آیا هاله ی خود را می شناسید؟
هاله های دارای رنگ ها و مشخصه های متفاوتی هستند.
مدتهاست که این جملات به عناوین و اشکال مختلف از گوشه و کنار دنیا شنیده میشود.
برخی نیز به آن رنگ و بوی تبلیغاتی دادهاند و از قانون جذب به عنوان تنها راز زندگی انسانها یاد میکنند و با این کار عدهای را دور خود گرد آوردهاند.
اخیرا نیز فیلم راز با ترجمه فارسی به بازار ایران آمده و یکی از بانکها نیز با انتخاب گوشههایی از آن فیلم،دست به تبلیغات جالبی برای حسابهای قرضالحسنهاش زده است.
اما سوال اینجاست که آیا واقعا امواج این قدرت را دارند که امواج مشابه خود را جذب نمایند؟ چگونه میتوان این امواج را تغییر داد و آنها را کنترل کرد؟آیا واقعا این امواج هستند که آینده ما را تشکیل میدهند؟
اینها سوالاتی هستند که حداقل تا به امروز کسی نتوانسته به طور یقین از آنها پرده بردارد هرچند تحقیقات در این را ه ادامه دارد و پیشرفتهایی نیز حاصل شده است.
هاله عبارت است از نوعی تشعشع مغناطیسی لطیف كه از نیروهای اتریک و سایر میدانهای انرژی ایجاد میشود.بهتر است اینطور بگوییم که تمامی موجودات زنده در اطراف بدن خود دارای هالهای از انرژی هستند که امواج حاصل از آن به طور دایمی در حال تشعشع هستند.
این امواج را میتوان شبیه امواج گرمایی دانست که یك روز داغ از سطح زمین بیرون میآیند.
هاله بینها بر این باورند که کیفیت و اندازه هاله موجودات غیرزنده در غالب موارد یکسان بوده و کمتر تغییر میکند.اما این در مورد موجودات زنده صادق نیست چراکه فرایندهای حیاتی منجر به گسیل داشتن انواع امواج میشوند که هاله موجود را در زمانهای مختلف تغییر میدهند.
این موضوع البته در مورد انسان از پیچیدگی بسیار زیادی برخوردار است.
چراکه قدرت تفکر،تصمیمگیری،تجسم،هیجانات متنوع و آمیخته،تفکرات انتزاعی و تخیل بسیار فعال و پویای انسان در هر زمان به تولید طول موجهای بسیار متنوع امواج الکترومغناطیسی منجر میشود.
آنها همچنین بر این باورند که میتوانند با دیدن این امواج از صحت و سلامتی کارکرد بدن و روح فرد اطلاعاتی را به دست بیاورند.
برای ترسیم شکل این هاله آنها میدانهای مغناطیسی دور آهنربا را نمونه خوب و البته بسیار ساده هاله میدانند.
تاریخچه هاله
هاله در طول زمان توسط افراد مختلف دیده شده و نامهای مختلفی گرفته است.مثلا در ادیان باستانی آن را آکاشا مینامیدند.زرتشتیان به آن آتش ذیروح یا آتش جاویدان میگفتند.
در زبان سانسکریت نام آر به معنی پرده چرخ را برایش انتخاب کرده بودند چراکه این امواج شبیه چرخی از جسم به بیرون ساطع میشد.انگلیسی زبانها لغت Aura به معنی هوا را مناسب نامگذاری هاله دانستند.اتریشیها به آن اود به معنی خود میگویند.روسها آن را انرژی بیوپلاسمیک و چکها به آن سایکوترانیک لغب دادهاند.
در این میان بد نیست نامی هم از دکتر مسمر ببریم که حدود 200 سال قبل به وجود این امواج پی برد و سعی کرد با به کارگیری آن بیمارانش را شفا دهد.
او هاله را مغناطیس حیوانی دانست.
سبک او در درمان امروزه به مسمریسم شهرت دارد.اولین بار «بارون ریخن باخ» و «كاردل دویرل» اتریشی در سال 1867 به کشف هالهها علاقهمند شدند.
تلاشهای این دو بعدا توسط «سیمون كركیـن» روسی پیگیری و در نهایت به اختراع دوربینی منجر شد که به میکروسکوپهای الکترونی مجهز بود.این دوربین ویژه قادر بود با سرعت 75 تا 200 هزار ارتعاش در ثانیه از میدان انرژی عكسبرداری كند و این آغازی بود برای ورو به دنیای اسرارآمیز انرژی.
شما هم هالهها را دیدهاید؟
هاله چیزی جدای از زندگی ما انسانها نیست.شما هر روز عادت کردهاید با آن زندگی کنید.آن را لمس کنید.احساس کنید و حتی از آن استفاده کنید.بهتر است بگوییم تصور اینکه روزی پا در دنیایی بگذاریم که موجوداتش هالهای نداشته باشند برای هرکسی دشوار است.
خیلیها اتقاقات غیر مترقبه و عجیبی را که در محیط اطرافشان رخ میدهد احساس میکنند.خصوصا اگر این اتفاق دامن عزیزانشان را بگیرد.مثلا در تاکسی نشستهاید.هوا سرد است و باران میبارد و شما شیشهها را بالا کشیدهاید.
تاکسی پشت ترافیک با سرعتی حدود 10 کیلومتر در حال حرکت است و شما به مردی که رویش به شما نیست و در پیاده رو راه میرود خیره شدهاید.
به ناگهان متوجه میشوید او نگاه شما را درک کرده و سرش را به سمت شما برمی گرداند.
از داستانهای کتابها و رمانها که بگذریم،حتما اتفاق افتاده به یک مهمانی دعوت شوید و احساس خفگی کنید.بدون شک اگر بتوانید حتما در اولین فرصت آنجا را ترک خواهید کرد و گرنه دچار سنگینی نفس،بیقراری اندامها،سردرد،سرگیجه و علایم مختلفی میشوید که همگی از وجود چیزی غیر عادی خبر میدهند.
در بازار به دنبال یک مانتو مناسب برای سرکار رفتن میگردید که ناگهان کفشی ورزشی به چشم شما زیبا میآید،اگر با تجربه باشید به حرف دلتان گوش میکنید و آن را خریداری میکنید چون تجربه ثابت کرده این کفش مناسب شماست.به شرطی اینکه در خریداری کفش اهل هوسرانی نباشید.
از خیابانی رد میشوید و احساس میکنید آنجا را میشناسید.با خود میگویید لابد قبلا اینجا آمده ام یا اینجا را در خواب دیده ام.به طرز عجیبی علاقه مند میشوید از ماشین پیاده شوید و قدری در آنجا قدم بزنید.انگار هوای آنجا بویی آشنا میدهد.
به راستی عامل دیگری به جز میدانهای نامریی انرژی میتوانند این وقایع روزمره شما را توجیه کنند؟
تحقیقات دكتری به نام كیلز ثابت كرد كه هاله اطراف بدن از سه باند مشخص تشكیل شده است:
1- باند اول باند باریكی است که حدود نیم سانتیمتر ضخامت دارد و درست روی پوست ما قرار گرفته است.
2- باند دوم حدود 5 سانتیمتر عرض دارد و از همه لایههای دیگر روشنتر است که هالهبینها به آن اورای داخلی میگویند.
3- لایه بعدی اورای خارجی است كه حدود 15 سانتیمتر پهنا دارد و دارای زمینه مه آلود و خاكستری رنگ است.اورای خارجی دارای 4 باند رنگی است كه در بین آنها معمولا یك رنگ غلبه دارد.
او همچنین کشف کرد در بین امواجی كه از سمت چپ خارج میشوند رنگ سبز غلبه دارد این درحالیست که امواج راست ما استقلالی هستند و آبی را ترجیح میدهند.
رنگ هاله فاکتوری متغیر است و هماهنگ با احساسات،هیجانات،تخیلات و افكار ما تغییر میكند و این تغییرات همانهایی هستند که همه قادر به درک آن هستند البته با شدت و ضعف.به طور كلی رنگ های روشن و ته رنگ های براق نشانگر انرژی مثبت یا خالص هستند.
هرچه رنگها واضحتر و درخشانتر باشند شخص دارنده آنها دارای صفات مثبت تری است و هرچه این رنگ تیرهتر شود معنایش این است که فرد در شرایط خوب روحی قرار ندارد و به قول معروف انرژی منفی صادر میکند.
تاثیر هالهها بر هم
بهتر است دنیا را مملو از موجوداتی زنده و غیر زنده بدانیم که همگی قادرند دور خود یک حوزه انرژی درست کرده و به این ترتیب بر یکدیگر تاثیر بگذارند.
این به این معناست که فقط شما نیستید که بر محیط خود تاثیر میگذارید،بلکه تکتک اجزاء محیط به نوعی بر شما موثرند و در نهایت این برایند انرژی است که مسیر حرکت یک موجود را مشخص میکند.در این سیستم شما به صورت فردی در درون سیستم پیچیده روابط در نظر گرفته میشوید.
عجیب نیست که افکار،هیجانات و احساسات شما محیط را تغییر دهند و عناصر همخوان با خود را جذب نمایند.درست مثل فردی سرمایهدار و بازاری که تصمیم به ازدواج بگیرد.بیشک او یا دختری را پیدا میکند که بسیار اهل مال و منال دنیاست یا برعکس دختری فقیر.
در واقع مهم نیست که همسر او پولدار است یا فقیر بلکه مهم اینست که هر دوی آنها به مقدار زیادی در مورد پول و ثروت فکر میکنند.اگر از آنها سوال کنید آدمها را چگونه میبینند،بیشک یکی از معیارهای آنها در تقسیمبندیهایشان وضعیت مالی آنهاست.
قانون جذب چه میگوید؟
یکی از رازهای زندگی ما قانون جذب است.
قانون جذب بیان میکند هر چیزی مشابه خود را جذب میکند.بنابراین وقتی تو راجع به چیزی فکر میکنی،در همان زمان مشابه همان افکار را به سوی خودت جذب میکنی.
گویی افکار از جنس آهنربای مغناطیسی هستند و موج میفرستند.بنابراین اگر فکری از ذهنت بگذرد،امواج آن به اطراف منتشر میشود.
حال اگر این افکار را در ذهنت نگهداری و دایما به آن فکر کنی و به قول معروف آنها را پرورش بدهی،قدرت مغناطیسی آنها چند برابر شده و قادر خواهد بود تمام امواج مشابه و هم فرکانس خود را به سوی خود جذب نماید و اینجاست که قانون جذب شکل میگیرد.
گویی مغز ما به مانند یک دکل مخابراتی است که دایما امواجی به کائنات میفرستد.کائنات نیز به این امواج پاسخ میدهند.به این ترتیب هرکس با جذب امواج مشابه خود دنیای آینده خود را رقم میزند.
گردآوری: گروه سلامت سیمرغ
www.seemorgh.com/health
منبع: salamatiran.com