کافه تلخ

۱۳۸۹ تیر ۲۴, پنجشنبه

جنگ‌هاي صليبي


بر خلاف اصرار بسياري از مورخان غربي، جنگ‌هاي صليبي با هدف گسترش مسيحيت انجام نگرفته و اين جنگ‌ها تنها هدف مادي داشته است. رفاه و شرايط بسيار خوب اقتصادي در شرق توجه اروپاييان را كه در آن مقطع از زمان در فقر شديد به سر مي‌بردند، به خود جلب كرد. اين خواسته‌ها و مطالبات كه تنها هدف مادي داشت، بلافاصله رونمايي از مذهب به خود گرفت و به شعار و نمادهاي مسيحي مزين شد. بنيان‌گذار جنگ‌هاي صليبي «پاپ اربن دوم» بود. وي در سال 1095 ميلادي شوراي مجلس كلرمونت ـ مجلسي كه از تمامي اصول و مبادي صلح‌طلبانه مسيحيت عدول كرده بود ـ را به جنگ فراخواند. هدف جنگ به دست آوردن سرزمين مقدس (بيت‌المقدس) از دست مسلمانان اعلام شد. به دنبال آن سپاه بزرگي از صليبيان تشكيل شد. اين ارتش از ده‌ها هزار تن از مردم به همراه سربازان تشكيل شد.

بسياري از مورخان بر اين اعتقادند كه اربن دوم براي خنثا ساختن يك انقلاب داخلي كه در صدد كنار گذاشتن وي از سمت پاپي بود، به اين جنگ اقدام كرد تا اين انقلاب داخلي را خنثا سازد. به هر حال استقبال بسياري از شاهدان اروپا، اشراف و شاهزادگان از درخواست اربن دوم تنها در چارچوب تحقق برخي اهداف مادي و سياسي انجام گرفت. «دونالد كوئلر»، يكي از اساتيد دانشگاه ايلينويز در اين زمينه مي‌نويسد: «در آن زمان شواليه‌هاي فرانسوي بيشتر به دنبال زمين بودند و تاجران ايتاليايي در صدد گسترش تجارت خود در بنادر خاورميانه و بسياري از مردم عادي شركت كننده در اين جنگ‌ها نيز تنها براي فرار از سختي‌هاي زندگي روزمره خود به سپاه صليبي‌ها براي شركت در اين جنگ پيوستند.»

سربازان اين ارتش حريص در راه خود به شرق بسياري از مسلمان و حتي يهوديان را به اميد يافتن طلا و جواهرات به قتل رساندند. صليبيان كه گمان مي‌بردند مردم مشرق‌زمين پيش از مرگ جواهرات و طلاي خود را مي‌بلعند تا با خود به آن دنيا ببرند، براي دست‌يابي به اين جواهرات شكم قربانيان خود را مي‌دريدند.

سپاه مختلط صليبيان پس از يك سفر طولاني و سخت و پس از غارت و قتل عام وسيع مسلمانان سرانجام در سال 1099 به بيت‌المقدس (اورشليم) رسيد. بيت‌المقدس پس از پنج هفته محاصره سقوط كرد و صليبيان وارد آن شدند و مرتكب جنايت‌هايي در اين شهر شدند كه تاريخ كمتر به خود ديده است.

سپاه صليبيان تنها طي دو روز چهل هزار مسلمان را با وحشي‌گري به قتل رساند. براي آن كه به جنايت‌هاي وحشيانه اين جنگ نگاهي داشته باشيم، مروري به خاطرات يكي از سربازان صليبي شركت كننده در اين جنگ به نام «ريموند» مي‌اندازيم. وي در زمينه دستاوردهاي اين جنگ به خصوص تصرف بيت‌المقدس توسط سپاه صليبيان به خود مي‌بالد و اين چنين يادداشت‌هاي خود را آغاز مي‌كند:

«مناظر شگفت‌انگيزي بود، بعضي از مردان سر دشمنان را قطع مي‌كردند، برخي ديگر دشمنان را كه بر روي برج بودند، هدف تير قرار مي‌دادند و برخي ديگر را شكنجه مي‌كردند و در آتش مي‌انداختند. در كومه‌هاي شهر پشته‌هايي از سر و دست و پا ديده مي‌شد به طوري كه براي حركت بايد با احتياط از ميان اجساد انسان‌ها، و اسب‌ها عبور مي‌كرديم. اما اين پيروزي‌ها درمقايسه با آنچه كه در معبد سليمان انجام مي‌گرفت، قابل مقايسه نبود. در معبد سليمان مردان صليبي در حالي كه خون به زانوها و افسار اسب‌هايشان رسيده بود، عبور كردند. اورشليم توسط سپاه صليبيان تصرف شد و به عنوان پايتخت آنها اعلام گرديد.

گسترش قلمروي حكومت صليبيان و حفظ اين قلمروي تازه توسط آن‌ها نيازمند سازماندهي و رهبري بود. صليبيان براي آن كه موقعيت خود را در خاورميانه حفظ كنند، نيازمند ادامه اين جنگ بودند بنابراين بناي ثبات خود در اين منطقه را بر رهبري جنگ و ستيزهاي تازه و گسترش دامنه اين جنگ‌ها قرار دارند. براي تحقيق اين هدف گروه‌هاي نظامي ويژه از اروپا به فلسطين اعزام مي‌شدند و در مكان‌هايي شبيه به صومعه مستقر مي‌شدند.

اين افراد براي جنگ با مسلمانان آموزش نظامي مي‌ديدند و بالاخره عامل بسياري از كشتارهاي مشرق زمين كه به عنوان يك حربه ديني توسط بسياري از اروپاييان استفاده مي‌شد، از ميان اين گروه نظامي سر در برآورد. اين گروه جز شواليه‌هاي معبد نبود.

شواليه‌هاي معبد كه نام ديگرشان «هم‌رزمان مسكين عيسي مسيح و معبد سليمان» است در سال 1118 ميلادي يعني بيست سال پس از اشغال اورشليم، توسط صليبيان تأسيس شد. مؤسسان اين طبقه دو شواليه فرانسوي به نام‌هاي «هيودي پيتر» و «گادفري دو سنت امر» بودند. اين انجمن يا گروه در ابتدا با استقبال كمي براي عضويت افراد مواجه شد اما با مرور زمان بسياري از افراد در اين انجمن عضو نشدند. اعضاي اين انجمن ابتدا در منطقه يك معبد ويران شده مستقر شدند و در همين محل بود كه «قبة الصخره» توسط اعضاي اين انجمن ساخته شد. افراد اين انجمن خود را به عنوان سربازان مسكين ميان مردم مطرح ساختند اما طولي نكشيد كه اين سربازان مسكين به ثروت هنگفتي دست يافتند. زائران مسيحي كه از اروپا قصد فلسطين را مي‌كردند كاملاً توسط شواليه‌هاي معبد اداره مي‌شدند و در نتيجه اين شواليه‌ها توسط اين زائران به ثروت بسياري دست يافتند. نگهبانان معبد يا شواليه‌هاي معبد عامل اصلي حملات بعدي صليبيان به مسلمانان هستند و بسياري از كشت و كشتارهاي جنگ‌هاي صليبي در تاريخ به نام اين گروه به ثبت رسيده است.

«صلاح‌الدين ايوبي» يكي از فرماندهان ارتش اسلام در جنگ‌هاي صليبي سرانجام توانست اين دايره ظلم و ستم را بشكند و در سال 1178 در «جنگ هيتن» سپاه صليبيان را در هم شكند و بيت‌المقدس را از دست آنها برهاند. صلاح‌الدين ايوبي به رغم آن كه بسياري از مسيحيان را در طول جنگ‌هاي مختلف مورد عفو قرار داد اما به دليل جنايت‌هاي متعددي كه شواليه‌هاي معبد در حق مسلمانان مرتكب شده بودند، آنها را محكوم به مرگ كرد. شواليه‌هاي معبد به رغم آن كه بيت‌المقدس را از دست داده و متحمل تلفات سنگين شده بودند و نيز با خطر كاهش روز افزون مسيحيان درفلسطين مواجه بودند، به گونه‌هاي مختلف ادامه حيات دادند و به مرور زمان در اروپا به قدرت دست يافتند و پس از اروپا در بسياري از ديگر كشورها نفوذ كردند و حتي بخشي از حكومت‌ها را نيز در دست گرفتند.

قدرت گرفتن مجدد شواليه‌هاي معبد و به دست گرفتن قدرت‌هاي سياسي در اروپا از سوي اعضاي اين گروه پادشاهان اروپا را نگران كرد و از سوي ديگر معتقدات شواليه‌ها، رهبران روحاني كليساها را نيز آشفته ساخته بود به طوري كه شواليه‌هاي معبد تعاليم ديني و آداب ديني خاصي را به طور مخفيانه ترويج مي‌كردند. بالاخره در سال 1307 «فيليپ لوبل»، پادشاه فرانسه مصمم براي نابودي شواليه‌ها شد و دستور دستگيري بسياري از اعضاي اين گروه را صادر كرد. به رغم آن بخشي از اعضاي گروه شواليه‌هاي معبد توانستند از اين حكم‌هاي اعدام جان سالم به در برند و فرار كنند اما بسياري از آنها پس از يك دوره محاكمه به اعدام محكوم شدند. بسياري از اعضاي اين گروه در بازجويي‌هاي انجام شده اعتراف كردند كه بر خلاف آنچه كه شنان مي‌دادند تعهد اخلاقي به دين مسيحيت نداشتند و بعضاً در نشست‌هاي خود به عيسي مسيح(ع) توهين مي‌كردند. به دنبال اين سلسله دستگيري‌هاي رهبران شواليه‌ها، بسياري از آنها اعدام شدند از جمله «ژاك دومالي»، سر كرده بزرگ گروه شواليه‌هاي معبد در سال 1314 ميلادي به دستور كليسا و پادشاه اعدام شد. به رغم آن كه محاكمه شواليه‌ها به پايان رسيد و ديگر فرقه وجود خارجي نداشت اما بازماندگان اين فرقه همچنان براي ادامه حيات جنگيدند و بالاخره در همان سال يعني 1307 برخي از افراد اين گروه به صورت مخفيانه راهي اسكاتلند شدند . اسكاتلند تنها كشور اروپايي بود كه كليساي كاتوليك را به رسميت نمي‌شناخت. اين افراد تحت حمايت «رابوت بروس»، پادشاه اسكاتلند توانستند بار ديگر تشكيلات خود را احيا كنند. شواليه‌هاي معبد براي ادامه حيات سياسي و ديني خود به راه‌هاي متعددي متوسل شدند. افراد اين فرقه سرانجام توانستند در مهم‌ترين منطقه جزاير بريتانيا در قرون وسطي معروف به «لژوال بيلدرز» نفوذ كنند و پس از اندكي كنترل كامل اين منطقه استراتژيك را به دست گيرند.

اين لژ در اوايل عصر مدرن خود را به «لژ فراماسون» تغيير داد. در واقع لژ اسكاتلند قديمي ترين شاخه فراماسونري محسوب مي‌شود و تاريخ اين لژ به اوايل قرن چهاردهم زماني كه شواليه‌هاي معبد به اسكاتلند پناه بردند، باز مي‌گردد.

القابي كه به افراد عالي‌رتبه اين لژ داده مي‌شد، قرن‌ها پيش به شواليه‌هاي معبد داده مي‌شد. اين عناوين تا به امروز به كار مي‌رود. به طور كلي شواليه‌هاي معبد ناپديد نشده و هنوز فلسفه، عقايد و تشريفاتشان در لباس مبدل فراماسونري پابرجاست. شواهد بي‌شمار تاريخي اين موضوع را تأييد مي‌كند و امروز شمار وسيعي از تاريخ‌دانان و تاريخ‌نويسان غربي ـ چه فراماسونر و چه غير فراماسونر ـ اين امر را پذيرفته‌اند. به رغم آنكه مكتب شواليه‌هاي معبد به عنوان يك مكتب پايان يافته محسوب مي‌شود اما هنوز هم تعليمات اين گروه تا به امروز در نزد بسياري از اصول‌گرايان مسيحي محفوظ باقي مانده است و بسياري از اين سياستمداران اصول‌گرا و محافظه‌كار غربي به بحران‌هاي كنوني غرب و خاورميانه يا مشرق‌زمين با ديد يك جنگ صليبي نگاه مي‌كنند و اين بحران‌ها را در چارچوب اين ديدگاه تعريف مي‌كنند.