بر پایه گـزارش شاهنامه، لهراسب نخستین کس بود که دبیره ( خـط ) را پدید آورد و گروه دبیران را پایه گزاری کرد.
* لهراسب در اوستا و نوشته های پهلوی
* لهراسب در نوشته های فارسی
* لهراسب در شاهنامه
چکیده:
لهراسب از دیگر پادشاهان اساطیری ایرانیان و چهارمین شهریار کیانی است. بر پایه گزارش فردوسى ، چون كی خسرو از كار جهان خسته شد وآهنگ جهان ديگر كرد تخت شاهى را به لهراسب كه در درگاه كی خسرو مردى گم نام بود بخشيد . بزرگان وپهلوانان از پذیرفتن پادشاهی اش سر باز زدند وگفتند كه او از تخم شاهان نيست .اما كی خسرو نژاد او آشكار كرد وگفت كه لهراسب از پشت كى پشين و از تخمه ی قباد ودارای فـّر كيانى است . پس بزرگان به پادشاهى وى تن در دادند و او در روز مهر از ماه مهر تاج شاهى بر سر نهاد ودر بلخ، شارسانى برآورد (شهرى بنا كرد) وآتشكده اى به نام برزين مهر ساخت.
لهراسب دو پسر داشت يكى زرير و ديگر گشتاسب نام و بر درگاه خود دو تن از نبيرگان كاووس را داشت كه از ايشان به پسران نمى پرداخت ، وچون اين رفتار لهراسب بر پسرش، گشتاسب گران مى آمد از پدر آزرده شد ونخست رای هندوستان كرد وسپس به روم رفت ودر آن جا كتايون، دختر قيصر را به زنى گرفت وسر انجام به ايران نزد پدر بازگشت.
لهراسب تاج و تخت را به خواهش وى، بدو بخشيد وخود به نوبهار ِ بلخ رفت و موى فروهشت وبه ستايش داور ِ دادگر پرداخت.
وچون زردشت دين پدیدار کرد او نيز پذيراى آیين وى گشت . وهم چنان به نماز و نیایش روزها را مى گذاشت تا در يكى از یورش های ارجاسب ِ تورانى به دست او كشته شد . پادشاهى لهراسب صد وبيست سال بود.
* لهراسب در اوستا و نوشته های پهلوی
* لهراسب در نوشته های فارسی
* لهراسب در شاهنامه
چکیده:
لهراسب از دیگر پادشاهان اساطیری ایرانیان و چهارمین شهریار کیانی است. بر پایه گزارش فردوسى ، چون كی خسرو از كار جهان خسته شد وآهنگ جهان ديگر كرد تخت شاهى را به لهراسب كه در درگاه كی خسرو مردى گم نام بود بخشيد . بزرگان وپهلوانان از پذیرفتن پادشاهی اش سر باز زدند وگفتند كه او از تخم شاهان نيست .اما كی خسرو نژاد او آشكار كرد وگفت كه لهراسب از پشت كى پشين و از تخمه ی قباد ودارای فـّر كيانى است . پس بزرگان به پادشاهى وى تن در دادند و او در روز مهر از ماه مهر تاج شاهى بر سر نهاد ودر بلخ، شارسانى برآورد (شهرى بنا كرد) وآتشكده اى به نام برزين مهر ساخت.
لهراسب دو پسر داشت يكى زرير و ديگر گشتاسب نام و بر درگاه خود دو تن از نبيرگان كاووس را داشت كه از ايشان به پسران نمى پرداخت ، وچون اين رفتار لهراسب بر پسرش، گشتاسب گران مى آمد از پدر آزرده شد ونخست رای هندوستان كرد وسپس به روم رفت ودر آن جا كتايون، دختر قيصر را به زنى گرفت وسر انجام به ايران نزد پدر بازگشت.
لهراسب تاج و تخت را به خواهش وى، بدو بخشيد وخود به نوبهار ِ بلخ رفت و موى فروهشت وبه ستايش داور ِ دادگر پرداخت.
وچون زردشت دين پدیدار کرد او نيز پذيراى آیين وى گشت . وهم چنان به نماز و نیایش روزها را مى گذاشت تا در يكى از یورش های ارجاسب ِ تورانى به دست او كشته شد . پادشاهى لهراسب صد وبيست سال بود.