندگي انسان در اين دنيا معرفي ميكنند و از سوي ديگر از راهحلهاي مناسب و عملي متناسب با اين هدف سخن ميگويند. اينچنين به نظر ميرسد كه برقراري توحيد و عدالت در جامعه انساني كه از اهداف اساسي پيامبران محسوب شده و در آيات مربوط به سورههاي احزاب و حديد آمده است، در نهايت به وضعيتي منجر خواهدشد كه در آيه مربوط به سوره نور درباره پايان زندگي انسان در اين دنيا وعده داده شده است.
رواياتي كه درباره اين آيه سوره نور وجود دارد، اهميت امامت و مهدويت در جريان تحقق آينده روشن تاريخ را بازگو ميكند. همچنين به اتفاق علماي شيعه و اهلسنت، كسي در اين جمله ترديد ندارد كه پيغمبر اكرم فرمودند: <اگر حتي از دنيا يك روز بيشتر باقي نمانده باشد، خدا آن روز را طولاني ميكند تا مهدي از اولاد من ظهور كند و جهان را آكنده از عدل و داد سازد>. وعده ظهور يك نجاتبخش موعود كه از نسل پيامبر خداست و راه ايشان را ادامه خواهدداد، مطلب مهمي است كه به سرنوشت زندگي انسان در اين دنيا مربوط ميگردد. اين وعده نيز در راستاي همان وعده بزرگ خداوند در قرآن قرار دارد كه آينده روشن انسان و جهان را به تصوير ميكشيد.
در حقيقت اين مسئله گوياي واقعيتي است كه دنيا به سوي آن ميرود و از آنجا كه اين موضوع يك سنت الهي بهشمار ميرود، اگرچه بشر قرنها برخلاف اين اراده خداوند حركت كند و به زندگي تاريك و ظلماني خود ادامه دهد، در نهايت اين خداوند است كه عدالت و امنيت و سفيدبختي را بر دنيا حاكم خواهد كرد.
مسئله مهم اين است كه برقراري <توحيد> و <عدالت> به عنوان اهداف بعثت پيامبران در طول تاريخ، در ميان آرمانهاي موعود و منجي اسلام نيز گنجانده شده و اين نشان ميدهد كه قيام اين موعود در مسير نهضت پيامبران الهي و پايانبخش اين سلسله خواهدبود و با آيات قرآني قابل توضيح و شناسايي است. در واقع مهدي موعود كه در ميان روايات اسلامي با جمله معروف <يملاء الارض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلماً و جوراً> شناخته ميشود، تمام ظلمهايي كه به واسطه شرك و فساد رابطه انسان با خداوند و نيز جور و فساد رابطه انسان با ديگر انسانها ايجاد ميشود را از بين خواهدبرد. اين حقيقت نشان ميدهد همچنانكه خانه كعبه، قبلهگاه اهل حق است و مسلمانان از چهار سوي جهان، هنگام نماز به كعبه رو ميكنند، هدف تمام پيامبران و اولياي الهي يكي بوده و راه مهدي موعود، همان راه پيامبر و راه قرآن است.
پيامبران و اولياي خدا، راهنمايان راه حق بوده و هستند و اگرچه از نظر تعداد بسيارند اما از نظر هدف يكي بوده و همه آنها راه حق را نشان دادهاند و به سوي حق دعوت كردهاند. از اينرو جداكردن پيامبران از يكديگر و ايمان به يكي و انكار ديگري، انحراف از حق محسوب ميشود. آنچنانكه خداوند در قرآن ميفرمايد، كساني كه به خدا و پيامبران كافر مي شوند و مي خواهند ميان خدا و پيامبرانش جدايي بيندازند و ميگويند به يكي ايمان داريم و به ديگري كافر هستيم و ميخواهند راه ميانهاي پيش گيرند، آنها به يقين كافرند و ما براي كافران عذابي خواركننده آماده كردهايم و كساني كه به خدا و پيامبرانش ايمان آوردند و ميان پيغمبران جدايي نينداختند، اينان به همين زودي به پاداش خود ميرسند و خدا بسيار آمرزنده و بسيار مهربان است. مهدي موعود ادامهدهنده راه پيامبران و اولياي خداوند بوده و شخصيتي است كه آرمان نهايي پيامبران را محقق خواهدساخت.
دستيابي به يك جامعه توحيدي و عادلانه كه براساس آيات قرآني آرمان نهايي پيامبران و مضمون دعوت آنان را شكل ميدهد، محصول دو اراده الهي و اراده انساني است.
شرط نخست براي رسيدن به آرمان زندگي اجتماعي بشر، عنايت و هدايت پروردگار است كه اين اراده الهي براي تحقق اين آرمان در قالب ارسال پيامبران و برگزيدن امامان توسط خداوند به انجام رسيده است. وجود اين شرط باعث ميشود كه بخش نخست اين آرمان كه مربوط به عنصر توحيد ميباشد، تأمين ميشود و آيات 45 و 46 سوره احزاب نيز به همين حقيقت اشاره دارد كه پيامبران نسبت به انسانها، شاهد، بشارتدهنده و انذاردهنده هستند و همچون چراغ روشني آنان را به سوي خداوند هدايت ميكنند. همچنين وجود موعودي كه مأموريت به پايانرساندن دعوت تاريخي پيامبران را برعهده گيرد و عاقبت نيك اجتماع بشري در پايان تاريخ را رقم بزند، در ادامه همين شرط و اين اراده الهي معنا پيدا ميكند.
شرط ديگري كه براي تحقق اين آرمان ضروري بهنظر ميرسد، استقبال و پذيرش جامعه انساني است. اين شرط به وظيفهاي مربوط ميشود كه انسانها براي تحقق آرمان زندگي بشر برعهده دارند و ميبايست آن را به انجام رسانند. نكته قابل توجه اين است كه در آيه 25 سوره حديد، قيام براي برقراري عدالت و ايجاد قسط برعهده مردم گذاشته شده (ليقوم الناس بالقسط) و بنابراين ميتوان فهميد كه براي رسيدن به جامعه توحيدي و عادلانه، اراده انسانها و تلاش آنها براي بهرهگيري از كتاب و ميزان و اجراي عدالت ضروري است. در واقع انسانها ميبايست به رشد و تكاملي دست يابند كه پذيراي عدالت شده و در اين راه آماده فداكاري باشند.