در منبع انتخابي "اوستا"، تئوري "انفجار مقدس" (بيگ بنگ) همراه با جغرافياي تائيد شده علم امروزي شامل چهار عنصر اصلي، كهكشان شيري..، كرويت زمين، اولين نقطه مسكوني و هفت قاره موجود، چگونگي بروز حيات و سپس آغاز تمدن و مشتقاتش (كتابت، رياضيات، تكنولوژي و غيرو) بگونه اي كاملا منطقي و بدون معما و تحريفات (اصطلاحا اسطوره اي) ثبت شده اند. اوستا محققا قديمترين سند تاريخي جهان و مورد تائيد كتب عمده بعدي و قاطبه بزرگان علم تا امروز ميباشد، و خود، هر گونه حق امتيازي را به تاريخ ماقبل مولفش زرتشت آريائي محول نموده است. "تمدن" اوستائي در فكر، گفتار و كردار خوب (مبتني بر عشق) خلاصه ميشود، و اصل راستي و درستي مطابق است با انتخاب "خوب بر بد". اوستا خلا و "دروغ"، بخصوص در گزارشات تاريخي را فوق العاده غير انساني و مذموم ميداند.
- در اوستا كيومرث/ و زوجش (آدم/حوا) بطور مساوي متولد شده و بعنوان "خانواده" هسته اجتماع متمدن را كاشته اند.
- جمشيد جم چهارمين پيشداد، به دليل معرفي "عشق" (مهر-ميترا) و دعاي خير او براي مردم، سمبل انسان كامل؛ و "ضحاك ديو" (از نوع ايپApes) بعلت "نفرت" وي از نژاد آدم، بعنوان سمبل وحشيگري (Savage) معرفي گرديده اند.
- اوستا تاييديست بر آنكه، هرچند انتخاب ژن (DNA ) در اختيار مردم نيست، ولي "هويت" دلخواه را ميتوان آزادانه برگزيد. زرتشت تذكار ميدهد كه "براي داشتن زندگي بهشتي، بشر عاقل انتخاب عشق را بر انتخاب نفرت ترجيح خواهد داد".
×- ياد آور ميشود كه از همان ازمنه (جمشيد و ضحاك)، هر دو گروه انتخاب كننده همواره در همان شهري كه فقط "افراد عاقل" براي زيست عاشقانه خود ساخته بودند سكونت نموده اند؛ و به همين دليل غير قانوني، امروزه تنازع بقاي فيزيكي (تا حد قتل عام ديگري Holocausts)، جايگزين تنازع بقاي جاويد معنوي، يعني استاندارد اصلي و قانون اوليه "شهرنشيني"، گرديده است.
*
"تاريخ" مادر علوم از آنچه بهر حال، در اين "شهر" مختلط گذشته است گزارشها ي مبسوطي دارد. حقايق ريشه اي تاريخ تمدن بشر (دائره المعارف اوستائي) كه آخر بار در آرشيو جهاني تخت جمشيد قرارداشت، به سفارش ارسطوي يوناني بسال 300ق توسط اسكندر مقدوني به آتن (سپس به رم، مافيا و فراماسيونري..) راه يافت و به اين ترتيب بود كه ابتدا يونان، بعد روم و سپس ديگران تا به امروز، تحريفات و عقايد متفاوت و غالبا فيزيكي خود را جايگزين حقايق كرده و تاريخ اصلي را بصور گمرا كننده (اساطير حاضر) در آورده اند.
بايد دانست كه دانشمندان بسياري تا كنون به اصلاح ضد قانون (دروغ تاريخي) همت گمارده اند؛ و شواهد عيني جديد كه قادر به پاسخ هاي مستند كافي براي چراهاي عالمانه بيشمار گرديده، از اشارات و رهنمودهاي ايشان بهره هاي بسياري برده است.
فرضيات تجربي تز
- منطقه بكر تاريخي/ باستانشناسي"جم"، با محدوده هشت هزار كيلومتر مربع (شعاع پنجاه كيلومتر مربع از مركز قله پدري، در زاگرس)، واقع در استان بوشهر، همراه با كناره هاي آبي آن در خليج فارس، حاوي آدرسها و آثار مورد نياز علوم پايه بشري، از بدو تولدكيومرث و زوجش (آدم و حوا) تا حمله ناميمون "ضحاك ديو" و نابودي عصر طلائي انسانها و گم شدن تدريجي مركز هويت انساني و بهشت روي زمين ميباشد. آثار مكشوفه، همچنين پاسخگوي معماهاي دانشگاهي جهان نظير : غار آدم، بهشت روي زمين، كشتي نوح/عصر يخ، مركز فيزيكي دنيا، وقت گزاري، تقويم و جام جهان نما...، بوده و همراه با نام اوليه منطقه يعني عنوان "جم"، هنوز به صور اوليه خود (دوران پيش داديان و كيانيان) در دل صخره هاي زاگرس جنوبي حفظ شده اند.
*** در همين مرحله از متن، و از طريق يكي از انواع پديده هاي "جام جهان نماي جمشيدي" يعني مانيتور سايت، از مردم اشراف منش منطقه تاريخي/باستانشناسي"جم" واقع در خطه غيورپرور دشتستان بزرگ كشور كنوني ايران، بخاطر حفظ اصالت نام "جم"، و ميراث داري هزاران ساله ايشان از آثار "جهان اول" در جم، اندرون اختلاطهاي قرون و اعصار، به نهايت سهم خود قدرداني ميگردد.
در سر آغاز قرن بيست و يكم ميلادي و صدها سال پس از غارت دانشگاه جهاني تخت جمشيد توسط ارسطو و اسكندر (گجسته در تقابل با لقب كبير) در 300 ق م، انتظار ميرود بزودي (تا پايان سال 2002م) سميناري از اساتيد فنون مختلف تشكيل گرديده و در يك دانشگاه جديد جهاني سوالات و دفاعيات اين دكترين تازه صورت تحقق بخود بگيرند.
ليست مختصري از شواهد مكشوفه اين تز در منطقه بكر "جم"
- بر اساس ماخذ اوستا، و تاييد منابع معتبر جهاني و نيز منشور كنوني حقوق بشر، مفهوم "تمدن" يا شه نشيني مرادف است با "عشق" و همزيستي مسالمت آميز و صلح بين "انسان ها" در "شهر". در تقابل با نفرت و وحشيگري در جنگل وحش.
- كيومرث و زوجش(حقيقت آدم وحوا) اصل فوق را زير نظر خداوند پاك (اهورامزدا) ابداع، اجرا و به درخواست آدميان آنرا در سطح جهاني اعلام كرده اند. بنا بر همين استناد، نام تمام جهان در ابتدا "ايران شهر" گذاشته شده است. (تاييد كامل تاريخ).
- زوج اول متمدن، براي تنازع بقا در خانه اي بالاي كوه بسر ميبردند (ايران ويژه/ غار آدم/ ور جم). ايشان سپس اولين "شهر" عمومي را درون جنگل زمان ساختند. "شهر استخر" شامل تمام پارس (فردوس/ پرديس) بوده است. البته در ابتدا شهر و كشور ديگري در جهان وجود نداشت.
- با كشف فسيل آدم در فارس، بيولوژي "بشر اوليه" يعني نسل كيومرث/ آدم در تقابل با "جمجمه لوسي مجهول" و داروينيزم اثبات ميشود.
- حيات آدم به تائيد علم، مستقيما از آب و با كمك انرژيست (آناهيتا و ميترا). بهمين مناسبت ساحل مقطر "اختر" در خليج فارس نزديك كوه جم براي اين منظور كليدي پيشنهاد ميشود.
- در توصيف مادر اوليه آدم، تصور نوعي پري دريائي (در مقابل ميمون) براي اجداد آدميزاد زاده آبي و خاك نشين، بسيار منطقي تر به نظر ميرسد. خصوصا كه "ماهي" همواره تقدس خاصي بين آدميان داشته است. (مثال ماهي هفت سين ايرانيان كنوني).
-در سه هزار ساله ابتداي تاريخ تمدن، يعني از كيومرث تا ازمنه جمشيد كه قسمت جنوبي استخر بزرگ (بخش جم) بنام اوست، كليه علوم و اصول شهرنشيني ابداع شده اند. از جمله نام داشتن، مسئوليت و مالكيت، حرف زدن و نوشتن،خانه سازي، تكنولوژي و هنرو صنعت، آتش و انرژي(نفت و گاز پارس جنوبي)، چرخ، كارخانجات ذوب فلز و...، فضانوردي، تلسكوپ وتقويم (جام جهان نما- نوروز جمشيدي) و غيره . آثار تجربي مربوطه در منطقه مشاهده و تائيد شده اند.
- در اينجا قله جم/ پوز پردي به عنوان نقطه صفر محورجغرافيائي و زمانبندي جهان پيشنهاد ميشود. (بجاي گرينويچ و پاسيفيك).
- در اوستا كيومرث/ و زوجش (آدم/حوا) بطور مساوي متولد شده و بعنوان "خانواده" هسته اجتماع متمدن را كاشته اند.
- جمشيد جم چهارمين پيشداد، به دليل معرفي "عشق" (مهر-ميترا) و دعاي خير او براي مردم، سمبل انسان كامل؛ و "ضحاك ديو" (از نوع ايپApes) بعلت "نفرت" وي از نژاد آدم، بعنوان سمبل وحشيگري (Savage) معرفي گرديده اند.
- اوستا تاييديست بر آنكه، هرچند انتخاب ژن (DNA ) در اختيار مردم نيست، ولي "هويت" دلخواه را ميتوان آزادانه برگزيد. زرتشت تذكار ميدهد كه "براي داشتن زندگي بهشتي، بشر عاقل انتخاب عشق را بر انتخاب نفرت ترجيح خواهد داد".
×- ياد آور ميشود كه از همان ازمنه (جمشيد و ضحاك)، هر دو گروه انتخاب كننده همواره در همان شهري كه فقط "افراد عاقل" براي زيست عاشقانه خود ساخته بودند سكونت نموده اند؛ و به همين دليل غير قانوني، امروزه تنازع بقاي فيزيكي (تا حد قتل عام ديگري Holocausts)، جايگزين تنازع بقاي جاويد معنوي، يعني استاندارد اصلي و قانون اوليه "شهرنشيني"، گرديده است.
*
"تاريخ" مادر علوم از آنچه بهر حال، در اين "شهر" مختلط گذشته است گزارشها ي مبسوطي دارد. حقايق ريشه اي تاريخ تمدن بشر (دائره المعارف اوستائي) كه آخر بار در آرشيو جهاني تخت جمشيد قرارداشت، به سفارش ارسطوي يوناني بسال 300ق توسط اسكندر مقدوني به آتن (سپس به رم، مافيا و فراماسيونري..) راه يافت و به اين ترتيب بود كه ابتدا يونان، بعد روم و سپس ديگران تا به امروز، تحريفات و عقايد متفاوت و غالبا فيزيكي خود را جايگزين حقايق كرده و تاريخ اصلي را بصور گمرا كننده (اساطير حاضر) در آورده اند.
بايد دانست كه دانشمندان بسياري تا كنون به اصلاح ضد قانون (دروغ تاريخي) همت گمارده اند؛ و شواهد عيني جديد كه قادر به پاسخ هاي مستند كافي براي چراهاي عالمانه بيشمار گرديده، از اشارات و رهنمودهاي ايشان بهره هاي بسياري برده است.
فرضيات تجربي تز
- منطقه بكر تاريخي/ باستانشناسي"جم"، با محدوده هشت هزار كيلومتر مربع (شعاع پنجاه كيلومتر مربع از مركز قله پدري، در زاگرس)، واقع در استان بوشهر، همراه با كناره هاي آبي آن در خليج فارس، حاوي آدرسها و آثار مورد نياز علوم پايه بشري، از بدو تولدكيومرث و زوجش (آدم و حوا) تا حمله ناميمون "ضحاك ديو" و نابودي عصر طلائي انسانها و گم شدن تدريجي مركز هويت انساني و بهشت روي زمين ميباشد. آثار مكشوفه، همچنين پاسخگوي معماهاي دانشگاهي جهان نظير : غار آدم، بهشت روي زمين، كشتي نوح/عصر يخ، مركز فيزيكي دنيا، وقت گزاري، تقويم و جام جهان نما...، بوده و همراه با نام اوليه منطقه يعني عنوان "جم"، هنوز به صور اوليه خود (دوران پيش داديان و كيانيان) در دل صخره هاي زاگرس جنوبي حفظ شده اند.
*** در همين مرحله از متن، و از طريق يكي از انواع پديده هاي "جام جهان نماي جمشيدي" يعني مانيتور سايت، از مردم اشراف منش منطقه تاريخي/باستانشناسي"جم" واقع در خطه غيورپرور دشتستان بزرگ كشور كنوني ايران، بخاطر حفظ اصالت نام "جم"، و ميراث داري هزاران ساله ايشان از آثار "جهان اول" در جم، اندرون اختلاطهاي قرون و اعصار، به نهايت سهم خود قدرداني ميگردد.
در سر آغاز قرن بيست و يكم ميلادي و صدها سال پس از غارت دانشگاه جهاني تخت جمشيد توسط ارسطو و اسكندر (گجسته در تقابل با لقب كبير) در 300 ق م، انتظار ميرود بزودي (تا پايان سال 2002م) سميناري از اساتيد فنون مختلف تشكيل گرديده و در يك دانشگاه جديد جهاني سوالات و دفاعيات اين دكترين تازه صورت تحقق بخود بگيرند.
ليست مختصري از شواهد مكشوفه اين تز در منطقه بكر "جم"
- بر اساس ماخذ اوستا، و تاييد منابع معتبر جهاني و نيز منشور كنوني حقوق بشر، مفهوم "تمدن" يا شه نشيني مرادف است با "عشق" و همزيستي مسالمت آميز و صلح بين "انسان ها" در "شهر". در تقابل با نفرت و وحشيگري در جنگل وحش.
- كيومرث و زوجش(حقيقت آدم وحوا) اصل فوق را زير نظر خداوند پاك (اهورامزدا) ابداع، اجرا و به درخواست آدميان آنرا در سطح جهاني اعلام كرده اند. بنا بر همين استناد، نام تمام جهان در ابتدا "ايران شهر" گذاشته شده است. (تاييد كامل تاريخ).
- زوج اول متمدن، براي تنازع بقا در خانه اي بالاي كوه بسر ميبردند (ايران ويژه/ غار آدم/ ور جم). ايشان سپس اولين "شهر" عمومي را درون جنگل زمان ساختند. "شهر استخر" شامل تمام پارس (فردوس/ پرديس) بوده است. البته در ابتدا شهر و كشور ديگري در جهان وجود نداشت.
- با كشف فسيل آدم در فارس، بيولوژي "بشر اوليه" يعني نسل كيومرث/ آدم در تقابل با "جمجمه لوسي مجهول" و داروينيزم اثبات ميشود.
- حيات آدم به تائيد علم، مستقيما از آب و با كمك انرژيست (آناهيتا و ميترا). بهمين مناسبت ساحل مقطر "اختر" در خليج فارس نزديك كوه جم براي اين منظور كليدي پيشنهاد ميشود.
- در توصيف مادر اوليه آدم، تصور نوعي پري دريائي (در مقابل ميمون) براي اجداد آدميزاد زاده آبي و خاك نشين، بسيار منطقي تر به نظر ميرسد. خصوصا كه "ماهي" همواره تقدس خاصي بين آدميان داشته است. (مثال ماهي هفت سين ايرانيان كنوني).
-در سه هزار ساله ابتداي تاريخ تمدن، يعني از كيومرث تا ازمنه جمشيد كه قسمت جنوبي استخر بزرگ (بخش جم) بنام اوست، كليه علوم و اصول شهرنشيني ابداع شده اند. از جمله نام داشتن، مسئوليت و مالكيت، حرف زدن و نوشتن،خانه سازي، تكنولوژي و هنرو صنعت، آتش و انرژي(نفت و گاز پارس جنوبي)، چرخ، كارخانجات ذوب فلز و...، فضانوردي، تلسكوپ وتقويم (جام جهان نما- نوروز جمشيدي) و غيره . آثار تجربي مربوطه در منطقه مشاهده و تائيد شده اند.
- در اينجا قله جم/ پوز پردي به عنوان نقطه صفر محورجغرافيائي و زمانبندي جهان پيشنهاد ميشود. (بجاي گرينويچ و پاسيفيك).