کافه تلخ

۱۳۸۶ شهریور ۲۸, چهارشنبه

لهراسب

بر پایه گـزارش شاهنامه، لهراسب نخستین کس بود که دبیره ( خـط ) را پدید آورد و گروه دبیران را پایه گزاری کرد.


* لهراسب در اوستا و نوشته های پهلوی
* لهراسب در نوشته های فارسی
* لهراسب در شاهنامه

چکیده:

لهراسب از دیگر پادشاهان اساطیری ایرانیان و چهارمین شهریار کیانی است. بر پایه گزارش فردوسى ، چون كی خسرو از كار جهان خسته شد وآهنگ جهان ديگر كرد تخت شاهى را به لهراسب كه در درگاه كی خسرو مردى گم نام بود بخشيد . بزرگان وپهلوانان از پذیرفتن پادشاهی اش سر باز زدند وگفتند كه او از تخم شاهان نيست .اما كی خسرو نژاد او آشكار كرد وگفت كه لهراسب از پشت كى پشين و از تخمه ی قباد ودارای فـّر كيانى است . پس بزرگان به پادشاهى وى تن در دادند و او در روز مهر از ماه مهر تاج شاهى بر سر نهاد ودر بلخ، شارسانى برآورد (شهرى بنا كرد) وآتشكده اى به نام برزين مهر ساخت.


لهراسب دو پسر داشت يكى زرير و ديگر گشتاسب نام و بر درگاه خود دو تن از نبيرگان كاووس را داشت كه از ايشان به پسران نمى پرداخت ، وچون اين رفتار لهراسب بر پسرش، گشتاسب گران مى آمد از پدر آزرده شد ونخست رای هندوستان كرد وسپس به روم رفت ودر آن جا كتايون، دختر قيصر را به زنى گرفت وسر انجام به ايران نزد پدر بازگشت.
لهراسب تاج و تخت را به خواهش وى، بدو بخشيد وخود به نوبهار ِ بلخ رفت و موى فروهشت وبه ستايش داور ِ دادگر پرداخت.


وچون زردشت دين پدیدار کرد او نيز پذيراى آیين وى گشت . وهم چنان به نماز و نیایش روزها را مى گذاشت تا در يكى از یورش های ارجاسب ِ تورانى به دست او كشته شد . پادشاهى لهراسب صد وبيست سال بود.

لهراسب

بر پایه گـزارش شاهنامه، لهراسب نخستین کس بود که دبیره ( خـط ) را پدید آورد و گروه دبیران را پایه گزاری کرد.


* لهراسب در اوستا و نوشته های پهلوی
* لهراسب در نوشته های فارسی
* لهراسب در شاهنامه

چکیده:

لهراسب از دیگر پادشاهان اساطیری ایرانیان و چهارمین شهریار کیانی است. بر پایه گزارش فردوسى ، چون كی خسرو از كار جهان خسته شد وآهنگ جهان ديگر كرد تخت شاهى را به لهراسب كه در درگاه كی خسرو مردى گم نام بود بخشيد . بزرگان وپهلوانان از پذیرفتن پادشاهی اش سر باز زدند وگفتند كه او از تخم شاهان نيست .اما كی خسرو نژاد او آشكار كرد وگفت كه لهراسب از پشت كى پشين و از تخمه ی قباد ودارای فـّر كيانى است . پس بزرگان به پادشاهى وى تن در دادند و او در روز مهر از ماه مهر تاج شاهى بر سر نهاد ودر بلخ، شارسانى برآورد (شهرى بنا كرد) وآتشكده اى به نام برزين مهر ساخت.


لهراسب دو پسر داشت يكى زرير و ديگر گشتاسب نام و بر درگاه خود دو تن از نبيرگان كاووس را داشت كه از ايشان به پسران نمى پرداخت ، وچون اين رفتار لهراسب بر پسرش، گشتاسب گران مى آمد از پدر آزرده شد ونخست رای هندوستان كرد وسپس به روم رفت ودر آن جا كتايون، دختر قيصر را به زنى گرفت وسر انجام به ايران نزد پدر بازگشت.
لهراسب تاج و تخت را به خواهش وى، بدو بخشيد وخود به نوبهار ِ بلخ رفت و موى فروهشت وبه ستايش داور ِ دادگر پرداخت.


وچون زردشت دين پدیدار کرد او نيز پذيراى آیين وى گشت . وهم چنان به نماز و نیایش روزها را مى گذاشت تا در يكى از یورش های ارجاسب ِ تورانى به دست او كشته شد . پادشاهى لهراسب صد وبيست سال بود.

کیانیان




کـی قـبـاد | کی کاووس‌ | کـی خـسـرو | لـهـراسـپ | گـشـتـاسـپ | بـهـمـن | هـمـای | داراب | دارا

گشتاسب شاه و زرتشت

** مینیاتور. زرتشت در دربار گشتاسب شاه.

** در این یادداشت می خوانیم :
* چکیده
* گشتاسب در اوستا و نوشته های پهلوی
* گشتاسب در نوشته های فارسی
* گشتاسب در شاهنامه
چکیده :

گشتاسب از دیگر پادشاهان اساطیری ایرانیان و پنجمین شهریار از زنجیره ی شاهان کیانی است. گـشتاسب ( در اوستا ویشتاسب برابر با دارنده اسب آماده )، نام فرمانروای بلخ در زمان زرتشت، پیامبر ایرانی، است. زرتشت به گشتاسب پناه برد و او دین وی را پذیرفت و از وی پشتیبانی کرد.

گشتاسب یا کی گشتاسب ِ شاهنامه را ، نخست به گزارش دقیقی و سپس تر به گزارش فردوسی می شناسیم . او پسر لهراسپ، پسر کی پشین، پسر کی قباد است که دقیقی می گوید پس از آن که کی خسرو از کار دنیا خسته شد، پادشاهی را به لهراسپ سپرد که دو پسر به نامهای گشتاسپ و زریر داشت . گشتاسپ در جوانی تاج و تخت را از پدر در خواست کرد و چون آرزویش برآورده نشد به روم رفت و در آن جا پس از رنج و سختی فراوان با کتایون دختر قیصر که دلباخته ی او شده بود پیوند زناشویی بست.
سپس تر، قیصر روم او را انگیزاند و به جنگ با ایرانیان کشاند ولی لهراسپ به جای جنگ، تاج خود را با زریر، برای گشتاسپ فرستاد و به این گونه، خود از پادشاهی کناره گرفت و پسرش را بر تخت نشاند.
** از رویداد های در خور ِ نگر در زمان پادشاهی گشتاسب در شاهنامه می توان به داستان پیدایی زرتشت و آوردن دین بهی ، داستان هفت خوان اسفندیار ، داستان رستم و اسفندیار و داستان رستم و شغاد اشاره کرد.

** گـشتاسْپ ، نام دو کس ( شخصیت ) نامی ( معروف ) در سرگذشت ِ ایران ِ پیش از اسلام است:

۱- گـشتاسپ هخامنشی که پدر داریوش بزرگ است. بیشتر نامش به همان گونه ی باستانی ویشتاسپ آمده است.
2 – گشتاسپ ‌شاه، که از دودمان پادشاهان کیانی و فرزند لهراسپ است. زرتشت در زمان او دین را آشکار کرد.